معارف نظری قرآن در تبین الگوهای مصرف

معارف نظری قرآن در تبین الگوهای مصرف

نویسندگان: سبحان طیبی (پژوهشگر حقوق بین الملل، مدرس دانشگاه) و حبیبه محمودی (کارشناس ارشدمدیریت و پژوهشگر)

 

چکیده:

اسلام به عنوان کامل ترین دین آسمانی که راهنمای زندگی، و هدایت گر انسان است. مجموعه‌ی قواعد و رهیافتهائی در همه‌ی عرصه‌های حیات برای زندگی طیبه انسانی دارد. به همین جهت کیفیت اقتصاد و سلامت اقتصادی فرد و جامعه به وضوح و مبسوط در قران آمده است. این هنجارها و آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی است که در شکل گیری و جهت دهی میزان مصرف گرایی جامعه نقش اساسی ایفا می کند. رفتارهای مصرف گرایی اصولاً جنبه تقلیدی به خود می گیرد و بسیار ساده تر از رفتارهای تولیدگرایی ساختار می یابد. پس در حقیقت ارزش‌ها و هنجارهای جامعه هستند که تعیین کننده میزان مصرف گرایی و سمت و سوی آن است. فلذا برای القای فرهنگ صحیح مصرف در جامعه باید به سرچشمه زلال و جامعی مراجعه کرد که ضمن تشریح ساده و رسای موضوع، اثرات و عواقب سوء مدیریت و سوء رفتارها در این زمینه را نیز معلوم می نماید.

مقدمه:

سرچشمه زلال هدایت، قرآن کریم، اقتصاد را به سوی روشها و الگوهایی هدایت می کند که توسط آن بتوانیم از نعمت های الهی بهره برده، زیرا راه تأمین سعادت و خوشبختی واقعی انسان در سایه‌ی تقیّد به اسلام ناب و داشتن سلامت در امور اقتصادی و بهره مندی صحیح از نعمت ها است. (1) از سوی دیگر، مأموریت و مسئولیت انسان برای حفظ و بازسازی زمین و خلیفه بودن انسان، سبب می شود که مباحث اقتصاد و کیفیت زندگی اقتصادی به تصریح حدود و ثغور آدمی را معین سازد. در این میان مبانی نظری مصرف کردن و چگونگی و میزان مصرف کردن و کیفیت و کمیت آن در قرآن مورد توجه قرار گرفته است. با شناخت و دستیابی به این دستورات می توانیم امید داشته باشیم که در آموزش ها و در حرکتهای اصلاحی به اقتصاد سالم دست یابیم.
برخی از پیامبران الهی چون حضرت شعیب (ع) و حضرت یوسف مأموریت داشتند تا به تصحیح و اصلاح روابط اقتصادی جامعه هم پای اصلاح اعتقادات مردمان بپردازند و حتّی برای هدایت و اصلاح الگوهای اقتصادی خود زمام مدیریت اقتصادی را در دست گیرند. (2) در این ارتباط جمع میان دنیا و آخرت و مطلوبیت آن در نگاه اقتصادی اسلام خود نکته ای است که بدان اشاره (3) و همچنین بکارگیری ابزارهای اقتصادی برای تحصیل امور معنوی و آخرتی را مطرح نموده ایم. (4)

مصرف:

اعتدال در مصرف سفارش و برنامه قرآن است اما افراط و تفریط از این برنامه‌ی مشخص بشدت مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است. مصرف یا برای خود شخص (خوراک، پوشاک، و …) است که ساده ترین مصادیق مصرف در خوردن و آشامیدن است. قرآن کریم در این باره می فرماید:
(فلینظر الانسان الی طعامه)
«پس آدمی در طعام خود بنگرد». (5)
این جمله نشان از این دارد که دین اسلام برای بهینه بودن مصرف و مدیریت صحیح آن در همه موارد دیگر نیز توجه مخصوص داشته و خواسته است انسان با استفاده از جزئی از موضوع به اهمیت درک کل موضوع رهنمون شود. در تأیید این موضوع به نمونه‌هایی از آیات اشاره می شود: (یا ایها الذین آمنو لا تحرموا طیبات ما احل الله لکم و لا تعتدوا انّ الله لا یحب المعتدین*و کلوا مما رزقکم الله حلال طیبا و اتقوا لله الذی انتم به مومنون)؛
ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای شما حلال کرده است، حرام نکنید و از حد در مگذرید، که خدا تجاوز کنندگان از حد را دوست ندارد. از چیزهای حلال و پاکیزه ای که خدا به شما روزی داده است بخورید و از خدایی که به او ایمان آورده اید بترسید(6)
اسلام به صراحت حق استفاده از منابع طبیعی و مواهب را به انسان می دهد و در عین حال حیطه او را معین می نماید:
(یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالا طیبا…)
ای مردم، از آن چیزهای حلال و پاکیزه که در زمین است بخورید. (7)
به صراحت روشن است که بر طبق این آیه امکان استفاده از نعمات و مصرف آن برای انسان جایز شمرده می شود و حیطه آن تعریف می گردد. در واقع به صراحت بیان می نماید که باید حیطه حلال و پاکیزه از غیر آن معلوم گردد. با این وصف سؤالی که در اینجا به ذهن متبادر می شود این است که حلال و پاکیزه کدام است و به چه معنا است؟ جواب این سؤال قطع یقین در قرآن آمده است و موارد مصرف از موارد غیر قابل مصرف جدا شده است.

-مصادیقی از مصرف سوء

-الف) مصرف مال در فساد و طغیان:

متاسفانه وقتی رفاه و ثروت در دست افراد ناشایست قرار می گیرد، افراد دست به طغیان و فساد زده، و در نهایت خسران را برای خود و جامعه به ارمغان می آورند. در تعریف و تشریح این موضوع مفاهیم و مصادیقی در قران آمده است که وضعیت افراد فاسد که توان استفاده صحیح و مصرف بهینه را نداشته اند بیان می نماید
(وفرعون ذی الاوتاد*الذین طغوا فی البلاد*فاکثروا فیه الفساد)؛
قوم فرعون آن دارنده امکانات*و استحکامات قوی در بلاد طغیان کردند*و در آنها به فساد پرداختند. (8)
این آیه مصداق حکومتی است که الگوها و رفتارهای مناسب جهت تخصیص مصرف و استفاده از آن وجود ندارد و در نتیجه موجب نابودی قوم و سرزمین خود گشته اند. به بیانی یکی از مهمترین دلایل نابودی فرعونیان عدم تخصیص بهینه منابع و مصرف آن در بین اقشار جامعه و نیل جامعه به نظام طبقاتی ثروتمند و فقیر بوده است که این عامل بعلاوه سایر عوامل ظلم متکبرانه، ارتشا و… به نابودی آنها منجر شده است.

-ب) مصرف مال در ارتشاء و فریب:

از دیگر مصادیق مصرف نادرست و نابجا، رشوه دادن است. ارتشاء سابقه ای دیرینه در تاریخ بشریت دارد و همواره به ناامنی های اقتصادی دامن زده است ارتشاء در سازمان ها و اثرات آن در اقتصاد کشورها مسئله ای است که هزینه‌های پنهان زیادی را دربر داشته و سبب کاهش سرمایه گذاری شده و اعتماد اقتصادی – مالی و زمینه‌های فعالت سازنده و تولیدی را کاهش می دهد.
برای حفظ اقتصادی سالم و جلوگیری از روشهای اقتصاد پنهان لازم است زمینه‌های سلامت اقتصادی و فرهنگ آن در هر اجتماع ایجاد شود. واین بدان معناست که با افزایش ارتشا میزان سرمایه گذاری کمتر و رشد اقتصادی کمتری اتفاق می افتد. در تایید این عبارت قرآن کریم می فرماید:
(و لا تاکلو اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلو فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون)
اموال یکدیگر را به ناشایست مخورید و آن را به رشوه به حاکمان ندهید، تا بدان سبب اموال گروهی دیگر را به ناحق بخورید و شما خود می دانید. (9)

-ج) مصرف مال در رفاه زدگی و تجمل (اسراف و تبذیر)

از دیگر مصادیق سوء مصرف مال، زیاده روی و اسراف است. اسراف در دین مبین اسلام به شدت مذمت شده است. اسراف در لغت به معنی تجاوز و زیاده روی است. نابجا و بیهوده تلف نمودن فرصت ها و موقعیت ها و اموال از مصادیق اسراف است. در قرآن، برای استفاده از نعمات خداوندی با در نظر گرفتن عدم اسراف و در حد توان و امکانات چنین آمده است: (قل من حرم زینه الله اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین امنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه… ؛)
بگو چه کسی لباسهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و خوردنیهای خوش طعام را حرام کرده است؟ بگو این چیزها در این دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و در روز قیامت نیز خاص آنها باشد. (10)
رفاه زدگی و اسراف در انسان ها موجب می شود تا نه تنها خود اهل فساد و تباهی باشند بلکه دیگران را به فساد بکشانند و در زمین افساد و تباهی کنند(11) خداوند، این الگوی مصرف را نابهنجار و ضد اخلاقی و مذموم ارزیابی کرده و به شدت پرهیز از آن را توصیه می نماید؛ زیرا بنا بر آیات قرآن، این گونه تصرفات موجبات فروپاشی جامعه و عذاب الهی و خسران آدمی می شود. همچنین آیات زیر نشان می دهد که اسراف تا چه حد نابخردانه و مذموم است.
-(و ان المسرفین هم اصحاب النار):
اسراف کاران از اصحاب آتش اند. (12)
-(کذالک یضل الله من هو مسرف مرتاب)؛
خداوند گمراه کننده مسرفین است. (13)
-(و لا تسرفو انه لا یحب المسرفین)
خداوند؛ اسراف کنندگان را دوست نمی دارد(14)
-(کلوا والشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین)؛
بخورید و بیاشامید ولی هرگز اسراف نورزید همانا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد. (15)
(کلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین)؛
چون زراعتها به ثمر رسیدند، از آنها بخورید و درهنگام برداشت حق محرومان را نیز بپردازید. اسراف مکنید که خداوند اسراف کاران را دوست نمی دارد. (16)
و در ادامه آمده است:
(و لا تطیعوا امر المسرفین*الذین یفسدون فی الارض و لا یصلحون)؛
فرمان این اسراف کاران را نپذیرید*اینان که به جای اصلاح در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند. (17)
آیه اخیر به صراحت بیان می نماید که از الگو برداری از شخص مسرف باید دوری جست.

-مصادیقی از مصرف بهینه:

الف) اعتدال و میانه روی:

اعتدال و میانه روی نیز نمونه دیگری از تخصیص بهینه منابع و دارایی هاست که در قرآن بدان اشاره می شود. در بیان اهمیت اعتدال و میانه روی در رفتار و اعمال اجتماعی و فردی نیز به این آیه اشاره می شود:
«والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذالک قواما» (18)
(و مؤمنان کسانی هستند که به هنگام انفاق اسراف نکرده و بُخل هم نورزند بلکه احساس آنها در حد میانه و اعتدال است)
تأمل و تدبر در آیات قرآنی ما را به این موضوع می رساند که اسراف و مصرف زیاده از حد و بیجا، دارای مفاهیم و گستره وسیعی بوده و حیطه وسیعی از اعمال و رفتار مارا دربرمی گیرد. در قرآن کریم، مصرف زیاده از حد از سطح خرد و جزئی تا مسائل کلان و بزرگ، به وضوح تشریع و بیان شده و ما را متوجه می سازد که از راه مصرف بیش از حد دست برداشته و به راه صرفه جویی و مصرف بهینه اقدام نماییم و حتی تأکید می کند که مسرفین از رحمت و بخشش الهی مأیوس نشوند. قرآن و روایات اسلامی به وضوح نحوه و چگونگی و میزان مصرف و تعادل در داراییهای مالی و اخلاقی مسلمین را تشریح می کند و به ظرایف و لطافتهای ویژه نیز دست می یابد. در این ارتباط حضرت علی (ع)فرمودند: زیاده روی و اسراف مکن زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود. به بیانی بخشش و ترحم اسراف کار هم مذموم است و آورده شده است که، میانه روی باعث پایداری نعمت می شود. امام موسی بن جعفر (ع) فرمودند: کسی که در زندگی میانه روی و قناعت کند نعمت او باقی می ماند و آنکه با تبذیر و اسراف زندگی کند، نعمتش از بین می رود. (19)
در جای دیگر امیرمؤمنان (ع) می فرمایند: هر چیزی بیشتر از اقتصاد (میانه روی) اسراف است» (20)
در سخنان گهربار ائمه اطهار(ع) نیز به تعدد از زیاده روی و خروج از اعتدال، به عنوان عامل تباهی ثروت و از بین رفتن برکت و عامل ایجاد فقر و فلاکت یاد شده است. به همان نسبت که اسراف مذمت شده است.

ب) قناعت و خودپسندگی:

قناعت پسندیده و ستودنی است. در فرهنگ اسلامی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه و از آن بعنوان وسیله ای که سعادت ابدی آدمی را به دنبال داشته است یاد شده است. قناعت موضوعی است تجربی و تثبیت یافته که با تعریف و ترویج آن توسط بزرگان و رهبران دینی و تاثیرات عالی آن در به دست آوردن فرصتهای بهینه و بهروزی انسان نمود یافته است و با توصیه ها و آموزش های آن بزرگان همچنان نمود خواهد یافت. عینیت نیافتن فرهنگ و روحیه قناعت در جامعه و خانواده، آسیب ها ی خُرد و کلان اجتماعی و نابودی منابع انسانی و مادی و معنوی را در پی خواهد داشت. امام باقر(ع) می فرماید: «هرکه قناعت کند به آنچه که خدا به او می دهد غنی ترین مردم است». رهبران و بزرگان دین با علم و شناسایی اصول و مفاهیم بهینه مصرف، و با توجه به ایجاد و توسعه این فرهنگ و اندیشه در زندگی و آموزش آن به اقشار جامعه، افراد را به ملکه نمودن این صفات برجسته انسانی تشویق نموده اند. از مهمترین این صفات آموختنی صفت قناعت و استفاده صحیح از منابع و داراییهای مادی و معنوی است. بر این اساس در می یابیم که در آموزه های دینی ما علاوه بر اینکه مسئله قناعت و صرفه جویی یک عامل تأثیر گذار در جامعه به حساب می آید به ابعاد اجتماعی آن نیز پرداخته شده و بعنوان یک فضیلت همواره مورد تشویق قرار گرفته است. اجتماع ما به دلیل پیوستگی و اثر پذیری و اثر گذاری بر یکدیگر، و نیاز به همیاری و مشارکت در گریز از آسیب ها و تهدیدات طبیعی، انسانی و بین المللی به رعایت اصول مصرف بهینه و مقتصدانه ترغیب و تشویق می شود. این نگاه و طرز تفکر از بستر آموزش فردی و ذهنیت فردی به صورت ذهنیتی کلی و جمعی تبدیل شده و به صورت عرف و هنجار جامعه نمود می یابد و این چیزی نیست جز آموزه‌های آیات الهی قرآن کریم که خداوند با بیانی ساده به طرح آنها پرداخته است

بهینه سازی مصرف و راه‌های مبارزه با سوء مصرف

با استفاده از ظرفیت های دینی عمومی و به دلیل پیوندهای عمیق مردم با قرآن کریم و احادیث معصومین(ع)، زمینه برای ترغیب صرفه جویی و بهینه مصرف کردن وجود دارد. در حقیقت وقتی این پیوندهای عمیق وجود دارند ارزشها نهادینه می شوند. نهادینه شدن یک ارزش به معنی یادگیری و فراهم شدن زمینه تغییر در فرد یا اجتماع است. پس به خوبی می تواند راهگشای حل مسائل اسراف و سوءمصرف باشد. گام بعدی، استفاده از تجربیات پیشین و دانش قبلی است. در نظر داشتن این که در جوامع قبلی، اسراف جامعه را به چه سمت و سویی کشیده است، راهنمای خوبی برای بهبود روشهای مصرف است. همچنین مشکلات زیست محیطی از جمله کم آبیهای موجود، تا حدی به چگونگی تخصیص و مصرف منابع آب (در سطح خرد وکلان) بستگی دارد. در واقع به کارگیری دقیق دستورات دینی چه از سوی تک تک افراد جامعه و چه از سوی مسئولین ذیربط، عامل اصلی و رهیافتی به سوی اثر بخش بودن روشها و دستورات در زمینه مصارف و منابع است.
مصرف کردن، در معنای اقتصادی آن به مفهوم برداشت از منابع کمیابی است که انسان به آن نیاز دارد و با استفاده از آن بخشی از نیازهای خود و یا دیگران را فراهم می نماید. مصرف از لحاظ اقتصادی باید ارزش اثر بخشی و کارابودن را داشته باشد و با این تعریف، در بطن مفهوم درست مصرف کردن مفهوم بهره وری نهاده شده است. تبذیر یا همان الگوی نادرست مصرف که در لغت به معنای ریخت وپاش است و از ریشه بذر گرفته شده است نشان از رفتاری دارد که در آن اموال و داراییهای فرد یا گروه بی آنکه به درستی تعریف و تخصیص داده شود، مورد استفاده قرار گیرد و به صراحت در قرآن کریم مورد نکوهش قرار می گیرد (و حق خویشاوند و محرومان بینوا و در راه مانده را بده و مال خود را بیهوده و به گزاف مریز و مپاش-تباه مکن-همانا ریخت و پاش کنندگان -کسانی که مال را به گزاف تباه می کنند-برادران شیطان ها هستند و شیطان خداوند خویش را ناسپاس است ). (21)اسراف نه تنها عامل مهم در دوری از محبت خداوند می شود بلکه موجب می شود خود و یا جامعه دچار نابودی گردد. (22) مسأله اسراف و هدر دادن منابع در رفتار مصرفی، مسأله ای بنیادی است که ناشی از مدلهای غلط ذهنی شکل یافته، خودخواهی های اخلاقی و درک سطحی از اقتصاد، در حال و آینده است. به یاد داشته باشیم؛ باید میزان خطاهای خود را در نحوه مصرف کاهش دهیم و این بستگی به مدلهای ذهنی و آموزشی ما دارد و اگر بتوانیم به خوبی و با کیفیت بالا از آموزه‌های قرآنی استفاده کنیم آنگاه با موفقیت بسیاری در این زمینه روبه رو هستیم. می توان خطاهای انسانی را در 5 طبقه قرار داد(23):
-الف) خطا های مربوط به فراموشی آنی یا لغزشی،
-ب) خطاهای مربوط به آموزش ضعیف یا دستور العمل ضعیف،
-ج) خطا مربوط به فراتر بودن تکلیف از توانایی ذهنی یا فیزیکی یک فرد، یا کلیه افراد باشد،
-د) خطاهای ناشی از تصمیم گیری عمدی جهت عدم دنبال کردن دستورالعمل ها یا تکنیک های پذیرفته شده،
-ه) خطا های ایجاد شده توسط تصمیم گیران(مدیران).
اگر بتوانیم این خطاها را کاهش دهیم یا به صورت کامل از میان برداریم، در حقیقت می توانیم به یک مدل ذهنی صحیح و قوی دست پیدا کنیم و به بهترین صورت با موضوع بهینه مصرف نمودن و درست مصرف نمودن روبرو شویم. قرآن در بخش های مختلفی به صراحت و ظرافت انواع این خطاها را بیان نموده و به انسان در هر مورد هشدار می دهد. به یاد داشته باشیم تنوع طلبی های و زیاده خواهی ها، ما را از راه راست باز ندارد. درک طبیعت و ماهیت پویای فرایندهای مصرف در حیطه تئوری و عمل و کیفیت و کمیت مصرف و جنبه‌های اجتماعی مصرف به منظور موفقیت و رشد در چشم انداز دهه توسعه و پیشرفت حائز اهمیت است. برای آن که بتوانیم در سطح ملی و بین المللی توسعه و رشد داشته باشیم، لازم است به نقش حساس و با اهمیت آموزه‌های الهی توجه کرده و نیز باید شرایط و نیازمندی ها و فضای لازم برای مصرف صحیح و اصلاح مصرف در موارد لازم ر ا بشناسیم و عمل کنیم تا بتوانیم به مطلوبیت های لازم دست یابیم. موفقیت و حصول نتایج مطلوب، بستگی تام به فرهنگ سازی این موضوع در عرصه‌های گوناگون دارد. مصرف بهینه، فاکتوری است که می تواند زمینه رفاه و توسعه را در آینده ایجاد نماید و این در صورتی است که فرهنگ سازی های لازم در زمینه آن صورت گرفته و نقش تعلیمات الهی در تمامی بخش ها به خوبی درک شده و به کار گرفته شود.

نتیجه گیری

قرآن روشنگر راه انسان، و راهگشای مسائل مادی و معنوی به صراحت و دقت و با بیان ظرایف خاص در هر مورد ما را به استفاده صحیح از منابع معنوی، مالی، و… رهنمون می سازد. در قرآن کریم به خوبی نشانه‌های مصرف نابجا و عواقب آن تشریح شده است و راهگشای بسیار بزرگی در حل مسائل و مشکلات از این دست است. می توان ضمن استفاده از الگوهای متعالی و آسان و نمونه‌های عملی، در سال جاری رویکرد پرهیز از اسراف و اصلاح الگوی مصرف را در فعالیت های خود مورد توجه قرار داد. موضوع صرفه جویی به قدری در اسلام اهمیت دارد که علمای اخلاق تأکید می کنند سزاوار است مؤمن در امور مباح هم سعی بر عدم اسراف داشته باشد. لعمات، مفاهیم و نگرش متعالی قرآن می تواند ما را به سرچشمه مقصود برساند.

پی نوشت ها :

1-سوره اعراف آیه 85 و سوره هود آیات 84تا86.
2-سوره اعراف آیه 85 و شعرا آیات 177 تا 183 و سوره یوسف (ع) آیات 47 تا 55.
3-سوره بقره آیه201 و سوره نساء آیه 134.
4-سوره قصص، آیه 77.
5-سوره عبس، آیه 24.
6-ابراهیمی، محمد حسین، اقتصاد در قرآن، قم، نشر تبلیغات اسلامی، 1375، ص 120.
7- سوره بقره آیه 168.
8- سوره فجر آیات 10-12.
9- سوره بقره آیه 188.
10- ابراهیمی، محمدحسین، اقتصاد در قرآن، قم، نشر تبلیغات اسلامی، 1375، ص 126.
11-سوره قصص، آیات 76 تا 83.
12-سوره غافر، آیه 43.
13-سوره غافر، آیه34.
14-سوره انعام، آیه 141.
15-سوره اعراف، آیه 31.
16-سوره انعام، آیه 141.
17-سوره شعرا، آیات 152 و151.
18-سوره فرقان، آیه 67.
19-ابن شعبه حرانی، تحف العقول، موسسه اعلمی، بیروت، ص301.
20-شهیدی، سید جعفر، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار امیرالمؤمنین علی (ع)، ص171.
21-سوره‌ی اسرا، آیات 26 و 27.
22-سوره‌ی یس، آیات 13 و 19.
23-سایت تبیان، موضوع الگوی مصرف در قرآن، مورخه88/2/30.

منبع: نشریه فصلنامه قرآنی کوثر شماره 31

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید