آیا دیدن عکسهای ناجور در اینترنت اشکال دارد؟
پاسخ دقیق به پرسش فوق مستلزم روشن ساختن منظورتان از عکسهای ناجور است؛ ولی به طور کلی میتوان گفت نگاه کردن به عکس بدون حجاب زن نامحرم در صورتی که« قصد لذت» نبوده و موجب مفسده در بیننده نشود و نیز بیننده صاحب عکس را نشناسد اشکال ندارد. پس اگر آن عکس را به قصد لذت مشاهده کرده و یا مفسدهای اخلاقی برای او در پی داشته باشد و یا صاحب عکس را بشناسد، دیدن آن جایز نیست.
و اگر منظور از عکسهای ناجور عکسهای مبتذل و سکسی باشد به دلیل آنکه دیدن چنین عکسهایی نوعاً مفسدهانگیز است، جایز نخواهد بود. این حکم فقهی مسئله بود.
آثار اخلاقی
1. اعتیاد
امّا از نظر اخلاقی باید توجّه داشته باشید که دیدن اینگونه عکسها کمکم انسان را به نوعی اعتیاد میکشاند به گونهای که اگر فرد روزی به سراغ اینترنت و عکسهای مبتذل آن نرود احساس کمبودی در زندگی خود کرده و حالت کسالت به او دست میدهد.
2. مشغول شدن ذهن
تماشای اینگونه صحنههای مبتذل باعث میشود که تمامی فضای ذهن و فکر انسان در اشغال آنها در آید و همیشه و همه جا به طور ناخودآگاه اینگونه صحنهها را پیش روی خود مجسم نماید. فردی که خود را به دیدن اینگونه تصاویر عادت داده به کار و فعالیت سازنده اقتصادی بیرغبت میشود و هرگاه بخواهد فکر خود را به مسئلهای مهم و حساس متمرکز کند، آن صحنه توان تمرکز را از او سلب میکند. چنین فردی در برخورد با انسانها به جای آنکه انسانیت آنان را مورد توجّه قرار دهد، به جنسیت آنان، آن هم به گونهای که در تصاویر دیده است توجّه میکند. این روند علاوه بر آنکه آرامش فرد را سلب میکند، او را از پیشرفت و تعالی باز میدارد.
3. بلوغ زودرس
بلوغ زودرس از دیگر پیامدهای مشاهده چنین تصاویری به شمار میرود. طبیعتاً اگر نوجوان یا جوانی که به دیدن این صحنهها میپردازد، شرایط ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی را نداشته باشد، سعی خواهد کرد که از راههای دیگر عطش کاذب خود را فرو نشاند. اینجاست که مشکلات اخلاقی دیگری از قبیل روابط ناصحیح با جنس مخالف و موافق، خودارضایی و سایر معضلات بروز میکند.
برای پیشگیری از عوارض نامطلوب فراوانی که مشاهده صحنههای مبتذل در پی دارد، بهتر است از ابتدا به سراغ آنها نرویم و ذهن و جان خود را اسیر هواهای نفسانی سازندگان اینگونه برنامهها نسازیم. چرا که اگر از اول، چنین صحنههایی را نبینیم به آنها عادت هم نمیکنیم ولی اگر گفتیم یک بار مانعی ندارد، بار دوم را هم به گونهای دیگر توجیه میکنیم و سرانجام در مسیری میافتیم که دیگر راه برگشت برای آن تصور نمیشود. پس بهتر است با استفاده از خنجری از جنس تقوی، چشم خود را از آلودگیها پاک کرده و در نتیجه دل را از اسارت آزاد کنیم.
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
هر آنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نبشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد[1]
حس جنسی انسان، معمولاً با تهییج و تحریک بر می خیزد و در پی خواهش خود می افتد بر عکس حس گرسنگی و تشنگی که چه ما آنها را تهیج بکنیم و چه نکنیم گرسنه و تشنه می شویم و باید در رفع آنها بکوشیم؛ بنابراین تا راه ارضای شرعی و معقولانه غریزه جنسی فراهم نشده است سعی شود از تحریک آن خود داری گردد.
پی نوشت:
[1]. بابا طاهر عریان.