بنده در برخورد با دیگران دچار مشکلاتی هستم اولاَ: در اولین برخورد با دیگران چه برخوردی کنم و چگونه نسبت به آنها حساب باز کنم؟‌ثانیأ: با افرادی که تازه آشنا شدم در صورتی که منکری انجام دهند چه وظیفه ای دارم؟

بنده در برخورد با دیگران دچار مشکلاتی هستم اولاَ: در اولین برخورد با دیگران چه برخوردی کنم و چگونه نسبت به آنها حساب باز کنم؟‌ثانیأ: با افرادی که تازه آشنا شدم در صورتی که منکری انجام دهند چه وظیفه ای دارم؟

بنده در برخورد با دیگران دچار مشکلاتی هستم اولاَ: در اولین برخورد با دیگران چه برخوردی کنم و چگونه نسبت به آنها حساب باز کنم؟‌ثانیأ: با افرادی که تازه آشنا شدم در صورتی که منکری انجام دهند چه وظیفه ای دارم؟

ثالثاً اگر با یک هم خانه ای مشکل سلیقه ای یا شرعی پیدا کردم چگونه برخورد نمایم؟ رابعاً: چه کار کنم تا برای کارهایی که انجام می دهم با بی محبتی مواجه نشوم، و در آخر در مورد دوستی که خیلی پر توقع و کم کار و از خود راضی است چه بکنیم؟
برخورد با دیگران فرآیندی است که فرد متناسب با ظرفیت روحی و شخصیت خویش آن را سامان می دهد. عموماً روابط اجتماعی افراد دچار مشکلاتی می شود. یکی از این مشکلات در پیدا کردن دوست شایسته می باشد. مشکل دیگر نحوه برخورد مناسب با دوستان می باشد تا اینکه هم آنها را حفظ کنیم و هم منافع ما ضربه نخورد و به عبارتی چگونه با خطاهای آنها برخورد کنیم تا بهترین نتیجه برای ما حاصل شود. عمدتاً سؤالات شما به این مشکلات مذکور بر می گردد. یا دوستان شایسته ندارید و یا در برخورد با دوستان خود نکاتی را که خواهد آمد را رعایت نمی کنید. امید است که با مطالعه این مطالب به جواب سؤال تان برسید.
1. صفات دوستان خوب و بد
احمق، بخیل، ‌بد کار و دروغگو چهار گروه اجتماعی هستند که نباید با آنها دوستی ورزید. دوستی یعنی این که انسان در زندگی با هم نشینان خود همراهی کند تا در زمینه ای که با هم اشتراک دارند از یکدیگر بهره ببرند. و از دوستی این چهار گروه هیچ گونه خیری، نه در دنیا و نه در آخرت،‌ امید نمی رود. دوست بر تو تأثیر می گذارد همچنان که تو نیز بر او تأثیر می گذاری.
این نکته مسلم است که به سبب تأثیر تدریجی و عمیق دوستان بر یکدیگر که به مرور زمان نیز شدت می یابد صفات آنان نیز به هم منتقل می شود.[1] کسانی که اهل دانش ، حکمت و فرزانگی،‌عقل و خرد، زهد و پارسایی، نیکی و فضیلت، یکرنگی و صمیمیت، بوده و خوی بزرگوانه دارند، لایق دوستی و همنشینی هستند. بنابر این، دوست واقعی آن است که دوستی اش مایه زینت آدمی باشد و هر گاه به او خدمتی کنی نگهداریت کند و در معرض خواری و ذلت قرارت ندهد، در سختی و رفاه یاریت رساند، سخنت را تصدیق کند و گفتارت را دروغ نشمارد، هر گاه به او نیکی کردی پاسخش را به نیکی دهد، اگر عیبی از تو آشکار شد آن را بپوشاند، اگر نیکی و خوبی دید بازگویش کند. دوست واقعی لغزشهای دوست را بوق و کرنا نمی دهد بلکه خدا گونه عیب پوشی می کند.[2] 2ـ چگونگی حفظ دوستان خوب
احترام گذاشتن
برای همکاری با هر انسانی پیش از هر چیز باید به او احترام بگذاریم.برای بدست آوردن و حفظ دوستان و جلب نظر و محبت مردم به خود باید هنر احترام نهادن به آنان را، خواه در امر بزرگ و پر اهمیت یا در مسایل بسیار کوچک و جزئی زندگی، بیاموزیم. برای این کار اولاً باید دیگران را کوچک نشماریم، و ثانیاً خود را بزرگ نشماریم.
قدردانی و تحسین
هر کسی را که ملاقات می کنید دست کم در یکی از جنبه ها، خود را از شما برتر می داند. و تنها راه نفوذ در قلب او آن است که مستقیماً به او بفهمانید که به اهمیت وی معترفید و این اعتراف بدور از هر گونه چاپلوسی و ریاست . پس تحسین کنید تا به طرف نزدیک شویدو در دل او نفوذ کنید.
گوش فرا دادن
اگر می خواهید مردم را از خود برانید و آنها را وادار کنید که پشت سرتان به شما بخندند و تحقیرتان کنند طبق این دستور عمل کنید: «به هیچ کس فرصت صحبت کردن ندهید. دایم از خودتان حرف بزنید. اگر فکری به ذهنتان رسید و طرف مقابل هم مشغول صحبت بود منتظر نمانید که حرفش تمام شود. او از شما زرنگتر و زیرکتر که نیست پس چرا وقتتان رابه شنیدن چرندیات او تلف کنید؟! مستقیماً در کلامش بدوید و در وسط صحبت کردن حرفش را قطع کنید!»
البته باید توجه کرد که گوش دادن یک هنر است و هر کس این هنر را داشته باشد دوستان زیادی خواهد داشت.
پرهیز از مجادله
مجادله یعنی آنکه هر یک از طرفین سعی کند به نحوی و از هر طریقی بر حق بودن خود و بر باطل بودن طرف مقابلش را به اثبات رساند و آنچه در این میان مورد نظر نیست رسیدن به حقیقت است .مجادله از نظر اسلام حرام است هر چند مجادله گر به حق باشد. در حقیقت بهترین وسیله برای جلب انسان مجادله گر به سوی خود ترک مجادله است. البته این به معنی کوتاه آمدن در مقابله کسی که عادت به حق خوری دارد نیست.
پرهیز از سرزنش و ملامت
شاید مهمترین خلأ اخلاقی انسان عادت به سرزنش کردن دیگران باشد. هر انسانی به راحتی می تواند دیگران را سرزنش کند اما باید بدانیم که سرزنش و عتاب موجب رانده شدن افراد می شود. زیرا مردم طبیعتاً از افراد سرزنش کننده و ملامتگر نفرت دارند! پس بهتر است، اگر شخصی را مامور انجام عملی کردید و او به نحو مطلوب وظیفه اش را انجام نداد سرزنش و توبیخش نکنید بلکه هدیه ای به او تقدیم کنید و بگویید: دفعه دیگر کارت را بهتر انجام بده. در چنین صورتی وجدانش او را سرزنش خواهد کرد و در آینده کارش را بهتر انجام خواهد داد.
چگونه با خطاها برخورد کنیم؟
قبل از پاسخ به این سؤال، باید بدانیم که هم بزرگ کردن اشتباهات روشی نادرست است و هم چشم پوشی از آنها. نه «انتظار نداشتن خطا» رواست و نه بزرگ کردن آن. کما این که «خو گرفتن» بر خطاهای خود و دیگران نیز روا نیست با این مقدمه نوبت این سؤال است که، اگر دیگران نسبت به ما مرتکب خطا شدند با خطاهای آنها چگونه برخورد کنیم؟ جواب: نخستین گام این است که لغزشهای مردم را پی جویی نکنیم و معایب و خطاهایشان را به رخ آنها نکشیم. دومین گام در برخورد با خطاهای دوستان این است که اگر خطایی از آنان دیدیم آن را حمل بر خوبی کنیم نه بدی و اگر محملی برای آن نیافتیم عیبش را بپوشانیم. سومین گام در برخورد با خطاهای دیگران این است که اگر دوستان مرتکب خطا شدند غرور آنها را جریحه دار نکنیم.[3] البته اگر خطا و منکر او علنی شده و اصرار بر آن دارد باید محترمانه و بدون پرخاش نسبت به عملکرد او تذکر دهیم. (مراتب امر به معروف و نهی از منکر را ببینید).

تذکر:
یکی از نکات بسیار مهمی که ما باید در روابط بین فردی رعایت کرده و حتی باید آن را آموزش ببینیم قاطعیت است. قاطعیت یعنی برقراری روابط صادقانه، صریح توام با احترام متقابل. این تکنیک با گفتگوی صمیمانه و اثر بخش شکل می گیرد. قاطعیت روابط را برای دو طرف رضایت بخش و تبدیل به حالت برد ،‌برد (رضایت دو طرف) می کند و گاهی گفتگو و شفاف کردن حدود رابطه ها به شکل صریح و در عین حال صادقانه و محترمانه مانع بسیاری از دلخوری ها در روابط می شود. به عنوان مثال اگر می خواهید مدیری انتخاب کنید قبل از احترام بر کار وظایف، قراردادها، مدت کار کردن و ساعات کاری را مشحص کنید. در این صورت هم احترام همدیگر را بیشتر خواهید داشت و هم مورد تهمت همدیگر واقع نشده و هم از لحاظ روحی و روانی آسایش بیشتری را تجربه خواهید کرد و دوستی شما پایدار می ماند. ممکن است همین احساسی که شما دارید واقعاً دوست شما هم همین احساس را داشته باشد و واقعاً گمان کند حق او خورده شده واین بخاطر نبود قاطعیت یاد شده است.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به کتاب مهندسی رفتار ارتباطی، نوشته نیما قربانی نشر سینه سرخ تهران رجوع فرمایید.
2ـ نکاتی درباره«ارتباط برتر»
در اینجا به مسائلی اشاره می کنیم که می تواند در پیوند با مردم و جذب هر چه بیشتر آنها و تعمیق ارتباط با دوستان معجزه می کنند: 1ـ هر رفتاری را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش بگیرید. 2ـ در برخورد با دوستان سعی کنیم که به نکات مثبت دوستان توجه داشته باشیم. 3ـ سعی کنیم به دیدگاه دوستان خود با توجه و فهم سخنانشان بیشتر ارج نهیم .4ـ برای اصلاح دوستان نباید به آنها دستور دهیم، بلکه خواسته خود را به صورت خواهش مطرح کنیم . 5ـ سعی کنیم آبروی دوستان خود را پیش دیگران نریزیم .6ـ برای اصلاح دوستان خوبی های آنها را مطرح کنیم و آنها را بر کارهای خوب تشویق کنیم. 7ـ برای اصلاح دوستان به آنها اطمینان دهید که می توانند خود را اصلاح کنند. 8ـ برای اصلاح دوستانی که مسؤلیت پذیری کمتری دارند، به آنها مسؤلیت دهید مسئولیت سپردن گونه دیگری از اعتماد بخشیدن است و آن که به او مسئولیت می سپاریدو اعتماد می بخشید سعی خواهد کرد خود را به حد تصوری که از او انتظار دارید برساند و مایوستان نکند.[4] نتیجه: با توجه به مطالب گفته شده شما بهتر است دوستان خود را گزینش کنید و با افرادی که با معیارهای گفته شده برای دوست خوب سازگار هستند رابطه صمیمی برقرار کنید. ثانیاً در برخورد با دوستان نیز اگر نکات گفته شده را به خوبی رعایت کنید، خواهید دید که مشکلات شما برطرف خواهد شد.

پی نوشت ها:
[1] . مدرسی، سید هادی، دوستی و دوستان، ترجمه: شیخی و آژیر ، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، 1376،‌ص 71 .
[2] . همان ، ص 57 .
[3] . دوستی و دوستان، ‌ص 139- 230 .
[4] . دیل کارنگی، آیین دوست یابی، مترجم: جهانگیر افخمی، انتشارات ارمغان،چاپ هفتم، 1376، ص 136.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید