آیتالله سید احمد علمالهدی پیش از ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته، 9 بهمنماه مشهد مقدس در حرم امام رضا(ع) با اشاره به نزدیک شدن به ایام پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: این ایام مقارن است با دهه مبارکه فجر، سی و هفتمین فجر انقلاب اسلامی که در همین روزها برگزار میشود.
یکی از ویژگیهای بزرگ انقلاب مقدس اسلامی ما با سایر انقلابهایی که تشکیلشده، مخصوصاً در این ایام اخیر و در کشورهای اسلامی، این است که انقلابهایی که رخداده، بعد از یک مدت در عرصه انقلاب، یک عده کمی باقی میمانند و یک عده شخصیتهای انقلابی به شخصیتهای مادی مبدل میشوند، آدمهایی که دغدغه مردم، مظلومین، مستضعفین و مقابله با ظلم را داشتند، تغییر طبقه زندگی میدهند و به افراد مرفه و خوشگذران، به یک خوشگذرانی عادت میکنند، از انقلاب خسته میشوند، از قدرتهای شیطانی کره زمین میترسند، درصدد ساخت و سازش با استکبار و قدرتهای استکباریاند، برای اینکه قدرت و مقام را برای خودشان نهادینه کنند و خلاصه، انقلاب تمام میشود.
نسل امروز جامعه از نسل اول، انقلابیترند
اما انقلاب مقدس اسلامی ما، امروز که سی و هفتمین فجرش را برگزار میکنیم، از روز اول قویتر، مردم انقلابیتر، جریانها و اصول انقلاب در جامعه ما زندهتر و مردم قویتر و پرهیجانتر در عرصه انقلاب حضور دارند و از هم بالاتر، نسلی که از ما مردم و از این ملت، مبادی انقلاب را ندیده، امام را درک نکرده، پیروزی انقلاب را ندیده، امروز این نسل انقلابیتر از نسل اول در مقام حفظ اصول و ارزشهای انقلاب در پای این نظام و انقلاب ایستادگی میکند. «تکبیر»
امتیاز این انقلاب نسبت به سایر انقلابها که این خصوصیت را دارند در چیست؟ چه امتیازی این انقلاب دارد که 37 سال اینطور زنده، قوی، قدرتمند، پرهیجان حتی در نسلهای دوم و سوم، نافذ ایستاده است، امتیاز این انقلاب در دو چیز است، اول اینکه ماهیت این انقلاب، دینی است، مردم به خاطر دینشان انقلاب کردند، به خاطر اسلامشان انقلاب کردند.
امتیاز انقلاب اسلامی نسبت به دیگر انقلابها، ماهیت دینی و رهبری آن است
روز دهم دی سال 1357، خانم بچه به بغل از خانهاش بیرون رفت، بهطرف میدان 10 دی مشهد، زیر زنجیرهای تانک خودش و بچهاش تکهتکه شدند، وقتی از خانه بیرون آمد، گفتند خانم کجا میروی؟ گفت میروم برای شرکت در راهپیمایی و تظاهرات و مقابله با شاه؛ چرا با شاه میخواهی بجنگی؟ به خاطر خانهات؟ به خاطر مسکن؟ به خاطر نانوآبت؟ به خاطر زندگیات؟ به خاطر آسفالت و برق و آبت؟ به خاطر چه میخواهی بروی؟ گفت به خاطر خدا، به خاطر دینم، این ماهیت دینی انقلاب باعث بقای انقلاب شده.
عامل دوم، رهبری انقلاب است، رهبری انقلاب، مرجع تقلید مردم بود، حجت امام زمان مردم بود، نایب عام امام زمان بود، مردم در سیمای این رهبری انقلاب، شکل پیغمبر و امام زمان را میدیدند، چهره سیدالشهدا را در این حماسه، مردانگی و مرد آفرینی میدیدند لذا شخصیت رهبری این انقلاب، عامل بقای انقلاب و دوام انقلاب تا به امروز شد.
وظیفه شرعی مردم، انتخاب نمایندگان خبرگان است
برادران، در مقام تکلیف شرعی شما مردم برای حفظ این دو خاصیت در انقلاب، به شما گفتهاند به نمایندگان خبرگان رأی دهید، مجلس خبرگان در مقام ادای تکلیف شما در حفظ ماهیت دینی انقلاب و در مقام تضمین رهبری انقلاب در همان شکل، سیما و سیره رهبر اول انقلاب، این مجلس خبرگان تشکیل میشود و شما بهعنوان یک تکلیف شرعی رأی میدهید.
برادران، خواهران، اینکه ما میگوییم امام زمان، یعنی امام زمان ما، امام زمان، امام زمانی که ظهور میکند که تنها نیستند، امام زمان، صاحبالزمان که میگوییم، یعنی امام زمان ما، خب این امام زمان ما و صاحبالزمان ما، باید دیانتش در میان ما مردم مباشرت داشته باشد، امامتش باید برای ما مردم محسوس باشد، این آقایی که در پس پرده غیبت است، چرا میگوییم امام زمان؟
چون نامه نوشت به ما و گفت: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ»، منی که به خاطر اجرای رسالت جهانیسازی نمیتوانم در دسترس شما باشم، شما رجوع کنید به حجت من و حجت من، مجتهد جامعالشرایط است، برای هرکه کار دارید، هرچه کار دارید با من به او رجوع کنید؛ مهمترین کاری که ما با امام زمان داریم این است که جامعه ما را اداره کند، نظام ما را رهبری کند، مدیریت اجتماع ما را قیادت کند، این کار عمده ما با امام زمان ماست، گفته رجوع کنید به حجت من.
خبرگان، نمایندگان جامعه برای انتخاب حجت امام زمان در جامعه هستند
طبق دستوری که داده « فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ»، آدم خاصی را نگفت، به همه گفت، به هر آدم مکلفی از زن و مرد شیعه و معتقد به امام زمان گفت رجوع کنید به حجت من، حالا شما باید رجوع کنید به حجت امام زمان، باید حجت امام زمان را پیدا کنید، رجوع کنید به او تا جامعه شمارا اداره کند، برای رجوع به حجت امام زمان، باید او را تشخیص دهید، با او بیعت کنید، او را انتخاب کنید، او را در رأس قدرت مدیریت جامعه خودتان قرار دهید تا امام شما، امام زمان باشد، تا امامت امام زمان را در زندگی خودتان عینیت داده باشید، غیرازاین، امامت امام زمان عینیت پیدا نمیکند.
تشخیص او طوری نیست که مردم بهطور مستقیم بتوانند تشخیص دهند، باید به خبره مراجعه کنند، شما میخواهید تقلید کنید، در نجاست و طهارت، در شکیات نمازتان میگویند به مجتهد جامعالشرایط، به خبره مراجعه کند، دوتا خبره عادل بگویند مجتهد جامعالشرایط کیست، از او تقلید کن اما مدیریت جامعه بالاتر از طهارت و نجاست من است و آنهم باید به خبره مراجعه کنیم.
خبره فقیه عادل است، یک آدمی که خودش مجتهد است، از جنس فقهاست، از تبار فقهاست، عادل هم هست، معنای عادل در این مطامع سیاسی ندارد، هوای نفسش را دخالت نمیدهد، شخصیت اجتماعی خودش را لحاظ نمیکند، معنای عادل یعنی این، به یک مجتهد عادل بهعنوان خبره مراجعه کن و آنهم یکی کفایت نمیکند.
سه وکالت مردم به اعضای خبرگان
شما برای اینکه این تکلیف شرعی که امام زمان برایتان تعیین کردهاند، انجام بدهید، امامت امام زمان را عینیت دهید، به حجت امام زمان مراجعه کنید، یک مکانیزم در این کشور درستشده، شما بروید یک مجتهد عادل پیدا کنید و سه وکالت به او بدهید؛ یک وکالت از طرف شما برود این حجت امام زمان را تشخیص دهد، وکالت دوم، از طرف شما با حجت امام زمان بیعت کند و او را انتخاب کند.
وکالت سوم در این آقایی که بهعنوان حجت امام زمان انتخابشده و بیعت کرده، این معصوم که نیست، حجت امام زمان است، خود امام زمان که نیست، در اعمال، در کردار، در صفات این دو حجت امام زمان نظارت کند، آن صفاتی که امام زمان برای حجت خودشان گفتهاند، این صفات در او ادامه داشته باشد چون ممکن است عوارض و حوادث باعث شود این صفات در او تغییر پیدا کند، هر وقت این صفات در او تغییر پیدا کرد، بیعتی که از طرف شما کرده، نقض کنه و برود با یک مجتهد جامعالشرایط دیگری که در این صفات کامل است، بیعت کند، این سه وکالت است.
شما این سه وکالت را بهعنوان تکلیف شرعی باید به یک مجتهد عادل بدهید، مجتهدی که هم به اجتهادش یقین کنی و هم به عدالتش یقین کنی، عدالت را که خودت تشخیص میدهی اما اجتهاد را باید نوع فقها تشخیص دهند، شش مجتهد تعیینشده از طرف رهبری که با او بیعت شده است، اینها تشخیصدهنده مجتهدند که میتواند بهعنوان یک مجتهد عادل، این سه وکالت را از طرف شما قبول کند و این یک مسئله شرعی و دینی صد در صد است، اصلاً مسئله سیاسی هم نیست.
نمایندگان خبرگان هیچ مقرری و حقوقی ندارند
این آقای خبرهای که شما انتخابش میکنید، به هیچ کجای مملکت کاری ندارد، در مسائل جاری کشور دخالت ندارد، نه در برنامهریزی، نه در اجرایش، سه تا وکالت به او دادهاید، باید این سه وکالت را رعایت کند و چون وکیل شماست و وکیل شما برای ادای تکلیف شرعی شماست، در برابر این وکالت، مابازا نمیگیرد، خبرگان در این کشور هیچ حقوق و مقرری ندارند، برای رضای خدا، قربت الی الله سه وکالت را از طرف شما قبول کردهاند، با عنایت و نظارت خدا، این سه وکالت را درست در عین عدالت برای شما انجام بدهند.
مابازا هم نباید بگیرند چون وکالت تکلیف شرعی شماست و آنان برای خدا و قربت الی الله این وکالت را انجام میدهند، مجلس خبرگان بودجهای ندارد، بودجهاش مال برگزاری اجلاسها، کمیسیونها و نیروهای خدماتی است اما برای خود خبرگان هیچگونه مقرری و حقوقی برقرار نیست، اینها برای رضای خدا این سه وکالت شما را انجام میدهند.
مردم اگر در انتخابات خبرگان شرکت نکنند به واجب شرعی عملنکردهاند
برادران و خواهران، شما باید به دو نکته توجه کنید، نکته اول، مشارکت در انتخاب خبرگان است که اگر مشارکت نکردید، واجب شرعی خودت را زیر پا گذاشتی، مثل آدمی است که نماز صبحت را نخواندهای، امام زمان معصوم به تو تکلیف کرد «فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ احادیثنا»، این تکلیف امام زمان را ترک کرد، اگر مشارکت نکنی پس باید مشارکت کنی.
در مرحله دوم در انتخاب نماینده خبرگان باید توجه داشته باشید که یک مجتهد عادل انتخاب کنید، به مجتهد عادل سه وکالت شرعی بدهید، یعنی مجتهدی که هم به اجتهادش یقین داشته باشید و هم به عدالتش یقین داشته باشید، قضیه از یک نماز جماعت خواندن خیلی بالاتر است.
کسی که با قصد سیاسی وارد مجلس خبرگان شود، عدالت خود را نقض کرده
نماز که میخواهید بخوانید، پیشنماز باید عادل باشد، بالاتر از پیشنماز عادل است، باید او را کاملاً عادل بدانید، این کل جریان خبرگان است، هیچ بحث سیاسی نیست و هیچ عرصه و رقابت سیاسی هم مطرح نیست، اگر کسی در عرصه رقابت سیاسی بخواهد نماینده مردم بشود، این اولین ناقض عدالت است و اگر شما هم بخواهید با مطامع سیاسی و بینشهای سیاسی به یک نفر رأی دهید، شما هم به تکلیف شرعی خود عمل نکردید، این کل جریان مجلس خبرگان است.
امیدوارم خداوند متعال به ما توفیق دهد از عهده ادای این تکلیف دقیقاً بهصورت وظیفه شرعی خودمان، یکایک ما بربیاییم. «تکبیر»