البیت المعمور

البیت المعمور

به کوشش: دکتر علی نصیری

البیت المعمور، در قرآن کریم تنها یک بار آمده است:
وَالطُّورِ * وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ * فِی رَقٍّ مَنشُورٍ * وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ…. (1)
بیت معمور، به معنای: خانه ی آباد است. (2) ولی این خانه ی آباد کدام خانه است که خداوند بدان سوگند خورده است؟
مشهور میان مفسران – طبق روایات منقول از سلف (برخی از صحابه و تابعان) – خانه ای است در آسمان، که معمور بودن به واسطه رفت و آمد فراوان فرشتگان می باشد، به گونه ای که روزانه هفتاد هزار فرشته داخل آن می شوند. طبق همین روایت ها، این خانه موازی کعبه – که به نام البیت الحرام یا البیت العتیق (خانه ی کهن) خوانده می شود – قرار گرفته است.
ابی جعفر طبری در تفسیر جامع البیان – قدیمی ترین تفسیر نقلی در دست – روایاتی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ابن عباس، عکرمه، مجاهد، قتاده، ضحّاک، ابن زید و دیگران آورده، که مکان آن را در آسمان ششم یا هفتم دانسته اند. و از آن با نام « الضُّراح » یاد کرده اند. (3)
« ضُراح » – با ضمّ ضاد – از ریشه ی « مُضارَحه » به معنای مقابله گرفته شده است. ابن اثیر گوید:
الضراح بیت فی السماء حِیالَ الکعبه
خانه ای در آسمان است که به موازات کعبه قرار گرفته است.
ابن جریر از قتاده آورده، گوید:
البیت المعمور، مسجدی است در آسمان، که کعبه زیر آن قرار گرفته، به گونه ای که اگر فرو افتد بر کعبه خواهد افتاد. (4)
در برخی از این روایت ها آمده است که روزانه هفتاد هزار فرشته داخل آن می شوند. و این ورود تا روز قیامت ادامه دارد، و هرگز برای مرتبه ی دوم نوبت به فرشتگان قبل نمی رسد. (5)
از ضحاک آورده است:
این هفتاد هزار فرشته که روزانه داخل بیت المعمور می گردند و دیگر نوبت ایشان نمی رسد، همگی از قبیله ی ابلیس هستند، که به آنان « جنّ » گفته می شود. (6)
این فرشتگان یا جنیان روزانه در بیت معمور مشغول تقدیس و تحمید پروردگارند.
جلال الدین سیوطی در کتاب الدر المنثور روایتی از ابی هریره آورده، و سند آن را ضعیف شمرده است. به این مضمون که بیت معمور در آسمان چهارم به موازات کعبه قرار گرفته و نیز تفاصیلی یادآور شده است. (7)
از ابن عباس آورده که توصیف آن به « معمور » به جهت آن است که به عبادت فرشتگان آباد می باشد. (8)
از ضحاک آورده است که نخست از آسمان به مکه نازل گشت و آباد می بود، و هنگام فرا گرفتن آب در طوفان نوح، خداوند آن را به آسمان ششم بالا برد. (9)
تقریباً در تمامی تفاسیر مبتنی بر نقل، این گونه روایات آورده شده، و مستند تفسیری آیه قرار گرفته است. (10)
در روایات تفسیری شیعه، این خانه را در آسمان چهارم یاد کرده اند. (11)
در روایات نزول دفعی قرآن در شب قدر نیز، نزول آن را بر بیت معمور یادآور شده اند. (12) منتها این بیت معمور – طبق روایات شیعه – در آسمان چهارم و طبق روایات اهل سنت در آسمان اول می باشد و در برخی روایات ایشان به جای بیت معمور بیت العزّه آورده شده است. (13)
همچنین در روایات مربوط به مسأله ی معراج از جایگاه بیت معمور در آسمان هفتم یاد می شود. (14) در تفسیر عیاشی (15) در رابطه با آفرینش آدم (علیه السلام) و گفتار ملائکه که بی مورد از آنان سرزد، برای توبه از گفتار ناروای خویش، دستور آمد که هفت سال به گرد « الضُراح » که « البیت المعمور » است طواف کنند تا توبه ی آنان پذیرفته شود. و آن در آسمان به محاذات « البیت الحرام » قرار گرفته است.
این تمامی مواردی است که در آثار اسلامی از « بیت المعمور » و جایگاه آن در آسمان، به محاذات کعبه، یاد شده و در تمامی تفاسیر، بدون استثنا و نیز کتب حدیثی آمده است، چه آنکه آن را پذیرفته، یا صرفاً از آن یاد کرده باشند.

نکته قابل ذکر
نخست: « البیت المعمور » که در آیه ی چهار سوره ی طور بدان سوگند یاد شده، اشاره به همان است که در روایات تفسیری و غیره آمده، یا آنکه اشاره به « البیت الحرام » (کعبه ی مقدسه و المسجد الحرام) می باشد؟
دوم: وجود چنین خانه یا معبدی در آسمان، آن هم به محاذات کعبه در زمین، چگونه قابل تصور و اثر و فایده ی آن چگونه قابل توجیه و تعقل می باشد؟ و اساساً آیا چنین روایاتی قابل استناد و اعتماد می باشند؟
در پاسخ به پرسش نخست باید گفت: ظاهر آیه اقتضای آن دارد که به همین خانه کعبه اشاره باشد، که به زائران و طواف کنندگان و عبادت گزاران در مراسم حج و عمره در طول سال معمور است. زیرا قرآن به چیزهایی سوگند یاد می کند که برای عرب معاصر نزول و مردم شناخته باشد، و عظمت و استواری آن برای همه آشکار باشد.
در قرآن از عِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ (16) و أَن یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللّهِ (17) یاد می کند. اساساً « عُمره » از آن جهت گفته می شود که در طول سال خانه خدا به زایران معمور می باشد. خداوند به ابراهیم و اسماعیل – علیهماالسلام – در رابطه به خانه کعبه می فرماید:
وَعَهِدْنَا إِلَى‏ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ. (18)
(خانه را آماده سازید برای طواف کنندگان، معتکفان – کسانی که پیوسته در آنجا به عبادت اشتغال ورزند – و دیگر عبادت گزاران).
از این رو، حسن بصری (22-110 ه‍.ق) که از بزرگان و صاحب نظران تابعین به شمار می رود و بیشتر فرآورده های علمی خویش را از فرمودهای امیرمؤمنان (علیه السلام) به دست آورده، (19) نخستین کسی است که آیه را به همین خانه کعبه اشارت گرفته است.
ابوالفتوح رازی در تفسیر خود آورده است:
حسن بصری گفت: البیت المعمور، خانه کعبه است که بیت الحرام است، او اول خانه که در زمین بنهادند برای عبادت و معمور به مردمان و خدای تعالی آن را هر سال عمارت کند. (20)
برخی از مفسران بزرگ قدر آن را پسند کرده، با عنوان اولین وجه در تفسیر خود آورده اند. (21)
در پاسخ به پرسش دوم، علامه ابوالحسن شعرانی در پاورقی تفسیر ابوالفتوح رازی گوید:
روایات در محلّ بیت معمور اگر در آسمان باشد، مختلف است در آسمان اول یا چهارم یا هفتم. علامه مجلسی فرموده است: جمع بین اخبار بر فرض صحت آن ها به این است که در همه باشد. چون هر چیز در عوالم مختلف صورت های مختلف دارد که همه آن ها حقیقتند. و فندرسکی گوید: « صورتی در زیر دارد آنچه در بالادستی ». (22)
در لغات القرآن در شرح « البیت المعمور » آمده است:
بعضی مفسرین گفتند مراد خانه کعبه است. و بعضی گفتند حقیقت مثالی او است در عوالم غیبی آسمان چهارم یا هفتم. (23) و در آنجا در ذیل کتاب شبهه ای از اعتراض اهل ظاهر رفع کرده ایم که گویند: اگر بیت معمور در آسمان همیشه محاذی کعبه باشد،‌ باید هم زمین حرکت کند و هم آسمان یا هیچ یک حرکت نکنند. چون اگر یکی حرکت کند و دیگری ساکن باشد چنانکه می دانیم از محاذات یکدیگر بیرون می روند. (24)
آری! شبهه به همین جا ختم نمی شود، زیرا لازم تداوم محاذات هماهنگ بودن حرکت دو نقطه ی متحاذی است، که چنین چیزی در جهان حاضر قابل تصور نیست.
برخی اساساً « بیت معمور » را قلب تابناک مؤمنین دانسته اند. در تفسیر بیضاوی – که احیاناً در وادی عرفان سیر می کند – آمده است:
و البیت المعمور، یعنی الکعبه، و عمارتها بالحُجاج و المجاورین. او الضُّراح، و هو فی السماء الرابعه، و عمر انه کثره غاشیته من الملائکه (انبوه فراگیر فرشتگان). او قلب المؤمن، و عمارته بالمعرفه و الإخلاص. (25)

آخرین سخن
« البیت المعمور » که در قرآن کریم بدان اشارت رفته است، حتماً همان خانه ی کعبه می باشد که نزد عرب و مردم آن سامان شناخته شده بود، و همواره به زائرین و حُجاج و معتکفین آباد بوده است. ولی آنچه در روایات آمده، گرچه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یا امیرمؤمنان (علیه السلام) نسبت داده شده، سند آن ضعیف و از طریق عامه است. تنها روایتی که از طریق خاصه آمده، روایت کافی است در رابطه با نزول دفعی قرآن در شب قدر.
علامه مجلسی درباره ی سند این روایت گوید:
مجهول او ضعیف علی الظاهر. (26)

پی‌نوشت‌ها:

1. طور، 4. هل تدرون ما البیت المعمور؟ قالوا الله و رسوله اعلم. قال: فانه مسجد فی السماء تحته الکعبه لو خرّ لخر علیها او علیه یصلی فیه کل یوم سبعون الف ملک اذا خرجوا منه لم یعودوا آخر ما علیهم (همان، ص 11).
2. عمر: العماره نقیض الخراب، یقال عَمَرَ ارضه یعمُرُها عمارهً، قال: (و عمارهَ المسجد الحرام) یقالُ عمَّرْتُهُ فَعَمَرَ فهو معمور قال (و عَمَروُها اکثر مما عمّروها * و البیت المَعمورِ) (راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 359.)
3. مانند این روایت: رجلاً قال لعلی رضی الله عنه ما البیت المعمور؟ قال بیت فی السماء یقال له الضراح و هو بحیال الکعبه من فوقها حرمته فی السماء کحرمه البیت فی الارض یصلی فیه کل یوم سبعون الفا من الملائکه و لایعودون فیه ابداً. (ابی جعفر محمد بن جریر الطبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 27، صص 11-10.)
4. عن قتاده و البیت المعمور ذکر لنا ان نبی الله (صلی الله علیه وآله و سلم) قال یوماً لاصحابه هل تدرون ما البیت المعمور؟ قالوا الله و رسوله اعلم. قال: فانه مسجد فی السماء تحته الکعبه لوخرّ لخرّ علیها او علیه یصلی فیه کل یوم سبعون الف ملک اذا خرجوا منه لم یعود اخر ما علیهم. (همان، ص 11)
5. همان.
6. سمعت الضحاک یقول فی قوله « و البیت المعمور » یزعمون انه یروح الیه کل یوم سبعون الف ملک من قبیله ابلیس یقال لهم الجن. (همان، ص 11)
7. اخرج ابن المنذر… بسند ضعیف عن ابی هریره عن النبی – صلی الله علیه و آله – قال: « فی السماء بیت یقال له المعمور بحیال الکعبه و فی السماء الرابعه نهر یقال له الحیوان یدخله جبرئیل کل یوم فیغمس انغماسه ثم یخرج فینتفض انتفاضه یخر عنه سبعون الف فطره یخلق الله من قطره ملکاً یومرون ان یاتوا البیت المعمور فیصلون… (جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج 6، ص 144.)
8. عن ابن عباس (رضی الله عنهما) فی قوله (و البیت المعمور) قال: هو بیت حذاء العرش یعمره الملائکه یصلی فیه کل یوم سبعون الفا من الملائکه قم لایعودون الیه. (همان)
9. قال: انزل من الجنه فکان یعمر بمکه فلما کان الغرق فعه الله فهو فی السماء السادسه… (همان)
10. مانند: تفسیر ابن کثیر (ج 4،ص 239). و تفسیر ماوردی (ج 5، صص 378-377) و تفسیر قرطبی (ج 17، صص 61-60). و تفسیر جلالین (ج 2، ص 193). و تفسیر روح المعانی آلوسی (ج 27، ص 23) و تفسیر صافی (ج 2، ص 612). و تفسیر قمی (ج 2، ص 331). و تفسر ابوالفتوح رازی (ج 10، ص 312).
11. و البیت المعمور و هو بیت فی السماء الرابعه (ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 163.)
12. محمد بن یعقوب، کلینی، اصول الکافی، ج 2، ص 592، کتاب فضل القرآن، باب نوادر، رقم 6. (عن ابی عبدالله قال سالته عن قول الله عزوجل (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ) [بقره، آیه 185] و انما فی عشرین سنه بین اوله و اخره؟ فقال ابوعبدالله (علیه السلام) نزل القرآن جمله واحده فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم نزل فی طول عشرین سنه…
13. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج 1، ص 457. عن ابن عباس قال: ننزل القرآن جمله و فی لفظ: فصل القرآن من الذکر الاربعه و عشرین من رمضان فوضع من بیت العزه فی السماء الدنیاء.
14. فیض کاشانی، کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 954؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج 4، ص 136؛ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، صص 20-19.
15. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 30.
16. توبه، 19.
17. توبه، 17.
18. بقره، 125.
19. ر.ک: محمدهادی معرفت،‌ التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 1، صص 385-371.
20. جمال الدین شیخ ابوالفتوح رازی، تفسیر روح الجنان و روح الجنان، ج 10، ص 312.
21. بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 5، صص 99-98؛ تفسیر ابی السعود، ج 8، ص 146، سید محمدحسین طباطبایی،‌المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 3.
22. جمال الدین شیخ ابوالفتوح رازی، تفسیر روح الجنان و روح الجنان، ج 10، ص 312، پاورقی.
23. 2. ج 10، ص 312؛ ج 1، ص 338.
24. جمال الدین شیخ ابوالفتوح رازی، تفسیر روح الجنان و روح الجنان، ج 12، ص 373، بحث لغات قرآن.
25. بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 2، صص 99-98.
26. علامه مجلسی، مرآه العقول، ج 12، ص 518.
منبع مقاله :
نصیری، علی؛ (1387)، معرفت قرآنی جلد دوم، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید