مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): دیگران را بهتر از خود و خانواده خود دانستن

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): دیگران را بهتر از خود و خانواده خود دانستن

امام حسن عسکرى علیه السّلام به نقل از جدّ بزرگوارش ، حضرت باقرالعلوم علیه السّلام حکایت فرماید: روزى یکى از اصحاب به نام زُهَرى در حالى که خیلى غمگین و افسرده خاطر بود، به محضر امام زین العابدین علیه السّلام وارد شد. همین که امام علیه السّلام چشمش به او افتاد، فرمود: چرا این چنین ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع):تواضع و فروتنى براى همه

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع):تواضع و فروتنى براى همه

امام جعفر صادق علیه السّلام حکایت نموده است : هرگاه حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام مى خواست به همراه عدّه اى مسافرت رود، سعى مى کرد که او را نشناسند، همچنین شرط مى نمود تا در تمام کارها همانند دیگر افراد شریک باشد و خدمت نماید. در یکى از مسافرهائى که حضرت با ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ارزش تعلیم خداشناسى و نبوّت و امامت

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ارزش تعلیم خداشناسى و نبوّت و امامت

امام حسن عسکرى علیه السّلام حکایت فرماید: روزى شخصى به همراه مردى که مدّعى بود او قاتل پدرش مى باشد، به محضر امام سجّاد، زین العابدین علیه السّلام وارد شد تا آن حضرت بین ایشان قضاوت نماید. و چون حضور امام سجّاد سلام اللّه علیه رسیدند، پس از صحبت هائى که مطرح گردید آن مردِ ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ماجرای امام و راهزن

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ماجرای امام و راهزن

مرحوم علاّ مه مجلسى به نقل از شیخ الطایفه مرحوم طوسى حکایت کند: روزى حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام به عنوان انجام مراسم حجّ خانه خدا، عازم مکّه مکرّمه گردید. در مسیر راه از شهر مدینه به مکّه ، به بیابانى رسید که دزدهاى بسیارى جهت غارت و چپاول اموال حاجیان و اذیّت ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): رعایت حقّ مجلس و هم صحبت

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): رعایت حقّ مجلس و هم صحبت

حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین حکایت فرماید: در یکى از روزها، شخصى از مسلمان ها به محضر مبارک امام سجّاد، حضرت زین العابدین علیه السّلام وارد شد و پس از عرض سلام ، به حضرت عرضه داشت : اى پسر رسول خدا! در فلان مجلس با جمعى از دوستان نشسته بودیم ، ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ازدواج با چه خانواده اى؟

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): ازدواج با چه خانواده اى؟

امام محمد باقر، پنجمین اختر ولایت صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت فرماید: در یکى از مسافرت هائى که پدرش ، حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام به مکّه معظّمه داشت ، زنى را از خانواده اى که سر وصدا و بضاعتى نداشت خواستگارى کرد؛ و بعد از آن ، او را براى خود ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): دعوت از آهو بر سفره دوستان

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): دعوت از آهو بر سفره دوستان

حضرت ابو جعفر، امام محمد باقر صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت فرماید: روزى پدرم؛ حضرت زین العابدین علیه السّلام به همراه عدّه اى از دوستان به اطراف شهر مدینه ، جهت تفریح و استراحت رفتند، که من نیز با ایشان همراه بودم . چون سفره غذا گسترانیده شد و افراد آماده خوردن طعام شدند، ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): سفارشات ارزنده در آخرین لحظات

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): سفارشات ارزنده در آخرین لحظات

زُهرى که یکى از راویان حدیث و از اصحاب امام سجّاد، زین العابدین علیه السّلام است، گوید: در آخرین لحظات عمر شریف امام سجّاد علیه السّلام به محضر مبارکش ‍ شرفیاب شدم، همین که کنار حضرت نشستم مقدارى نان و سبزى کاسنى آوردند، حضرت خطاب به من کرد و فرمود: میل کن . اظهار داشتم ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): قافله ای که به حج می رفت

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): قافله ای که به حج می رفت

قافله ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت، همینکه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت کرد و بعد، از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد. در بین راه مکه و مدینه، در یکی از منازل، اهل قافله با مردی مصادف شدند که با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین (ع): مرد شامی

داستانهای ائمه: امام حسین (ع): مرد شامی

شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی که در کناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد کیست؟ گفته شد:«حسین بن علی بن ابی طالب است».سوابق تبلیغاتی عجیبی [1]که در روحش رسوخ کرده بود موجب شد که دیگ خشمش به جوش آید و قربه ...

ادامه مطلب