مقدمه
هر قدر انسان با قرآن مأنوس باشد، به کمال نزدیکتر شده است، زیرا آیات آن در حقیقت درجات ذات انسان، و مدارج آن نردبان عروج و تکامل است.
پس عزیزان همدل و صمیمی! بیائید بر سفره الهی بنشینید که هر چه جانتان بخواهد در آن یافت میشود، چیزهایی که حتی چشم از دیدن آنها لذت میبرد، بیائید به سوی ادبستانی که برتر از آن ادب و بالاتر از معلم آن مؤدّبی نمییابید، در پیشگاه قرآن به درس بنشینید، استاد هم خدا باشد.[1]
نمونههایی از انس و الفت ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ با قرآن
امامان معصوم ـ علیه السّلام ـ و اولیاء خدا با قرآن انس بسیار داشتند، در ظاهر و باطن همواره با قرآن بودند و قرآن نصب العین آنها بود، در اینجا چند نمونه ذکر میشود:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و قرآن:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از آغاز کاتب وحی بود و به نگهداری قرآن اهمیت بسیار میداد، در این راستا ام سلمه (یکی از همسران رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ) میگوید:
کانَ جَبرئیلُ یُمِل ُّ عَلی رَسُولِ اللهِ و رَسُولُ اللهِ یُمِلُّ عَلی عَلیٍّ ـ علیه السّلام ـ.[2]
«جبرئیل (سخن خدا را) به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ املا میکرد و رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز آن را به علی ـ علیه السّلام ـ املا میکرد.»
انس علی ـ علیه السّلام ـ با قرآن چنان بود که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
هذا عَلیَّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنِ مَعَ عَلیٍّ ـ علیه السّلام ـ وَ لا یَفْتَرِقا حَتّی یَردا عَلَیّ الْحوضَ.[3]
آن حضرت در عصر خلافتش شخصاً در بازارهای کوفه قدم میزد و به راهنمایی مردم میپرداخت، هنگامی که از کنار فروشندگان عبور میکرد، مکرر این آیه را میخواند:
تِلْکَ الدّارُ الاخِرَهُ نَجعَلُهَا لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوّاً فِی الأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقینَ.[4]
این سرای آخرت (بهشت) را تنها برای کسانی قرار میدهیم که در زمین اراده برتری جویی و فساد ندارند، و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است.»
آنگاه میفرمود:
«این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و سایر قدرتمندان جامعه نازل شده است».[5]
او به قدری با قرآن مانوس بود که حتی وقتی شمشیر کینه مفسدان بر سرش فرود آمد، اندکی از خاک محراب را روی زخم سر ریخت و این آیه را خواند:
مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْری.[6]
«ما شما را از خاک آفریدیم و در آن باز میگردانیم و بار دیگر نیز شما را از آن بیرون میآوریم.»[7]
محقق معروف اهل سنت محمد احمد نواوی مینویسد:
علی ـ علیه السّلام ـ همه قرآن را حفظ کرد، بر اسرارش آگاه شد و گوشت و خونش با قرآن در آمیخت، چنانکه بررسی کننده نهج البلاغه این مطلب را در مییابد.[8]
انس امام حسین ـ علیه السّلام ـ با قرآن
در بعد از ظهر تاسوعا، هنگامی که دشمن میخواست به سوی خیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ حمله کند، امام به حضرت ابوالفضل العباس ـ علیه السّلام ـ فرمود: به آنها (یزیدیان) بگو امشب را به ما مهلت بدهند، زیرا:
خدا میداندکه من نماز، تلاوت قرآن ودعا و استغفار را دوست دارم، امشب به ما مهلت دهند تا به مناجات، تلاوت قرآن و دعا بپردازم.[9]
زید بن ارقم گفته است: هنگامی که سر مطهر امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در کوچههای کوفه میگرداندند، وقتی در برابر من رسید، شنیدم این آیه را تلاوت میکرد:
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً.[10]
«آیا اصحاب کهف و رقیم را از آیات عجیب ما پنداشتی؟»
انس حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ با قرآن
حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ با مردم کم سخن میگفت: گفتار، پاسخ و مثالهایی که در ضمن گفتارش میآورد از قرآن نشأت گرفته بود.
آن حضرت در هر سه روز یک بار تمام قرآن را تلاوت میکرد و میفرمود:
«اگر خواسته باشم، میتوانم در کمتر از سه روز قرآن را ختم کنم، ولی هرگز به هیچ آیهای نمیرسم مگر اینکه در معنی آن میاندیشم و درباره اینکه در چه موضوع و چه وقت نازل شده، فکر میکنم.[11]»
علت وجوب سوره حمد در نماز
حضرت رضا فرمود:
«اگر سئوال شود که چرا خداوند امر کرده تا در همه نمازها سوره حمد خوانده شود، در پاسخ میگوییم:
برای اینکه قرآن متروک نشود و همواره نمازگزاران با قرآن ارتباط داشته باشند و آن را از یاد نبرند و انتخاب سوره حمد از این جهت است که همه معارف و مفاهیم قرآن در آن جمع است…[12].»
حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)
در حالات عالم ربانی و عارف صمدانی علامه بحرالعلوم (سید محمد مهدی طباطبایی 1212) چنین نگاشتهاند:
روزی علامه وارد حرم مطهر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ شد و مصرع اوّل این شعر را خواند:
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
یکی از حاضران پرسید: چرا این شعر را خواندهای؟
علامه در پاسخ فرمود: وقتی وارد حرم مطهر امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ شدم، حضرت ولی عصر (عج) را دیدم که در ناحیه بالاسر نشسته، با صدای بلند و شیوا قرآن میخواند، از این رو آن شعر را خواندم، هنگامی که به حرم رسیدم، آن حضرت از حرم بیرون رفت.[13]
سیره علما و اولیاء الهی درباره انس با قرآن
شیخ مفید شبها اندکی میخوابید و بیشتر به نماز، مطالعه، تدریس یا تلاوت قرآن مجید میپرداخت.[14]
محدث قمی مینویسد: «… میرداماد قرآن مجید را بسیار تلاوت مینمود به طوری که یکی از افراد مورد اعتماد برای من نقل کرده که در هر شب پانزده جزء قرآن میخواند.[15]»
علامه مجلسی اوّل در اجازهای که برای فرزندش ملا محمد باقر (صاحب بحار الانوار) نوشته، او را به قرائت یک جزء قرآن در هر روز و… سفارش کرده است[16].
عباداتی که شیخ انصاری از سن بلوغ تا آخر عمر بر آن مداومت میکرد گذشته از فرائض… قرائت یک جزء قرآن، نماز جعفر طیار، زیارت جامعه و عاشورا در هر روز بود[17].
علامه طباطبایی شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه میکرد و بعد به دعا و قرائت قرآن، نماز و ذکر میپرداخت[18].
مرحوم اقبال لاهوری که در اواخر زندگیاش، دچار ضعف و بیماری چشم شده بود و از مطالعه نیز محروم مانده بود، تنها مونسش قرآن بود، امّا با همان اندک بینایی، به قرآن مینگریست و با لذتی سرشار از ایمان، آیات را قرائت میکرد و میگفت: پدرم به من توصیه کرده است که؛ فرزندم! هر گاه قرآن میخوانی، چنان بخوان که گویی خداوند آن را بر تو نازل کرده است[19].
فیض کاشانی از قول یکی از حکیمان میگوید که ابتدا قرآن را میخواندم و لذتی نمیبردم. چندی بعد که آن را میخواندم، چنان که گویی آن را از رسول الله میشنوم که بر اصحابش میخواند. بالاتر رفتم و آن را از جبرئیل شنیدم که بر پیامبر ـ علیه السّلام ـ میخواند. از آن هم بالاتر رفتم و اینک آن را از خود خداوند میشنوم و لذتی میبرم و تنعمی دارم که نمیتوانم از آن بگذرم[20].
علاقه امام خمینی قدِّس سرُّه به تلاوت قرآن
حضرت امام خمینی قدِّس سرُّه با قرآن انس بسیار داشت، در شبانهروز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن میپرداخت و در هر فرصتی که به دست میآورد، مشغول تلاوت قرآن میشد، هنگامی که در پاریس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش میآمدند، معمولاً حدود ده دقیقه یا یک ربع برای آماده کردن دوربینهایشان معطل میشدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول میشد، بعضی از حاضران میگفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید (یعنی فعلاً قرآن نخوانید).
فرمود: آیا در این چند دقیقه وقتم ضایع شود.
علاوه بر این، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان، حضرت امام دستور میداد برای افرادی که مورد نظر مبارکش بود، چند بار قرآن قرائت شود.[21]
حتی در روزهای آخر عمر، که در بستر بیماری بود، دوربین مخفی لحظههای دشوار زندگیاش را ثبت کرد و همه دریافتند که در نیمههای شب قرآن به دست داشت و مشغول تلاوت بود.
حضرت امام خمینی قدِّس سرُّه به عظمت قرآن توجه عمیق و مداوم داشت و به طور جدی مقید بود تا در ظاهر و باطن به قرآن احترام گذاشته شود، خاطرههای زیر صحت این سخن را نشان میدهد:
1. شخصی چند قرآن به قطع کوچک (شامل چند سوره از قرآن) به خانه امام آورد تا امام آنها را تبرک کند و سپس به جبهه بفرستد.
امام که گمان میکرد، نبات یا چیز دیگری است، پرسید: داخل پاکت چیست؟
پاسخ دادند: قرآنهای کوچک است، که شامل چند سوره است، آوردهاند تا برای جبهه تبرّک شود.
امام ناگهان به طور بیسابقهای برآشفت، مضطربانه دستش را عقب کشید و با لحنی تند و عتاب آمیز فرمود:
«من قرآن را تبرک کنم؟ این چه کارهایی است که میکنید؟!»[22]
2. امام به طور معمول در حسینیه جماران روی صندلی مینشست، ولی یک روز وقتی وارد حسینیه شد، با اینکه صندلی در جای خود بود، روی زمین نشست، زیرا آن روز نفرات ممتاز مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه از قرآن تلاوت شود.[23]
3. روزی امام طبق معمول روی صندلی نشسته بود، که قرآنی آوردند و روی زمین گذاردند، امام وقتی متوجه شد، بیدرنگ آن را برداشت، روی میزی که در کنارش بود، گذاشت و فرمود: «قرآن را روی زمین نگذارید.»[24]
[1] . صراط سلوک، ص 28.
[2] . مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 253.
[3] . ینابیع الموده، ص 55.
[4] . قصص، آیه 83.
[5] . مناقب آل ابی طالب، ج 1، ص 372.
[6] . طه، آیه 54.
[7] . منتهی الآمال، ج 1، ص 126.
[8] . مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 92.
[9] . نفس المهموم، ص 113 و 114.
[10] . کهف: 9.
[11] .ترجمه انوار البهیه، ص 331.
[12] . علل الشرائع، ج 1، ص 247.
[13] . بحار الانوار، ج 53، ص 302.
[14] . کوثر ربانی، محمد رضا ربانی، ص 107.
[15] . سیمای فرزانگان، ص 172.
[16] . همان، ص 167.
[17] . همان، ص 162.
[18] . همان، ص 164.
[19] . اوصاف پارسایان، ص 182.
[20] . اوصاف پارسایان، ص 181.
[21] . سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج 5، ص 68 ـ 70.
[22] . در سایه آفتاب، ص 114.
[23] . در سایه آفتاب، ص 114.
[24] . همان، ص 115.
@#@
سفارش علما در انس و ارتباط با قرآن
امام خمینی در صحیفه نور میفرماید:
… و این جانب از روی جد، نه تعارف معمولی میگویم از عمر به باد رفته خود، در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم و شما ای فرزندان برومند اسلام، حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را محطّ نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید، مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کردهها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید، همچون نویسنده…[1].
علامه طباطبایی نیز میفرماید:
… لازم به ذکر است که افرادی که توانستهاند ذهن خود را پاک و صاف نموده، از خواطر مصفا کنند و سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از دو حال بوده: اوّل در حین تلاوت قرآن مجید در این فکر بودند که قاری حقیقی کیست؟ در آن وقت، بر آنان منکشف میشده که قاری حقیقی قرآن، خداست.
دوّم: از راه توسل به حضرت ابا عبدالله ـ علیه السّلام ـ ، زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم است.[2]
علامه حسن زاده آملی نیز در این باره میفرماید:
با قرآن بیشتر محشور باشید، در قرآن تعمق نمائید، بسیار چیزها میفهمید. مَنْ اَرادَ الْعِلمَ فَلْیُثَوِّر القُرآنَ، «تثویر»به معنی شخم زدن و زیر و رو کردن است، آن کس که طالب علم و فضل است، بایستی در قرآن تدبیر و تعمّق کند.[3]
[1] . صحیفه نور، ج 20، ص 20.
[2] . رساله لب اللباب، علامه سید محمد حسین طهرانی.
[3] . در محضر استاد حسن زاده آملی، ص 13.
محمد حسین اجرائی