جوانی هستم 29 ساله و در حال تحصیل و هنوز ازدواج نکرده‌ام، آیا ازدواج مانع تحصیل نیست؟ اگر من به خاطر تحصیل ازدواج خود را به تأخیر بیاندازم معصیت نکرده‌ام؟

جوانی هستم 29 ساله و در حال تحصیل و هنوز ازدواج نکرده‌ام، آیا ازدواج مانع تحصیل نیست؟ اگر من به خاطر تحصیل ازدواج خود را به تأخیر بیاندازم معصیت نکرده‌ام؟

جوانی هستم 29 ساله و در حال تحصیل و هنوز ازدواج نکرده‌ام، آیا ازدواج مانع تحصیل نیست؟ اگر من به خاطر تحصیل ازدواج خود را به تأخیر بیاندازم معصیت نکرده‌ام؟

در این نوشتار به مباحثی چون «فلسفه ازدواج»، «فوائد ازدواج» و «فوائد تسریع ازدواج و زیان‌های تأخیر»، پرداخته می‌شود.

الف. فلسفه ازدواج
فلسفه و ره‌آورد ازدواج علاوه بر ارضای غریزه جنسی، تعهد، تکامل، آرامش و فوائد ارزنده دیگری است که برای انسان به ارمغان می‌آورد. متعهد شدن در برابر همسر و خانواده در انسان بزرگواری و احساس مسئولیت اجتماعی به وجود می‌آورد و بسیاری از لیاقت‌ها و استعدادهای درونی او را شکوفا و بارور می‌سازد.
در تشکیل خانواده لذت و رشدی است که هیچ چیز دیگری جایگزین آن نمی‌شود. استاد شهید مطهری در این باره می‌فرماید: «یک {سری} خصائص اخلاقی هست که انسان جز در مکتب تشکیل خانواده نمی‌تواند آنها را کسب کند. تشکیل خانواده یعنی یک نوع علاقمند شدن به سرنوشت دیگران…، اخلاقیون و ریاضت‌کش‌ها که این دوران را نگذرانده‌اند، تا آخر عمر یک نوع «خامی» و یک نوع «بچّگی» در آنها وجود داشته است. و یکی از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقّی شده؛ همین است».[1] همچنین درباره نقش تربیتی ازدواج می‌فرماید: «یک پختگی هست که این پختگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی‌شود، در مدرسه پیدا نمی‌شود، در جهاد نفس پیدا نمی‌شود، ‌در نماز شب پیدا نمی‌شود، این را فقط در همین‌جا (ازدواج و تشکیل خانواده) باید به دست آورد.»[2] قرآن کریم ازدواج و همسر را نشانه رحمت خداوند ومایه آرامش و تعالی انسان معرفی کرده است:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ از آیات و نشانه‌های (حکیمانه) خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد تا در کنار آنان آرامش و سکون یابید و میان شما مهر و محبت و رحمت قرار داد. به تحقیق در این کار خداوند برای متفکران دلایل حکیمانه‌ای است.»[3]

ب. فوائد ازدواج
ازدواج و تأسیس کانون خانواده یکی از مقدّس‌ترین نهادها و برنامه‌های زندگی است که فواید زیادی بر آن مترتب است که به چند نمونه به طور اجمال اشاره می‌شود:
1. انس و مودت
یکی از خصائص و نیازهای طبیعی انسان، انس و مودت است. تنها زندگی کردن بسیار دشوار و دردناک است. انسان، به انسان دیگری نیاز دارد که امین و درستکار و غمخوار و مهربان و رازدار و انیس او باشد و بتواند در کنار او آرامش خاطر پیدا کند و این مهم، تنها در انتخاب همسری مطلوب حاصل می‌شود.
2. حفظ عفت و مصونیت از گناه
در اثر ازدواج غریزه جنسی که یکی از نیرومند‌ترین غرائز است، در مسیر طبیعی خود قرار می‌گیرد و از انحراف و گناه مصونیت پیدا می‌کند. و اگر این غریزه به طور مشروع ارضاء نشود، آثار زیانبار دنیوی و اخروی را در پی خواهد داشت و لذا پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «هر کس می‌خواهد پاک و پاکیزه خدا را ملاقات کند، باید ازدواج کند».[4] 3. آرامش و تعادل اعصاب
دانشمندان نوشته‌اند که ارضاء صحیح و به موقع غریزه جنسی و ترشح معتدل غدد جنسی برای سلامت جسم و جان آدمی ضرورت دارد. و ترک آن باعث پاره‌ای از بیماریهاری روانی و گاهی جسمانی می‌شود. اگر غریزه جنسی به موقع و از طریق طبیعی و صحیح ارضاء نشد، ممکن است امراضی از قبیل ضعف اعصاب، اضطراب، ‌افسردگی، یأس، تندخوئی، گوشه گیری و غیره را به همراه داشته باشد.[5] 4. تولید و تکثیر نسل
یکی از ثمرات بزرگ ازدواج وجود فرزند و تولید و بقاء نسل آدمی است.
5. محبوبترین نهاد نزد خداوند
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «ما بُنی فی الاسلام احب الی الله عزوجلّ من التزویج؛ هیچ نهادی در اسلام بنا نشده که پیش خداوند بهتر و محبوبتر از نهاد ازدواج باشد».[6]

ج. فواید تسریع در ازدواج و زیانهای تأخیر:
1. حفظ و تقویت ایمان و معنویات:
یکی از سپرهای قوی در برابر شیطان ایمان است و این ایمان با ازدواج تقویت می‌شود. وقتی ازدواج حاصل شد، آن کشش‌های آتشین شهوت مهار می‌شود و ایمان انسان تهدید نمی‌گردد.
2. بهره‌مندی از دوران شیرین و بانشاط جوانی:
بهار ازدواج، «دوران جوانی و نوجوانی» است. در این دوران، شور ونشاط مخصوصی بر انسان حاکم می‌باشد. اگر از این دوران استفاده لازم برده نشود، به زودی فصل خزان فرا می‌رسد و نشاط از بین می‌رود، یا کم می‌شود، و شخص دیگر نمی‌تواند لذت و استفاده کامل از ازدواج ببرد.
3. محفوظ ماندن از بیماریهای عصبی و روانی:
فشارهای غریزه جنسی، اگر از راه صحیح و مشروع دفع نشود، خرابیهایی به بار می‌آورد که به برخی اشاره شد.
با توجه به تأکید فراوان اسلام و فوایدی که برای ازدواج بیان شد می‌توان نتیجه گرفت که نه تنها ازدواج مانع تحصیل نمی‌شود، بلکه باعث رشد و بالندگی و شکوفائی استعداد می‌گردد و انگیزه را برای ادامه تحصیل دو چندان می‌کند و احساس مسئولیت را تقویت نموده و باعث جدّیت وتلاش بیشتری می‌گردد. از طرف دیگر باعث حفظ دین و ایمان و آبروی اجتماعی می‌گردد و فرد را به خدا و معنویات بیشتر نزدیک می‌کند و دیگر این که از نظر فقهاء و شرع مقدس اگر کسی به همسر احتیاج داشته باشد و بدون آن به حرام بیفتد، واجب است که ازدواج کند و همسری برگزیند، و نگران رزق و روزی هم نباید بود که خداوند خودش تضمین کرده است. قرآن کریم به جوانان بی‌همسر و ازدواج نکرده می فرماید همسری انتخاب کنید و اگر فقیر باشند خداوند به فضل خود آنان را غنی می‌سازد (یعنی فقر مانع ازدواج نشود) به درستی که خداوند توسعه دهنده داناست».[7]

جمع بین تحصیل و ازدواج
در آموزه‌های دین اسلام همانطور که تحصیل علم مورد تأکید قرار گرفته و اهمیت دارد ازدواج مکررا مورد تأکید قرار گرفته است. نکته مورد توجه آن است که آیا در جامعه امروزی می‌توان بین تحصیل و ازدواج جمع کرد؟ پاسخ به این سئوال مثبت است. زیرا جوانانی که می‌خواهند به تحصیلات خویش ادامه دهند، اگر وضعیت مالی خانواده مناسب است می‌تواند به کمک آنها
فردی که در حال تحصیل است از دو حال خارج نیست یا از نظر مالی در وضعیت

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دکتر علی قائمی، تشکیل خانواده در اسلام، انتشارات امیری، 1372.
2. ابراهیم امینی، انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1372.
3. مجید رشیدپور، روانشناسی ازدواج در اسلام، انجمن اولیاء و مربیان، 1365.
4. محمد محمدی اشتهاردی، ازدواج آسان و شیوه همسرداری، انتشارات نبوی، 1371.

پی نوشت ها:
[1] . مطهری، مرتضی؛ تعلیم و تربیت در اسلام، صدرا، 1367، ص 251 ـ 252.
[2] . همان، ص 398.
[3] . روم/ 21.
[4] . حر عاملی، وسائل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، 1384 قمری، ج 14، ص 6.
[5] . امینی، ابراهیم؛ انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 23 ـ 26.
[6] . حر عاملی، وسائل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، 1384 قمری. جلد 14، ص 3، حدیث 4.
[7] . نور/ 32.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید