تفاوت دنیا و آخرت را بنویسید؟

تفاوت دنیا و آخرت را بنویسید؟

باید توجه داشت که زندگی دنیا و آخرت با وجود مشابهت ها،   تفاوتهای بنیادینی نیز با هم دارند و چنین نیست که دقیقاً همین قوانین طبیعی که بر جهان ما حاکم است  بر آن جهان نیز حاکم باشد برای نشان دادن تفاوتهائی که بین این دو نوع زندگی وجود دارد مثال دقیقی در دسترس نیست زیرا هر مثالی که آورده شود از دنیا خواهد بود و تابع قوانین این جهان، اما برای تقریب به ذهن و با کمی مسامحه می توان دنیا و آخرت را به عالم رحم و دنیا تشبیه نمود که با وجود اشتراکها، بین این دو مقطع تفاوتهای بنیادینی بین این دو عالم وجود دارد، یکی از  مشترکات  این دو زندگی این است که در هر دو تغذیه هست اما نحوه تغذیه جنین با تغذیه کودک پس از تولد فرق اساسی دارد، پیش از تولد جنین با ریه هایش تنفس نمی کند اما با پا گذاردن در این جهان نظام زندگیش تغییر کرده و در اینجا نمی تواند یک لحظه مثل سابق زندگی کند در اینجا باید تنفس کند و از راه دهان غذا بخورد برخلاف سابق که اگر قبل از تولد هوا وارد ریه اش می شد می مرد و … با این مثال تا حدودی روشن می شود که اگر چه بین حیات و زندگی این جهان و جهان آخرت مشابهت هایی وجود دارد در عین حال بین این دو جهان و نحوه زندگی در آنها تفاوتهای بنیادینی وجود دارد و در جهان آخرت قوانینی غیر از قوانین دنیوی حاکم است، به عبارت دیگر دنیا و آخرت دو نوع جهان هستند. برای به دست آوردن تفاوتهای این دو جهان، باید به توصیف هایی که از ناحیه متون دینی در این باره به ما رسیده است مراجعه کنیم.
1. فناپذیری دنیا و ابدیت آخرت:
اولین تفاوت بارز میان این دو جهان محدودیت دنیا و جاودانگی آخرت است عمر هر انسانی در این جهان بالاخره پایان می یابد اما جهان آخرت بی پایان و جاودان است در آیات قرآن، قلیل بودن دنیا[1] و جاودانگی آخرت[2] مورد اشاره قرار گرفته است و زندگی دنیا به گیاهی که تنها چند روز سبز و خرم است وآن گاه به زردی و پژمردگی می گراید و سپس خشک و نابود می شود تشبیه شده است.[3] 2. تفکیک نعمت از عذاب در آخرت :
یکی دیگر از تفاوتهای مهم   این دو جهان آن است که خوشی های دنیا آمیخته با رنج است و چنین نیست که عده ای از مردم همیشه متنعم و خوشحال و عده ای دیگر همیشه غمگین و ناراحت باشند اما جهان آخرت دارای دو بخش مجزا است که در یکی یعنی بهشت هیچ اثری از اندوه و عذاب و تلخ کامی وجود ندارد و در دیگری یعنی دوزخ چیزی جز آتش و درد وجود ندارد لذا لذت ها و رنجهای اخروی بسیار شدیدتر از موارد دنیوی است از این رو است که در قرآن کریم برتری نعمتهای اخروی و جوار و قرب الهی بر نعمتهای دنیا مورد تاکید واقع شده[4]، چنانکه سخت تر بودن عذاب آخرت از رنجهای دنیوی نیز خاطر نشان شده است.[5] 3. ثبات و تغییر:
در این جهان حرکت و تغییر هست. کودک جوان می شود و کامل می گردد و به پیری می رسد و سپس می میرد در این جهان نوها کهنه می شوند و کهنه ها از بین می روند اما در جهان آخرت پیری و کهنگی وجود ندارد. آنجا خانه ثبات و قرار است.[6] 4. نمایان شدن حقائق در آخرت و خفای آنها در دنیا:
در جهان ما؛ اشیاء و امورات چنان صبغه و رنگ مادی به خود گرفته اند که حقائق آنها در زیر خروارها رنگ و لعاب مادی مدفون شده و دیده نمی شود اما در جهان آخرت حقائق به صورت اصلی خود دیده می شوند لذاست که در قرآن می فرماید« یوم تبلی السرائر»[7] آن روز که اسرار نهان آشکار می شود،  از منظر قرآن همه عالم اعم از زمین و آسمان در حال حاضر تسبیح گوی پروردگارند و باشعورند اما انسان از درک این واقعیات عاجز است و تنها در آن جهان است که با کنار رفتن حجابها واقعیات رخ می نماید و آنجاست که انسان تازه می تواند حقائق را درک کند به گونه ای که حتی اعضاء و جوارحش بر علیه او شهادت می دهند. البته باید توجه داشت که برخی از انسانها که به درجه کمال   نائل شده اند در همین جهان نیز توانایی دیدن حقائق را دارند از این روست که حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرماید:لو کشف الغطا لما ازددت یقیناً[8]: اگر پرده ها کنار رود هیچ دانش نوینی بر یقین من اضافه نمی شود.
5. کشت و درو:
دنیا محل کشت و عمل انسان است اما آخرت خانه بهره برداری و درو کردن است، از این روست که در آن جهان عمل وجود ندارد و انسان ملزم به انجام یکسری از امور نیست پیامبر اسلام در این باره می فرمایند: «الدنیا مزرعه الآخره»[9] دنیا کشت گاه آخرت است و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در بیان زیبا در این باره می فرمایند:«و ان الیوم عمل و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل»[10] امروز، (روز)کار است و محاسبه نیست و فردا (روز) محاسبه است و کار نیست.
6. سر نوشت اختصاصی و مشترک:
سرنوشت ها تا حدی در دنیا مشترک است ولی در آخرت  هر کس سرنوشت جداگانه دارد. از آنجا که زندگی دنیا اجتماعی است و در زندگی اجتماعی همبستگی و وحدت حکفرماست لذا کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران مؤثر است و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر می گذارد لذاست که در دنیا خشک و تر با هم می سوزند و یا با هم از سوختن مصون می مانند ولی در جهان دیگر چنین نیست در آنجا محال است که کسی در عمل دیگری سهیم گردد نه کسی از ثمره کار نیک که خودش در آن سهمی نداشته است بهرمند می شوند و نه کسی از کیفر گناهان دیگران معذّب می گردد.[11] قرآن کریم به این حقیقت تصریح نموده می فرماید  :«وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری»[12]؛ هیچ کس بار دیگری و گناه دیگری را به دوش نمی گیرد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، ج 3، درس پنجاه و دوم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات، چ1، زمستان 1370.
2. معاد در قرآن، ج4، آیت الله جوادی آملی.
3. معاد شناسی، ج2، سید محمد حسین تهرانی.

پی نوشت ها:
[1] . آل عمران/ 197، نساء/ 77، توبه/ 38، نحل/ 117.
[2] .کهف/ 46، مریم/ 76، طه/ 73، قصص/ 60، شوری/ 36، اعلی/ 17.
[3] . کهف/ 45.
[4] . آل عمران/ 15، نساء/ 77، انعام/ 32.
[5] . رعد/ 34، طه/ 127، سجده/ 21.
[6] . مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص 228.
[7] . الطارق، 9.
[8] . سبزواری، ملا هادی، شرح الاسماء الحسنی، مکتبه بصیرتی، ج 1، ص 190.
[9] . ابن ابی جمهور احسایی، عوالی اللآلی، قم، انتشارات سیدالشهدا، چاپ اول، 1405، ج 1، ص 267.
[10] . نهج البلاغه، خطبه 42، قم، انتشارات دارالهجره.
[11] . مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص 230.
[12] . انعام/ 16.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید