در میان مباحثی که به قیام و ظهور برمیگردد، بحث شرایط و علایم ظهور برای مردمان زمان غیبت، جایگاه خاصی دارد. با توجه به میل فطری عدالتخواهی در آدمیان، مردم از همان صدر اسلام نسبت به وجود مقدّس مصلح کل حسّاسیّت ویژه پیدا کرده سخن از بزرگمردی گفتهاند که با ظهورش دامن ظلم برچیده میشود و زمین روی آرامش به خود میبیند. اکنون جای این سؤال است که آیا تحقّق انقلاب جهانی امام مهدی (علیه السلام) مشروط به شرایط خاصّی است؟ آیا برای پیدایش آن نشانه و علامتی وجود دارد؟ به راستی با توجّه به مخفی بودن زمان ظهور و وجود مخالفان و سودجویان، آیا مردم دچار حیرت و سرگردانی نمیشوند؟
اینجاست که بحث شرایط و علایم ظهور جایگاه ویژهای پیدا کرده و توجّه مردم را به خود جلب میکند. مردمی که نه روی امام خود را دیده و نه صدای ایشان را شنیدهاند و تنها بر اساس عقل و روایات موجود، حضور و ظهور ایشان را باور دارند. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در حدیثی در وصف مردمان آخرالزمان، میفرمایند:
«یا علی! وَ اعلَمُ أَنَّ أَعجَبَ النّاسِ إِیماناً وَ أعظَمَهُم یَقیناً قومٌ یَکونُ فِی آخِرِ الزَّمانِ لَم یَلحَقُوا النَّبی وَ حَجَبَ عَنهُمُ الحُجَّهُ فآمَنوا بِسَوادٍ عَلی بیاضٍ»؛1 «ای علی بدان که شگفتانگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیمترین آنها از جهت یقین، مردمی هستند که در آخرالزمان خواهند بود، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را ندیده و امام نیز از آنها محجوب است ولی به سیاهی که بر سفیدی قرار گرفته (از روی احادیث و نوشتهها) ایمان دارند.»
تعاریف
شرایط: شرایط به اموری گفته میشود که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند ظهوری در کار نخواهد بود.
علایم: علامت به معنی نشانه است و مراد از آن پیدایش پدیدهای است که با مقصود و مطلوب مرتبط بوده و آدمی را به سوی آن راهنمایی میکند. به عبارت دیگر مراد از علایم ظهور، آن دسته از حوادثی است که بر اساس پیشبینی پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانهی ظهور واقع خواهد شد و تحقّق هرکدام نوید نزدیک شدن قیام حضرت (علیه السلام) را میدهد.
تفاوت علایم و شرایط
1- علایم فقط جنبهی کاشفیت دارند، یعنی تحقّق آنها کاشف این واقعیت است که ظهور نزدیک شده است ولی شرایط محقّقِ ظهور هستند، یعنی تا آنها نباشند ظهور محقّق نخواهد شد.
2- علایم لازم نیست در یک زمان جمع باشند و میتوانند یکی پس از دیگری تحقّق یابند، ولی شرایط باید در یک زمان جمع باشند تا پدیدهی ظهور، تحقّق عینی یابد.
3- علایم به طور پراکنده و بدون ارتباط با یکدیگر میتوانند بروز کنند ولی شرایط به یکدیگر مرتبطاند.
4- علایم از بین رفتنی است ولی شرایط پایدار و باقی است.
5- علایم قابل شناخت بوده و معمولاً به وجود آن میتوان پی برد ولی تحقّق بعضی شرایط چندان قابل شناخت نیست و نمیتوان به وجود آن آگاهی حتمی و کامل داشت.
شرایط ظهور
با توجه به اینکه عالم هستی، عالم اسباب و مسبّبات است و با نگاهی به موجودات پیرامون خود به خوبی درمییابیم که تحقّق هر پدیده مشروط به شرایطی است. مثلاً برای آن که بذر گندم به خوشهی پربار گندم تبدیل شود نیاز به شرایطی دارد مانند وجود نور خورشید، آب کافی، زمین مناسب و کشاورزی دانا. در کنار این شرایط باید موانع رشد مانند آفات نیز از بین برود.
انقلاب جهانی بزرگ منجی عالم بشریّت نیز دارای شرایطی است که با تحقّق آنها، ظهور آن بزرگ مرد امکانپذیر خواهد بود. صاحبان اندیشه و فکر با تأمل در پدیدهی انقلاب و با توجّه به بیانات بزرگان دین، چهار شرط را برای انقلاب جهانی امام مهدی (علیه السلام) ذکر کردهاند.
الف) قانون جامع
هر جنبش و خیزشی که برای درهم شکستن وضع موجود جامعه و برقراری وضع مطلوب، به وجود میآید نیاز به دوگونه طرح و برنامه دارد:
1- قانونی مناسب و کامل برای حرکت رو به رشد جامعه و تحقّق آرمانها و ارزشها و رسیدن به وضعیت مطلوب.
2- برنامهای جامع برای مبارزه با ناهنجاریهای موجود.
قیام جهانی حضرت بقیه الله (علیه السلام) نیز دارای چنین شرایطی است. خداوند بزرگ و مهربان، با علم و حکمت و قدرت بینهایت خود و با آشنایی کامل از حالات و روحیات برترین مخلوق خود یعنی انسانها، برنامهای جامع و مناسب تدوین نموده تحت عنوان، دین اسلام و کتاب قرآن. این برنامه که با توجّه به تمام ابعاد وجود آدمی تهیه شده و در اختیار خاتم الأنبیاء(صلی الله علیه و آله وسلم) قرار گرفته بود توسّط خاتم الأوصیاء امام مهدی (علیه السلام) اجرا میشود.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند:
«سُنَّتُهُ سُنَّتی یُقیمُ النّاسَ عَلی مِلَّتی و شَریعتی و یَدعُوهُم إلی کتاب رَبّی عزَّوَجَلّ»؛2 «سنّت او، سنّت من است. مردم را به دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت میکند.»
امام باقر (علیه السلام) نیز در اینباره میفرمایند:
«یَعمَلُ بِکِتابِ اللهِ، لایَری نَکرهُ الاّ أنکَرَه»؛3 «بر اساس کتاب خدا (قرآن) عمل خواهد کرد و هیچ زشتیای نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند.»
ب) رهبری
شرط دیگری که برای یک حرکت اصلاحی و سازنده مورد نیاز است، وجود رهبر و پیشوایی آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و هدف و زمینهها و موانع دارد، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت اصلاحی را به درستی هدایت کرده و به سرانجام مطلوب برساند. از جمله ویژگیهایی که قرآن کریم برای یک رهبر ترسیم میکند، علم و آگاهی و توانایی و قدرت است. آنجا که وقتی خداوند طالوت را برای آنان برگزید و آنان اشکال کردند، پیامبرشان در جواب آنان چنین میفرماید:
«قالَ إنَّ اللهَ اصطَفیهُ عَلَیکُم وَ زادَهُ بَسطَهً فِی العِلمِ وَ الجِسم»؛4 «گفت: خداوند او را بر شما برگزید و او را در علم و قدرت جسم وسعت بخشید.»
قیام بزرگ امام مهدی (علیه السلام) دارای این شرط هست. زیرا رهبر این حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، شخصیتی است که در دامان امامت پرورش یافته و به سرچشمهی وحی متصل است و به قرآن و معارف دینی احاطهی کامل دارد، میراثدار علوم انبیای گذشته بوده و مورد تأیید الهی است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
«آگاه باشید که مهدی (علیه السلام) وارث تمام علوم است و بر تمام دانشها احاطه دارد.»5
ج) یاران
یکی از شرایط مهم برای پیروزی و به ثمر نشستن یک خیزش و انقلاب، وجود یاران و فدائیان جان بر کفی است که با برنامه و اهداف قیام آشنا و به آنها اعتقاد داشته باشند، و برای به فعلیت رساندن آنها آمادهی هر گونه تلاش و جانفشانی بوده و با تمام وجود به یاری رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. روشن است که بدون یار و یاور نباید منتظر حرکت و اقدامی بود. هرچند برنامه و رهبر آماده باشد.
حضرت عیسی (علیه السلام) برای پیشبرد دین و اهداف مقدّس الهی خود که همان دعوت به سوی خدا و حرکت به سوی او بود، سخن یاری سر داد که:
«مَن أنصاری إلی اللهِ قالَ الحَواریونَ نَحنُ أنصارُ اللهِ»؛6 «کیست یاور من به سوی خدا گردد؟ حواریون گفتند: ما یاوران خداییم».
از طرفی مگر میتوان داستان صلح امام حسن (علیه السلام) را که به خاطر جدایی یاوران از ایشان، بر آن بزرگوار تحمیل شد، فراموش کرد؟
یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به ایشان عرض کرد: فدایتان گردم، به خدا قسم من، شما و هر کس دوستدار شماست را دوست دارم. ای سرورم چه قدر شیعیان شما زیاد است. امام فرمودند: «آنان چند نفرند؟» گفت: بسیار زیاد. امام فرمودند: «میتوانی آنان را بشماری؟» گفت: تعدادشان بیشتر از اینهاست. امام فرمودند:
«أما لَو کَمُلَتِ العِدَّهُ المَوصُوفَهُ ثَلاثُمِائهٍ وَ بِضعَهَ عَشَرَ کانَ الّذِی تُرِیدُونَ»؛ «آگاه باش هرگاه آن تعداد وصف شده، سیصد و ده نفر و اندی کامل شود، آنگاه، آنچه شما میخواهید، خواهد شد.»7
بنابراین با نگاهی گذرا به تاریخ به خوبی میتوان نقش و جایگاه یاوران را در حرکتها و خیزشها دریافت، به راستی چرا غیبت به وجود آمد؟ اگر مردم دست از یاری اهلبیت(علیهم السلام) بر نمیداشتند و آنها را تنها نمیگذاشتند آیا ما از فیض امام بیبهره میماندیم؟
با توجّه به روایات این نکته روشن میشود که همانگونه که عدم همراهی غیبتساز است، همراهی و یاوری، ظهور آفرین خواهد بود. امام مهدی (علیه السلام) برای قیام خود یاور میخواهند، همراهانی فداکار و جان برکف، درد آشنا و ایثارگر، یاورانی که تاب و تحمّل سختیها را دارند و تحت هیچ شرایطی امام خود را تنها نمیگذارند.
د) آمادگی و پذیرش عمومی
یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقّق و پیروزی یک قیام و انقلاب، پذیرش مردمی است. باید مردم بخواهند و بپذیرند؛ چرا که اگر بهترین برنامه را برگزیده و رهبری عالم و توانا، با یارانی بینظیر و از جان گذشته بخواهد در جامعه قوانین پیاده کند ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. و این به آن جهت است که خداوند انسانها را آزاد آفرید و به آنان حق انتخاب داد و ایشان را بر سرنوشتشان مسلّط و حاکم گردانید. اگر حکومت اسلامی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در مدینه ایجاد شد بدان جهت بود که مردم یثرب آن را خواستند و روزها، انتظار مقدم مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را کشیدند تا آن یگانهی دوران و رحمت واسعهی الهی شهر مدینه را به نور خود روشن و حاکمیت الهی را اعلام نمود.
و اگر ما نیز به دنبال تحقّق حکومت مهدوی هستیم تا در پناه آن به بالاترین درجات رشد و کمال دست یابیم، باید ایشان را بر دیگران ترجیح دهیم. و با تمام وجود برای استقرار حکومتشان تلاش کنیم. امام مهدی (علیه السلام) میفرمایند:
«وَ لَو أنَّ أشیاعَنا وفَّقَهُمُ اللهُ لِطاعته عَلی اجتِماعِ القلوبِ فی الوفاءِ بالعَهدِ عَلَیهِم لمّا تأخَّر عَنهُمُ الیُمنَ بِلِقائنا»؛8 «اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد.»
بر همین اساس است که وقتی بشیر به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: «إنَّهُم یَقولونَ إنَّ المَهدی لَو قامَ لَاستَقامَت لَهُ الاُمورِ عَفواً»؛ «آنان میگویند که مهدی اگر قیام کند کارها، به خودی خود برای او برقرار میشود»، امام در پاسخ فرمودند:
«کلّا و الّذی نَفسی بِیَدِهِی لَوِستَقامَت لِأحَدٍ عَفواً لَاستقامَت لِرَسولِ اللهِ(صلی الله علیه و آله وسلم) … .»؛ «هرگز چنین نیست. سوگند به آن که جانم به دست اوست اگر کارها به خودی خود برای کسی برقرار و رو به راه میشد مسلّماً برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) چنین میشد … .»9
پس بر همهی دوستداران و ارادتمندان است تا با تلاش و کوشش و برنامهریزی مناسب، آمادگی برای ظهور آن بزرگ منجی را ایجاد کنند.
با توجّه به چهار شرط ذکر شده روشن میشود که دو شرط برنامه و رهبر مهیا و فراهم است و وجود یاران و آمادگی عمومی، وابسته به تلاش و حرکت مردم و شیعیان است.
پی نوشت ها:
1. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ج 1، ب 25، ح 8 .
2 شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ج 2، ب 39، ح 6 .
3 علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 141 .
4 بقره (2)، 247 .
5 طبرسی نوری، نجم الثّاقب، ص 193 .
6 آل عمران (3)، 56 .
7 نعمانی، غیبت، ب 12، ح 4 .
8 طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 600، ش 360 .
9 نعمانی، غیبت، ب 15، ح 2