آیتالله سید احمد علمالهدی ظهر امروز در نماز جمعه این هفته 1 آبان ماه مشهد مقدس که در ظهر تاسوعای حسینی در حرم امام رضا (علیهالسلام) برگزار شد، به بیان خصوصیتهای شخصیت حضرت ابالفضل (علیهالسلام) از زبان امام صادق (علیهالسلام) پرداخت و گفت: قال الصادق (علیهالسلام): «کانَ عَمُّنا عَبّاس نافِذَ البَصیرَه سَلبَ الإیمان جاهَدَ أخیهِ الحُسین وَ أبلا بَلاءَ الحَسَنا وَ مذا شَهیدا»، روز قمر بنی هاشم و روز دل دادگی به ابالفضل العباس (علیهالسلام) است.
وجود اقدس امام صادق (علیهالسلام)، در بین تمام فضائل و مزایا و برجستگیهای شخصیت قمر بنیهاشم، دو امتیاز را برای وجود مقدس ابالفضل بهعنوان خصوصیت آن حضرت، معرفی میکنند؛ « کانَ عَمُّنا عَبّاس نافِذَ البَصیرَه سَلبَ الإیمان»، عمویم عباس، نافذ البصیره بود و دارای ایمان پرصلابت، این نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم، در چه بود؟
دشمنشناسی و ولایت شناسی حضرت ابالفضل (علیهالسلام)
نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم دو بعد داشت، بعد اول آن در بصیرت دشمنشناسی، بعد دوم در بصیرت ولایت شناسی، یعنی دقیقاً دو بصیرتی که امروز بهعنوان ابزار قطعی و بهعنوان راهگشای صد در صد قاطع ما در همه پیچوخمهای جریان انقلاب، برای مردم ما ضرورت دارد؛ بصیرت در دشمنشناسی و بصیرت در ولایت شناسی.
در مقام دشمنشناسی، تنها این بصیرت که ما بفهمیم دشمن ما کیست، کفایت نمیکند، آنچه ابالفضل داشتند و نافذ البصیره بودند، نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم این نبود که فقط دشمن را میشناخت، توطئهها و شیطنتهای دشمن را میشناخت و دقیقاً هر حرکتی که دشمن انجام میداد، تا عمق شیطنت، جنایت و خباثت دشمن، وجود مقدس قمر بنیهاشم آگاهی و توجه داشت.
حضرت ابالفضل (علیهالسلام) عمق توطئه دشمن را میشناخت
شب عاشورا وقتی شمر اماننامه آورد برای ابالفضل العباس، اینجا ظاهرش این است که شمر یک جریان عاطفی همقبیلهای و حس ناسیونالیستی خود را به ابالفضل العباس خواسته نشان دهد چون مادر قمر بنیهاشم، حضرت امالبنین از یک طایفه بودند، به این عنوان اماننامه آورد امام قمر بنیهاشم نه اینکه دشمن را میشناخت و میدانست شمر دشمن است، عمق جنایت دشمن و عمق توطئه دشمن را هم میشناخت.
در عمق توطئه دشمن در این اماننامه، دو خصوصیت بود، یک خصوصیت، شمر میخواست در تبار سیدالشهدا و در بین اصحاب امام حسین (علیهالسلام)، قمر بنیهاشم را منکوب کند چون ابالفضل نقطه اتکای امام حسین (علیهالسلام) بود، تمام شخصیت سیدالشهدا (علیهالسلام) از نظر قدرت مقاومت و مقابله با لشکر 120 هزار نفره و همه تجهیزات نظامی ابیعبدالله (علیهالسلام) در عظمت و در شجاعت و در قدرت ابالفضل خلاصه میشد.
اتکای نظامی امام حسین (علیهالسلام) بر ابالفضل (علیهالسلام) بود
امروز عصری وقتیکه عمر سعد فرمان حرکت داد که لشکر بهطرف خیمهگاه حرکت کند و گفت «یا خیل الله، ارکبی»، این 120 هزار نفر حوسه کنان آمدند بهطرف خیمهگاه ابیعبدالله، سیدالشهدا پشت خیمه درحالیکه سر بین دو زانو به خوابرفته بودند، صدای حوسه عربها بلند شد، زینب سراسیمه آمد و گفت برادر لشکر دارد حمله میکند به خیمهگاه، چه کنیم؟ آقا سیدالشهدا باکمال خونسردی گفتند خواهرم، برادرم عباس کجاست؟ ما عباس داریم.
قمر بنیهاشم مؤدب جلوی آقا ایستاد گفت چه دستور میدهید که عمل کنیم؟ برویم و بجنگیم؟ سیدالشهدا نگاهی به قد و بالای ابالفضل کرد، جملهای گفت، تمام عظمت ابالفضل در این یک جمله خلاصه میشود، فرمودند: «بِنَفْسِی أَنْتَ یا أَخِی»، برادر جانم به قربانت؛ چه کسی میگوید جانم به قربانت؟ حجت خدا میگوید، امام زمان میگوید، ابالفضل کیه؟ ابالفضل چیه؟ حجت خدا میگوید جانم به قربانت.
شمر به دنبال جدایی ابالفضل (علیهالسلام) از ولایت بود
شمر میدانست تمام عظمت تجهیزات نظامی سیدالشهدا، ابالفضل است، آمد این حرکت را انجام دهد تا ابالفضل یک چهره منکوب بین اصحاب سیدالشهدا پیدا کند، شخصیت فرماندهی ابالفضل خرد شود در اصحاب سیدالشهدا که یک ناپاک شیطان رذل خبیثی مثل شمر آمده ابالفضل را به خود نسبت میدهد، این عمق توطئه دشمن بود و دوم اینکه شاید به این وسیله، ابالفضل از امام حسین جدا شود.
ارباب مقاتل نوشتهاند وقتی سیدالشهدا به ابالفضل گفتند برو امشب را مهلت بگیر، میگوید این 120 هزار حوسه کنان حرکت کرده بودند به سمت خیام حرم، همینکه قمر بنیهاشم مقابل این جمعیت سبز شد،این 120 هزار میخکوب ایستادند، از هیبت ابالفضل جرأت نکردند جلو بیایند و شمر میخواست این هیمنه را بشکند در قدرت سیدالشهدا و این کار را کرد، نافذ البصیره بودن وجود مقدس قمر بنیهاشم نهتنها در دشمنشناسی بود، عمق توطئه دشمن را میشناخت.
مقام معظم رهبری عمق خصومت و دشمنی آمریکا را به رییسجمهور گوشزد کردند
لذا مقام معظم رهبری در نامهای که پریروز نوشتند خطاب به آقای رییسجمهور این نکته را گوشزد کردند و فرمودند: «جنابعالی باسابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، تبعأ دانستهاید که دولت ایالاتمتحده در قضیه هستهای و نه در هیچ مسئله دیگری در برابرمان رویکردی جز خصومت و اخلال پیش نگرفته است»؛ یعنی مقام معظم رهبری نهتنها دشمنی آمریکا و دشمنشناسی را به رییسجمهور بهعنوان رییس قوه مجریه و تصمیمگیرنده در این اجرای برنامه برجام گوشزد کردند، حجت را تمام کردند، استشهاد کردند، فرمودند این یک چیز پوشیدهای نیست، تجربیات چند دهه حضور شما در متن مسائل نظام، روشن کرده ما دشمنی ناپاکتر از آمریکا نداریم و آمریکا در هر جریانی جز اعمال توطئه، جز اعمال فتنه، جز بهرهبرداری در خصومت و دشمنی راه دیگر و کار دیگری ندارد. «تکبیر»
برجام امضا شده از سوی آمریکا، نقطه توطئه و خصومت آنان است
برادران و خواهران، تاسوعای حسینی برای ما تنها تاسوعای عزا نیست، باید تاسوعای کاربردی باشد، امام صادق (علیهالسلام) در بینش گاه ولایت و امامتشان دارند به ما میگویند «کانَ عَمُّنا عَبّاس نافِذَ البَصیرَه»، قمر بنیهاشم در چشمان شهلا، قمر بنیهاشم در ابروان کشیده، قمر بنیهاشم در هیکل پروقار و پرصلابت، قمر بنیهاشم در شجاعت و دلاوری و شمشیر زدن نه، آنی که حجت خدا بهعنوان امتیاز قمر بنیهاشم میگوید «کانَ عَمُّنا عَبّاس نافِذَ البَصیرَه»، اگر قمر بنیهاشم نافذ البصیره بود، ای عاشقان ابالفضل، ای دلدادگان قمر بنیهاشم، شما نافذ البصیره باشید، این برجامی که آمریکاییها امضا کردهاند، نطفه توطئه و فسق و فجور و خصومت و دشمنی آمریکا وجود دارد. «هیهات مناالذله»
و این را مقام معظم رهبری دارند گوشزد میکنند، نهتنها دشمنشناسی، توطئه شناسی دشمن، فتنه شناسی دشمن، این مهم است، این برجام باید عمل شود، مجلس هم تصویب کرده اما با هوشیاری نسبت به آن نقطههای توطئه آمیزش، این بعد اول نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم.
ولایت شناسی، دومین خصوصیت ابالفضل (علیهالسلام)
بعد دوم نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم، ولایت شناسی ابالفضل العباس است؛ ببینید عزیزان، کنار ابالفضل، امام حسین برادر دیگر هم داشتند، کنار شهدای کربلا، کسان دیگری هم در کنار امام حسین بودند اما نافذ البصیره در آنان، ابالفضل بود چون دیگران با آن چشمی که ابالفضل امام حسین را میدید، با آن عشقی که ابالفضل به امام حسین داشت، با آن نشان بصیرتی که ابالفضل به امام حسین داشت در این ولایت شناسی و امام شناسی، آنان نداشتند.
نبود ولایت شناسی در وجود خواص
محمد حنفیه میگفت «آقا میخواهی انقلاب کنی، میخواهی قیام کنی، قیام راه دارد، آدم بفرست در قبایل عرب، لا اینها بیعت کن، لشکر آماده کن، قیام کن؛ 84 زن و بچه دستشان را گرفتی، میخواهی به سرزمینی بروی که دیدی با بابایت و برادرت چه کردند؟»، یعنی قصه از دیدگاه محمد حنفیه تنها یک قیام و نهضت بود که باید ابزار آن را آماده میکرد.
ابن عباس میگوید «تو میخواهی با یزید بیعت نکنی، بیعت نکن، تنها راهش که کشته شدن نیست، راه دیگر هم دارد، دست زن و بچهات را بگیر برو یمن، کوههای سر به فلک کشیدهای یمن دارد، لابهلای این کوهها درههای ییلاق خوش آبوهواست، در این درهها برو با زن و بچهات زندگی کن، در این کوهها بنیامیه قدرت لشکرکشی ندارد، به آنجا برو، خودت عبادت کن و زن و بچهات کیف کنند».
باز کردن راه دشمن برای رواج رفاه، اقتصاد و خوشگذرانی، نگاه بنیعباسهاست
اصلاً زندگی را اینطور دیدن با بینش ابالفضل چقدر فرق دارد؟ برادران، خواهران، این دیدها، دیدهای غیر اباالفضلی است، اینکه ما اقتصاد و شکم ببینیم، اینکه ما راه را برای دشمن باز کردن، رواج زندگی و رفاه و خوشگذرانی و لذت و چرب و شیرین زندگی را ببینیم، این نگاه ابن عباسهاست، این نافذ البصیره بودن قمر بنیهاشم نیست، آنان جور دیگر زندگی را میدیدند.
توجه به اختلافات سیاسی مانع ولایت شناسی است
عبدالله جعفر با همه عشق و دلدادگیاش به امام حسین میگفت آقا من شما را قبول ندارم، سیاستت را در این حرکت قبول ندارم، من با شما اختلافنظر سیاسی دارم و در این حرکتی که با شما اختلافنظر سیاسی دارم، خودم نمیآیم اما دوستت دارم برایت پسرهایم را میفرستم، زن و بچههایم را میفرستم اما خودم نمیآیم چون اختلافنظر سیاسی دارم.
او با این بینش امام حسین را میدید اما قمر بنیهاشم نافذ البصیره بود و او ولایت امام حسین را میدید، او حجیت امام حسین را از طرف خدا میدید، او امام حسین را مظهر خدا میدید، حرکت امام حسین را حرکت خدایی میدید، راه امام حسین را راهی میدید که عمق عبودیت، عمق سرسپردگی و عمق ایثار و دلدادگی در راه خداست، این نقطه را قمر بنیهاشم در امام حسین میدید.
برخی در داخل میگویند رهبری در راه برجام «سنگاندازی» میکنند
ما امروز هم در بین مردممان، بینشها نسبت به رهبری همینجور متفاوت است، این نامهای که پریروز مقام معظم رهبری نوشتند و در این نامه، شرط کردند که بایستی مسائل لغو تحریمها را رییسجمهور آمریکا کتباً بنویسد، نه نوشته در توافق، باید رییسجمهور آمریکا کتباً بنویسد، انگلیسها هم گفتهاند رییسجمهور آمریکا چنین چیزی نمینویسند، خب رهبری این را شرط کردهاند که کتباً بنویسد تحریمها لغو میشود نه اینکه ما تا دو ماه همه کارها را انجام دهیم و بعد آنان زیر همهچیز بزنند، فرمودند باید کتباً بنویسد.
نگاه «سنگ اندازی» رهبری در راه اجرای برجام، نگاه انگلیسی است
خب یک عده رهبری را از این دیدگاه میبینند که یک کاری میخواهد بشود، چرا رهبر سنگاندازی میکند؟ چرا نمیشود که بشود؟ گاردین گفته اینجور که رهبری شرط کرده، تا دو ماه هم تمام نمیشود، چهار ماه و چند ماه دیگر باید طول بکشد، یک عده هم با این بینش نگاه میکنند، عینکشان عینک گاردین است، عینکشان عینک انگلیسهاست، اینجور نگاه میکنند به رهبری و کلام رهبری و فرمان رهبری، میگویند رهبری سنگاندازی کرده.
برای رهبری عصمت قائل نیستیم اما سخن ایشان را در رضای امام زمان میدانیم
اما آن نافذ البصیره در ولایت شناسی، رهبری را چی میبینند؟ رهبری را حجت میبیند، حجت خدا وجود مقدس امام زمان است، امام زمان در نامهشان فرمودند «فانهم حجتی»، این آقای مجتهد جامعالشرایط حجت من است، اگر این آقا حجت امام زمان است، هرچه بگوید، حرف امام زمان است. «تکبیر»
برخی با ژست سیاسی نظر خود را در مقابل نظر رهبری قرار میدهند
خداینکرده ما برای رهبری عصمت قائل نیستیم اما آنچه مسلم است، وقتی حجت امام زمان شد، هرچه بگوید رضای امام زمان است، عدهای اینجوری نگاه میکنند، دیگر تحلیل سیاسی روی فرمان رهبری نمیگذارند، اما و الا درست نمیکنند، تردید نمیکنند، یکگوشه نمینشینند و بهعنوان یک آدم سیاستمدار ژست سیاسی بگیرند و بعد مقابل نظر رهبری نظر بدهند و حرف بزنند، اینطور نمیکنند چون نافذ البصیره بودن در ولایت شناسی این است که این عمق فرمایش امام زمان را بفهمند «و ام الحوادث الواقعه فرجعو فیها الا رواتها احادیثنا فانهو حجتی علیکم» این حجت وجود مقدس بقیه الله است، دیگر تحلیل سیاسی نمیکنند که آیا درست بود یا نادرست بود.
هیچ نظریه سیاسی همچون کلام رهبر انقلاب با پشتوانه امام زمان نیست
یقیناً بدانید در همه نظریههای سیاسی، در همه بینشها این است، پشتوانه دارد کلام رهبری و دیگران نظریههایشان بیپشتوانه است، پشتوانه نظریه رهبری، تأیید وجود اقدس امام زمان است، این عقیده ما هست؛ شما 10 تا تک تومانی پولتان را به دست آدمی که فکر میکنید پولتان را بد خرج میکند یا از بین میبرد یا خیانت میکند، نمیدهید، چطور وجود اقدس بقیهالله در پشت پرده غیبت ما را به دست مجتهد جامعالشرایطی دادند که قائم بهحکم است و فرمودهاند فانهم حجتی علیکم.
پس اگر بنا شد یکجا هم یک نظر خاصی داشته باشد و مورد تأیید نباشد، با تصرف ولایتی نظر را برمیگردانند؛ پشتوانه دارد این نظر، هیچکسی در این مملکت نیست که نظرش این پشتوانه را داشته باشد و ما این نظر را قائلیم، اینیک نگاه است به مقام ولایت، این نافذ البصیره بودن در ولایت شناسی است.
وابستگی دوطرفه امام حسین (علیهالسلام) و حضرت ابالفضل (علیهالسلام)
لذا قمر بنیهاشم به امام حسین وابسته شد، وابستگی عجیب و عجیب این است که آقا سیدالشهدا هم به قمر بنیهاشم وابسته بود، ابالفضل العباس وابسته بود، امام حسین هم وابسته بود، وقتیکه آمد کنار این بدن پارهپاره، «فوقف منحنی» آقا وقتی آمد دید این بدن روی زمین افتاده، برادران، در مورد حضرت علیاکبر عبارت مقتل این است که « وَ قَطّعوهُ بِالسُیُوفٍ اِربَاً اِربا» بدن علی را با شمشیرها تکهتکه کردند، برای همین بدن تکهتکه با شمشیرها را امام حسین به خیمهها برد امام بدن ابالفضل چطوری شده بود که نتوانست به خیمهها ببرد؟
وقتی رفت بالای این بدن، «فوقف منحنیأ» همینطور که بالای جنازه ایستاده بود، قدش خمیده شد چراکه بدن ابالفضل یکتکه وجود امام حسین است که روی زمین افتاده، این تکه دیگر متمایل به آن قطعه از وجودش میشود، «وجلس عند رأسهی و بکا» بالای سر برادرش نشست شروع کرد به گریه کردن و اشک باریدن، همین جملهها را از امام حسین کنار بدن پارهپاره ابالفضل شما شنیدهاید، گفت «یا اخی اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهرِی وَقَلَّت حِیلَتِی وَ انقَطَعَ رَجائِی»، الآن کمرم شکست، الآن امیدم ناامید شد اما به نظر شما در این حرفها از همه دلسوزتر کدام حرف است؟
شیخ کاظم ازری از امام حسین نقل میکند، میگوید آقا سیدالشهدا گفت « اَلیَومَ نَامَتْ اَعْیُنٌ بِکَ لَمْ تَنَمْ»، برادر آن چشمانی که دیشب از ترس شمشیر تو خواب نداشت، امشب می خوابد، لشکر عمر سعد نخوابیدند، گفتند امام حسین یک برادر دارد، عباس، اگر نصف شب حمله کند و شبی خون بزند، یکی از ما زنده نمیماند اما 84 زن و بچه خوابیدند، گفتند ما آقا داریم، عباس داریم، ابالفضل داریم.
امام حسین گفت «اَلیَومَ نَامَتْ اَعْیُنٌ بِکَ لَمْ تَنَمْ»، برادر آن چشمانی که دیشب خواب نداشت، امشب خواب دارد،جا داشت یکی به آقا بگوید آقا آن چشمانی که دیشب خوابیده بود در سایه ابالفضل، آنها امشب چه وضعی دارد؟ آنها امشب خوابدارند؟ نهتنها خوابدارند، خیمهای هم دارند؟ آن چشمانی که دیشب خواب داشت، امشب آن چشمان زیر بوتههای خار سر میکنند.