مجری: علی صبوحی طسوجی
3-2- ترجمه تدبری سوره مبارکه انعام
به نام خدای رحمتگر مهربان
غرض سوره: « دفاع مهاجمانه خدای سبحان از رسالت توحیدی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) براساس قرآن کریم، در برابر حملات مشرکان »
مقابله بیدارسازانه و منذرانه خدای سبحان با کافران مشرک، که با هدف منفعل کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای پذیرش ولایت مشرکان به بهانه گیری در برابر قرآن و رسالت می پردازند.
بیان قبح شرک کافران و تردیدشان در توحید ربوبی؛ همراه با تهدید ضمنی آنها:
ستایش خدایی را که آسمانها و زمین را آفرید، و تاریکیها و روشنایی را پدید آورد. با این همه کسانی که کفر ورزیده اند، [ غیر او را ] با پروردگار خود برابر می کنند. (1) اوست کسی که شما را از گِل آفرید. آن گاه مدّتی را [ برای شما عمر ] مقرّر داشت. و اجَل حتمی نزد اوست. با این همه، [ بعضی از ] شما [ در قدرت او ] تردید می کنید. (2) و او در آسمانها و زمین خداست. نهان و آشکار شما را می داند، و آنچه را به دست می آورید [ نیز ] می داند. (3)
پاسخ منذرانه به بهانه های مشرکان برای اعراض از قرآن ( آیات الهی ) و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ و تثبیت قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر استهزاء آنان:
و هیچ نشانه ای از نشانه های پروردگارشان به سویشان نمی آمد مگر آنکه از آن روی بر می تافتند. (4) آنان حقّ را هنگامی که به سویشان آمد تکذیب کردند، پس به زودی، [ حقیقت ] خبرهای آنچه را که به ریشخند می گرفتند به آنان خواهد رسید. (5) آیا ندیده اند که پیش از آنان چه بسیار امّتها را هلاک کردیم؟ [ امّتهایی که ] در زمین به آنان امکاناتی دادیم که برای شما آن امکانات را فراهم نکرده ایم، و [ بارانهای ] آسمان را پی در پی بر آنان فرو فرستادیم، و رودبارها از زیر [ شهرهای ] آنان روان ساختیم. پس ایشان را به [ سزای ] گناهانشان هلاک کردیم، و پس از آنان نسلهای دیگری پدید آوردیم. (6) و اگر مکتوبی، نوشته بر کاغذ، بر تو نازل می کردیم و آنان، آن را با دستهای خود لمس می کردند قطعاً کافران می گفتند: « این [ چیزی ] جز سحر آشکار نیست. » (7) و گفتند: « چرا فرشته ای بر او نازل نشده است؟ » و اگر فرشته ای فرود می آوردیم، قطعاً کار تمام شده بود سپس مهلت نمی یافتند. (8) و اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، حتماً وی را [ به صورت ] مردی در می آوردیم، و امر را هم چنان بر آنان مشتبه می ساختیم. (9) و پیش از تو پیامبرانی به استهزا گرفته شدند. پس آنچه را ریشخند می کردند گریبانگیر ریشخندکنندگان ایشان گردید. (10) بگو: « در زمین بگردید، آن گاه بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟ » (11)
القائات الهی به رسولش برای پافشاری برهانی بر نفی ولایت غیرخدا و دعوت منذرانه توحیدی به وسیله قرآن و پرهیز از انفعال در برابر شرک و مشرکان:
بگو: « آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ کیست؟ » بگو: « از آنِ خداست » که رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است. یقیناً شما را در روز قیامت-که در آن هیچ شکی نیست- گِرد خواهد آورد. خودباختگان کسانی اند که ایمان نمی آورند. (12) و آنچه در شب و روز آرام [ و تکاپو ] دارد، از آنِ اوست و او شنوای داناست. (13) بگو: « آیا غیر از خدا -پدیدآورنده آسمانها و زمین- سرپرستی برگزینم؟ و اوست که خوراک می دهد، و خوراک داده نمی شود. » بگو: « من مأمورم که نخستین کسی باشم که اسلام آورده است، و [ به من فرمان داده شده که: ] هرگز از مشرکان مباش. » (14) بگو: « اگر به پروردگارم عصیان ورزم از عذاب روزی بزرگ می ترسم. » (15) آن روز، کسی که [ عذاب ] از او برگردانده شود، قطعاً [ خدا ] بر او رحمت آورده، و این است همان رستگاری آشکار. (16) و اگر خدا به تو زیانی برساند، کسی جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر خیری به تو برساند پس او بر هر چیزی تواناست. (17) و اوست که بر بندگان خویش چیره است، و اوست حکیم آگاه. (18) بگو: « گواهی چه کسی از همه برتر است؟ » بگو: « خدا میان من و شما گواه است. و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله آن، شما و هرکس را [ که این پیام به او ] برسد، هشدار دهم. آیا واقعاً شما گواهی می دهید که در جنب خدا، خدایان دیگری است؟ » بگو: « من گواهی نمی دهم. » بگو: « او تنها معبودی یگانه است، و بی تردید، من از آنچه شریک [ او ] قرار می دهید بیزارم. » (19) کسانی که کتاب [ آسمانی ] به آنان داده ایم، همان گونه که پسران خود را می شناسد، او [ پیامبر ] را می شناسد. کسانی که به خود زیان زده اند، ایمان نمی آورند. (20)
مفتریان دروغ بر خدا ( مشرکان ) و مکذبان آیات الهی ( قرآن )، ظالمترین افرادند که هرگز رستگار نمی شوند:
و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بسته یا آیات او را تکذیب نموده؟ بی تردید، ستمکاران رستگار نمی شوند. (21) و [ یاد کن ] روزی را که همه آنان را محشور می کنیم، آن گاه به کسانی که شرک آورده اند می گویی: « کجایند شریکان شما که [ آنها را شریک خدا ] می پنداشتید » (22) آن گاه عذرشان جز این نیست که می گویند: « به خدا، پروردگارمان سوگند که ما مشرک نبودیم. » (23) ببین، چگونه به خود دروغ می گویند و آنچه برمی بافتند از ایشان یاوه شد. (24) و برخی از آنان به تو گوش فرا می دهند، و [لی] ما بر دلهایشان پرده ها افکنده ایم تا آن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی [ قرار داده ایم ]. و اگر هر معجزه ای را ببینند به آن ایمان نمی آورند. تا آنجا که وقتی نزد تو می آیند و با تو جدال می کنند، کسانی که کفر ورزیدند، می گویند: « این [ کتاب ] چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست. » (25) و آنان [ مردم را ] از آن باز می دارند و [ خود نیز ] از آن دوری می کنند، و [لی] جز خویشتن را به هلاکت نمی افکنند و نمی دانند. (26) و ای کاش [ منکران را ] هنگامی که بر آتش عرضه می شوند، می دیدی که می گویند: « کاش بازگردانده می شدیم و [ دیگر ] آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم و از مؤمنان می شدیم. » (27) [ ولی چنین نیست ] بلکه آنچه را پیش از این نهان می داشتند، برای آنان آشکار شده است. و اگر هم بازگردانده شوند قطعاً به آنچه از آن منع شده بودند برمی گردند و آنان دروغگویند. (28) و گفتند: « جز زندگی دنیای ما [ زندگی دیگری ] نیست و برانگیخته نخواهیم شد. » (29) و اگر بنگری هنگامی را که در برابر پروردگارشان باز داشته می شوند. [ خدا ] می فرماید: « آیا این حقّ نیست؟ » می گویند: « چرا، سوگند به پروردگارمان [ که حق است ]. » می فرماید: « پس به [ کیفر ] آنکه کفر می ورزیدید، این عذاب را بچشید. » (30) کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آن گاه که قیامت بناگاه بر آنان دررسد، می گویند: « ای دریغ بر ما، بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم. » و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش می کشند. چه بد است باری که می کشند. (31) و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای بازپسین برای کسانی که پرهیزگاری می کنند بهتر است. آیا نمی اندیشید؟ (32)
مقابله افشاگرانه و منذرانه خدای سبحان با مشرکان مکذب که با هدف منفعل کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متقاضی نزول آیه یا فرا رسیدن فوری عذاب بودند
تثبیت جایگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر تقاضای بیجای نزول آیه از جانب مکذبان آیات الهی؛ که به منظور تکذیب آن حضرت صورت می گرفت ولی در باطن ناشی از آیه گریزی کیفری آنان بود:
به یقین، می دانیم که آنچه می گویند تو را سخت غمگین می کند. در واقع آنان تو را تکذیب نمی کنند، ولی ستمکاران آیات خدا را انکار می کنند. (33) و پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند، ولی بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند شکیبایی کردند تا یاری ما به آنان رسید، و برای کلمات خدا هیچ تغییردهنده ای نیست. و مسلّماً اخبار پیامبران به تو رسیده است. (34) و اگر اعراض کردن آنان [ از قرآن ] بر تو گران است، اگر می توانی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی تا معجزه ای [ دیگر ] برایشان بیاوری [ پس چنین کن ]؛ و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر هدایت گِرد می آورد، پس زنهار از نادانان مباش. (35) تنها کسانی [ دعوت تو را ] اجابت می کنند که گوش شنوا دارند، و [ امّا ] مردگان را خداوند [ در قیامت ] برخواهد انگیخت سپس به سوی او بازگردانیده می شوند. (36) و گفتند: « چرا معجزه ای از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است؟ » بگو: « بی تردید، خدا قادر است که پدیده ای شگرف فرو فرستد، لیکن بیشتر آنان نمی دانند. » (37) و هیچ جنبنده ای در زمین نیست و نه هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند مگر آنکه آنها [ نیز ] گروه هایی مانند شما هستند، ما هیچ چیزی را در کتاب [ لوح محفوظ ] فروگذار نکرده ایم سپس [ همه ] به سوی پروردگارشان محشور خواهند گردید. (38) و کسانی که آیات ما را دروغ پنداشتند، در تاریکیها [ یِ کفر ] کر و لالند، هر که را خدا بخواهد گمراهش می گذارد و هرکه را بخواهد بر راه راست قرارش می دهد. (39)
هشدار به اینکه امت، با توقعات بیجا از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و تکذیب آیات الهی، از رهنمون شدن به حقیقت توحید، پیش از فرا رسیدن عذاب یا قیامت محروم می شود و در نتیجه با گرفتاری به عذاب دنیا یا آخرت، از حقانیت توحید و پوچی شرک آگاه خواهد شد:
بگو: « به نظر شما، اگر عذاب خدا شما را دررسد یا رستاخیز شما را دریابد، اگر راستگویید، کسی غیر از خدا را می خوانید؟ » (40) [ نه، ] بلکه تنها او را می خوانید، و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور می گرداند، و آنچه را شریک [ او ] می گردانید فراموش می کنید. (41) و به یقین، ما به سوی امّتهایی که پیش از تو بودند [ پیامبرانی ] فرستادیم، و آنان را به تنگی معیشت و بیماری دچار ساختیم، تا به زاری و خاکساری درآیند. (42) پس چرا هنگامی که عذاب ما به آنان رسید تضرّع نکردند؟ ولی [ حقیقت این است که ] دلهایشان سخت شده، و شیطان آنچه را انجام می دادند برایشان آراسته است. (43) پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی [ از نعمتها ] را بر آنان گشودیم، تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند. ناگهان [ گریبان ] آنان را گرفتیم، و یکباره نومید شدند. (44) پس ریشه آن گروهی که ستم کردند برکنده شد، و ستایش برای خداوند، پروردگار جهانیان است. (45) بگو: « به نظر شما، اگر خدا شنوایی شما و دیدگانتان را بگیرد و بر دلهایتان مُهر نَهَد، آیا غیر از خدا کدام معبودی است که آن را به شما بازپس دهد؟ » بنگر چگونه آیات [ خود ] را [ گوناگون ] بیان می کنیم، سپس آنان روی برمی تابند؟ (46) بگو: « به نظر شما، اگر عذاب خدا ناگهان یا آشکارا به شما برسد، آیا جز گروه ستمگران [ کسی ] هلاک خواهد شد؟ » (47)
و ما پیامبران [ خود ] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمی فرستیم، پس کسانی که ایمان آورند و نیکوکاری کنند بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد. (48) و کسانی که آیات ما را دروغ انگاشتند، به [ سزای ] آنکه نافرمانی می کردند، عذاب به آنان خواهد رسید. (49) بگو: « به شما نمی گویم گنجینه های خدا نزد من است و غیب نیز نمی دانم و به شما نمی گویم که من فرشته ام. جز آنچه را که به سوی من وحی می شود پیروی نمی کنم. » بگو: « آیا نابینا و بینا یکسان است؟ آیا تفکّر نمی کنید. » (50)
تبیین وظایف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به قومش در انجام رسالت دعوت منذرانه و مبشرانه به توحید:
به وسیله این [ قرآن ] کسانی را که بیم دارند که به سوی پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [ چرا ] که غیر او برای آنها یار و شفیعی نیست، باشد که پروا کنند. (51) و کسانی را که پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان می خوانند- درحالی که خشنودی او را می خواهند- مران. از حساب آنان چیزی برعهده تو نیست، و از حساب تو [ نیز ] چیزی برعهده آنان نیست، تا ایشان را برانی و از ستمکاران باشی. (52) و بدین گونه ما برخی از آنان را به برخی دیگر آزمودیم، تا بگویند: « آیا اینانند که از میان ما، خدا بر ایشان منّت نهاده است؟ » آیا خدا به [ حالِ ] سپاسگزاران داناتر نیست؟ (53) و چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند، بگو: « درود بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده که هرکس از شما به نادانی کار بدی کند و آن گاه به توبه و صلاح آید، پس وی آمرزنده مهربان است. » (54) و این گونه، آیات [ خود ] را به روشنی بیان می کنیم تا راه و رسم گناهکاران روشن شود. (55)
خنثی سازی فعال ترفند تقاضای تحقق وعده عذاب از ناحیه مشرکان مکذب که به منظور منفعل کردن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بینش توحیدی انجام می گرفت:
بگو: « من نهی شده ام که کسانی را که شما غیر از خدا می خوانید بپرستم. » بگو: « من از هوسهای شما پیروی نمی کنم، و گر نه گمراه شوم و از راه یافتگان نباشم. » (56) بگو: « من از جانب پروردگارم دلیل آشکاری [ همراه ] دارم، و [لی] شما آن را دروغ پنداشتید، [ و ] آنچه را به شتاب خواستار آنید در اختیار من نیست. فرمان جز به دست خدا نیست، که حق را بیان می کند، و او بهترین داوران است. » (57) بگو: « اگر آنچه را با شتاب خواستار آنید نزد من بود، قطعاً میان من و شما کار به انجام رسیده بود، و خدا به [ حالِ ] ستمکاران داناتر است. » (58) و کلیدهای غیب، تنها نزد اوست. جز او [ کسی ] آن را نمی داند، و آنچه در خشکی و دریاست می داند، و هیچ برگی فرو نمی افتد مگر [ اینکه ] آن را می داند، و هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن [ ثبت ] است. (59) و اوست کسی که شبانگاه، روح شما را [ به هنگام خواب ] می گیرد و آنچه را در روز به دست آورده اید می داند سپس شما را در آن بیدار می کند، تا هنگامی معیّن به سر آید آن گاه بازگشت شما به سوی اوست سپس شما را به آنچه انجام می داده اید آگاه خواهد کرد. (60) و اوست که بر بندگانش قاهر [ و غالب ] است و نگهبانانی بر شما می فرستد، تا هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، فرشتگان ما جانش بستانند، در حالی که کوتاهی نمی کنند. (61) آن گاه به سوی خداوند- مولای بحقشان- برگردانیده شوند. آگاه باشید که داوری از آنِ اوست، و او سریعترین حسابرسان است. (62) بگو: « چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا می رهاند؟ در حالی که او را به زاری و در نهان می خوانید: که اگر ما را از این [ مهلکه ] برهاند، البته از سپاسگزاران خواهیم بود. » (63) بگو: « خداست که شما را از آن [ تاریکیها ] و از هر اندوهی می رهاند، باز شما شرک می ورزید. » (64) بگو: « او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [ و دچار تفرقه سازد ] و عذاب بعضی از شما را به بعضی [ دیگر ] بچشاند. » بنگر، چگونه آیات [ خود ] را گوناگون بیان می کنیم باشد که آنان بفهمند. (65) و قوم تو آن [ قرآن ] را دروغ شمردند، در حالی که آن بر حق است. بگو: « من بر شما نگهبان نیستم. » (66) برای هر خبری هنگام [ وقوع ] است، و به زودی خواهید دانست. (67)
پیش گیری از آسیب های حملات تبلیغاتی مشرکان، در جریان رسالت و تشکل نوپای مؤمنان؛ و تثبیت قدم رسول حق (صلی الله علیه و آله و سلم) بر صراط مستقیم ابراهیمی (علیه السلام) و سلسله انبیاء (علیهم السّلام)
تدابیر الهی برای جلوگیری از تضعیف جریان رسالت و سستی ایمان مؤمنان در برابر تهاجمات فرهنگی مشرکان مکذب ( دستور اعراض از مجالس آنان، ترک همراهی با آنان و تثبیت اعتقادات توحیدی ):
و چوون ببینی کسانی [ به قصد تخطئه ] در آیات ما فرو می روند از ایشان روی برتاب، تا در سخنی غیر از آن درآیند و اگر شیطان تو را [ در این باره ] به فراموشی انداخت، پس از توجّه، [ دیگر ] با قوم ستمکار منشین. (68) و چیزی از حساب آنان [ ستمکاران ] برعهده کسانی که پروا [ یِ خدا ] دارند، نیست. لیکن، تذکّر دادن [ لازم ] است، باشد که [ از استهزا ] پرهیز کنند. (69) و کسانی را که دین خود را به بازی و سرگرمی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفته است، رها کن و [ مردم را ] به وسیله این [ قرآن ] اندرز ده مبادا کسی به [ کیفر ] آنچه کسب کرده به هلاکت افتد، در حالی که برای او در برابر خدا یاری و شفاعتگری نباشد و اگر [ برای رهایی خود ] هر گونه فدیه ای دهد، از او پذیرفته نگردد. اینانند که به [ سزای ] آنچه کسب کرده اند به هلاکت افتاده اند، و به [ کیفر ] آنکه کفر می ورزیدند، شرابی از آب جوشان و عذابی پر درد خواهند داشت. (70) بگو: « آیا به جای خدا چیزی را بخوانیم که نه سودی به ما می رساند و نه زیانی و آیا پس از اینکه خدا ما را هدایت کرده از عقیده خود بازگردیم؟ مانند کسی که شیطانها او را در بیابان از راه به در برده اند، و حیران [ بر جای مانده ] است؟ برای او یارانی است که وی را به سوی هدایت می خوانند که: » به سوی ما بیا. « بگو: » هدایت خداست که هدایتِ [ واقعی ] است، و دستور یافته ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم. (71) و اینکه نماز برپا دارید و از او بترسید، و هم اوست که نزد وی محشور خواهید گردید. (72) و او کسی است که آسمانها و زمین را به حق آفرید، و هرگاه که می گوید: « باش »، بی درنگ موجود شود سخنش راست است و روزی که در صور دمیده شود، فرمانروایی از آنِ اوست داننده غیب و شهود است و اوست حکیم آگاه. (73)
بیان مظاهر هدایت خدا نسبت به ابراهیم (علیه السلام) ( یقین به ضلالت بت پرستان و موضع گیری در برابر بت پرستی؛ و اقدام به هدایت بت پرستان و استناد به هدایت خدا در برابر محاجه آنان و اتکاء به او در برابر تهدیدشان ) و الحاق سلسله انبیاء به ایشان در مشمولیت هدایت الهی؛ مقدمه رفع نگرانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به تأثیر کفر قومش در انقطاع جریان هدایت و دعوت آن حضرت به استقامت در صراط هدایت:
و [ یاد کن ] هنگامی را که ابراهیم به پدر خود « آزر » گفت: « آیا بتان را خدایان [ خود ] می گیری؟ من همانا تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می بینم. » (74) و این گونه، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله یقین کنندگان باشد. (75) پس چون شب بر او پرده افکند، ستاره ای دید گفت: « این پروردگار من است. » و آن گاه چون غروب کرد، گفت: « غروب کنندگان را دوست ندارم. » (76) و چون ماه را در حال طلوع دید، گفت: « این پروردگار من است. » آن گاه چون ناپدید شد، گفت: « اگر پروردگارم مرا هدایت نکرده بود قطعاً از گروه گمراهان بودم. » (77) پس چون خورشید را برآمده دید، گفت: « این پروردگار من است. این بزرگتر است. » و هنگامی که افول کرد، گفت: « ای قوم من، من از آنچه [ برای خدا ] شریک می سازید بیزارم. » (78) من از روی اخلاص، پاکدلانه روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم. (79) و قومش با او به ستیزه پرداختند. گفت: « آیا با من درباره خدا محاجّه می کنید و حال آنکه او مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او می سازید بیمی ندارم، مگر آنکه پروردگارم چیزی بخواهد. علم پروردگارم به هر چیزی احاطه یافته است. پس آیا متذکّر نمی شوید؟ » (80) و چگونه از آنچه شریک [ خدا ] می گردانید بترسم، با آنکه شما خود از اینکه چیزی را شریک خدا ساخته اید که [ خدا ] دلیلی درباره آن بر شما نازل نکرده است نمی هراسید؟ پس اگر می دانید، کدام یک از [ ما ] دو دسته به ایمنی سزاوارتر است؟ (81) کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده اند، آنان راست ایمنی و ایشان راه یافتگانند. (82) و آن حجّت ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم. درجات هرکس را که بخواهیم فرا می بریم، زیرا پروردگار تو حکیم داناست. (83) و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [ هدایت کردیم ] و این گونه، نیکوکاران را پاداش می دهیم. (84) و زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند، (85) و اسماعیل و یسع و یونس و لوط، که جملگی را بر جهانیان برتری دادیم. (86) و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را [ بر جهانیان برتری دادیم ]، و آنان را برگزیدیم و به راه راست راهنمایی کردیم. (87) این، هدایت خداست که هرکس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت می کند. و اگر آنان شرک ورزیده بودند، قطعاً آن چه انجام می دادند از دستشان می رفت. (88) آنان کسانی بودند که کتاب و داوری و نوبت بدیشان دادیم و اگر اینان [ مشرکان ] بدان کفر ورزند، بی گمان، گروهی [ دیگر ] را بر آن گماریم که بدان کافر نباشند. (89) اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: من، از شما هیچ مزدی بر این [ رسالت ] نمی طلبم. این [ قرآن ] جز تذکری برای جهانیان نیست. » (90)
مقابله فعال الهی با توطئه مکارانه مشرکان علیه قرآن کریم به عنوان وحی الهی، آیه و کتاب حق شریعت آسمانی
مقابله فعال با شبهه به ظاهر فرهنگی « ناسازگاری انزال وحی از جانب خدا بر بشر با قدر و منزلت الهی » از طریق پاسخ نقضی، انذار و پاسخ حلی:
و آن گاه که [ یهودیان ] گفتند: « خدا چیزی بر بشری نازل نکرده »، بزرگی خدا را چنان که باید نشناختند. بگو: « چه کسی آن کتابی را که موسی آورده است نازل کرده؟ [ همان کتابی که ] برای مردم روشنایی و رهنمود است، [ و ] آن را به صورت طومارها درمی آورید. [ آنچه را ] از آن [ می خواهید ] آشکار و بسیاری را پنهان می کنید، در صورتی که چیزی که نه شما می دانستید و نه پدرانتان، [ به وسیله آن ] به شما آموخته شد. » بگو: « خدا [ همه را فرستاده ] » آن گاه بگذار تا در ژرفای [ باطل ] خود به بازی [ سرگرم ] شوند. (91) و این خجسته کتابی است که ما آن را فرو فرستادیم، [ و ] کتابهایی را که پیش از آن آمده تصدیق می کند. و برای اینکه [ مردمِ ] أم القری [ مکّه ] و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی. و کسانی که به آخرت ایمان می آورند، به آن [ قرآن نیز ] ایمان می آورند، و آنان بر نمازهای خود مراقبت می کنند. (92) و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ می بندد یا می گوید: « به من وحی شده »، در حالی که چیزی به او وحی نشده باشد، و آن کس که می گوید: « به زودی نظیر آنچه را خدا نازل کرده است نازل می کنم »؟ و کاش ستمکاران را در گردابهای مرگ می دیدی که فرشتگان [ به سوی آنان ] دستهایشان را گشوده اند [ و نهیب می زنند: ] « جانهایتان را بیرون دهید » امروز به [ سزای ] آنچه بناحق بر خدا دروغ می بستید و در برابر آیات او تکبر می کردید، به عذاب خوارکننده کیفر می یابید. (93) و همان گونه که شما را نخستین بار آفریدیم [ اکنون نیز ] تنها به سوی ما آمده اید، و آنچه را به شما عطا کرده بودیم پشت سر خود نهاده اید، و شفیعانی را که در [ کار ] خودتان، شریکان [ خدا ] می پنداشتید با شما نمی بینیم. به یقین، پیوند میان شما بریده شده، و آنچه را که می پنداشتید از دست شما رفته است. (94) خدا شکافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون می آورد. چنین است خدای شما پس چگونه [ از حق ] منحرف می شوید؟ (95) [ هموست که ] شکافنده صبح است، و شب را برای آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده. این اندازه گیریِ آن توانای داناست. (96) و اوست کسی که ستارگان را برای شما قرار داده تا به وسیله آنها در تاریکیهای خشکی و دریا راه یابید. به یقین، ما دلایل [ خود ] را برای مردمی که می فهمند به روشنی بیان کرده ایم. (98) و اوست کسی که از آسمان، آبی فرود آورد پس به وسیله آن از هر گونه گیاه برآوردیم، و از آن [ گیاه ] جوانه سبزی خارج ساختیم که از آن، دانه های متراکمی برمی آوریم. و از شکوفه درخت خرما خوشه هایی است نزدیک به هم. و [ نیز ] باغهایی از انگور و زیتون و انار -همانند و غیرهمانند- خارج نمودیم. به میوه آن چون ثمر دَهَد و به [ طرز ] رسیدنش بنگرید. قطعاً در اینها برای مردمی که ایمان می آورند نشانه هاست. (99) و برای خدا شریکانی از جن قرار دادند، با اینکه خدا آنها را خلق کرده است. و برای او، بی هیچ دانشی، پسران و دخترانی تراشیدند. او پاک و برتر است از آنچه وصف می کنند. (100) پدیدآورنده آسمانها و زمین است. چگونه او را فرزندی باشد، در صورتی که برای او همسری نبوده، و هر چیزی را آفریده، و اوست که به هر چیزی داناست. (101) این است خدا، پروردگار شما: هیچ معبودی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است. پس او را بپرستید، و او بر هر چیزی نگهبان است. (102) چشمها او را درنمی یابند و اوست که دیدگان را درمی یابید، و او لطیفِ آگاه است. (103) به راستی رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هرکه به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او، و هرکس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست، و من بر شما نگهبان نیستم. (104) و این گونه آیات [ خود ] را گوناگون بیان می کنیم، تا مبادا بگویند تو درس خوانده ای، و تا اینکه آن را برای گروهی که می دانند روشن سازیم. (105) از آنچه از پروردگارت به تو وحی شده پیروی کن. هیچ معبودی جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان. (106) و اگر خدا می خواست آنان شرک نمی آوردند، و ما تو را بر ایشان نگهبان نکرده ایم، و تو وکیل آنان نیستی. (107) و آنهایی را که جز خدا می خوانند دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [ و ] به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم. آن گاه بازگشت آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود، و ایشان را از آنچه انجام می دادند آگاه خواهد ساخت. (108)
مقابله با توطئه مشرکان در حق طلب جلوه دادن خویش با تأکید بر حتمیت ایمان در صورت آمدن آیه:
و با سخت ترین سوگندهایشان، به خدا سوگند خوردند که اگر معجزه ای برای آنان بیاید، حتماً بدان می گروند. بگو: « معجزات، تنها در اختیار خداست. » و شما چه می دانید که اگر [ معجزه هم ] بیاید باز ایمان نمی آورند. (109) و دلها و دیدگانشان را برمی گردانیم [ در نتیجه به آیات ما ایمان نمی آورند ] چنان که نخستین بار به آن ایمان نیاوردند. و آنان را رها می کنیم تا در طغیانشان سرگردان بمانند. (110) و اگر ما فرشتگان را به سوی آنان می فرستادیم و [ اگر ] مردگان با آنان به سخن می آمدند، و هر چیزی را دسته دسته در برابر آنان گرد می آوردیم، باز هم ایمان نمی آوردند -جز اینکه خدا بخواهد- ولی بیشترشان نادانی می کنند. (111) و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم. بعضی از آنها به بعضی، برای فریب [ یکدیگر ]، سخنان آراسته القاء می کنند و اگر پروردگار تو می خواست چنین نمی کردند. پس آنان را با آنچه به دروغ می سازند واگذار. (112) و [ چنین مقرر شده است ] تا دلهای کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند به آن [ سخن باطل ] بگراید و آن را بپسندد، و تا اینکه آنچه را باید به دست بیاورند، به دست آورند. (113)
مقابله با توطئه کافران، در به تردید انداختن مؤمنان نسبت به حکم حلیت أکل مذکی و حرمت أکل میته که به منظور متقاعد کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای پذیرش حکمیت غیرخدا در این خصوص صورت می گرفت:
پس، آیا داوری جز خدا جویم؟ با اینکه اوست که این کتاب را به تفصیل به سوی شما نازل کرده است. و کسانی که کتاب [ آسمانی ] بدیشان داده ایم می دانند که آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است. پس تو از تردیدکنندگان مباش. (114) و سخن پروردگارت به راستی و داد، سرانجام گرفته است و هیچ تغییر دهنده ای برای کلمات او نیست و او شنوای داناست. (115) و اگر از بیشتر کسانی که در [ این سر] زمین می باشند پیروی کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند. آنان جز از گمانِ [ خود ] پیروی نمی کنند و جز به حدس و تخمین نمی پردازند. (116) باری، پروردگار تو به [ حالِ ] کسی که از راه او منحرف می شود داناتر است، و او به [ حالِ ] راه یافتگان [ نیز ] داناتر است. (117) پس، اگر به آیات او ایمان دارید از آنچه نام خدا [ به هنگام ذبح ] بر آن برده شده است بخورید. (118) و شما را چه شده است که از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمی خورید؟ با اینکه [ خدا ] آنچه را بر شما حرام کرده -جز آنچه بدان ناچار شده اید- برای شما به تفصیل بیان نموده است. و به راستی، بسیاری [ از مردم، دیگران را ] از روی نادانی، با هوسهای خود گمراه می کنند. آری، پروردگار تو به [ حال ] تجاوزکاران داناتر است. (119) و گناه آشکار و پنهان را رها کنید، زیرا کسانی که مرتکب گناه می شوند، به زودی در برابر آنچه به دست می آوردند کیفر خواهند یافت. (120) و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخورید، چرا که آن قطعاً نافرمانی است. و در حقیقت، شیطانها به دوستان خود وسوسه می کنند تا با شما ستیزه نمایند. و اگر اطاعتشان کنید قطعاً شما هم مشرکید. (121) آیا کسی که مرده [ دل ] بود و زنده اش گردانیدیم و برای او نوری پدید آوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود، چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟ این گونه برای کافران آنچه انجام می دادند زینت داده شده است. (122) و بدین گونه، در هر شهری گناهکاران بزرگش را می گماریم تا در آن به نیرنگ پردازند، و [لی] آنان جز به خودشان نیرنگ نمی زنند و درک نمی کنند. (123) و چون آیتی برایشان بیاید، می گویند: « هرگز ایمان نمی آوریم تا اینکه نظیر آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [ نیز ] داده شود. » خدا بهتر می داند رسالتش را کجا قرار دهد. به زودی، کسانی را که مرتکب گناه شدند، به [ سزای ] آنکه نیرنگ می کردند، در پیشگاه خدا خواری و شکنجه ای سخت خواهد رسید. (124) پس کسی را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به پذیرش اسلام می گشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، دلش را سخت تنگ می گرداند چنان که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود. این گونه، خدا پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند قرار می دهد. (125) و راه راست پروردگارت همین است. ما آیات [ خود ] را برای گروهی که پند می گیرند، به روشنی بیان نموده ایم. (126) برای آنان، نزد پروردگارشان سرای عافیت است، و به [ پاداش ] آنچه انجام می دادند، او یارشان خواهد بود. (127)
تهدید قهرآمیز رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به وقوع در مسیر هلاکت دنیا و گرفتاری به عذاب جاودانه آخرت به خاطر ظلم ایشان تحت ولایت شیاطین؛ به همراه تثبیت قلب آن حضرت:
و [ یاد کن ] روزی را که همه آنان را گرد می آورد [ و می فرماید: ] « ای گروه جنیان، از آدمیان [ پیروان ] فراوان یافتید. » و هواخواهان آنها از [ نوع ] انسان می گویند: « پروردگارا، برخی از ما از برخی دیگر بهره برداری کرد، و به پایانی که برای ما معین کردی رسیدیم. » [ خدا ] می فرماید: « جایگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهید بود، مگر آنچه را خدا بخواهد [ که خود تخفیف دهد ] آری، پروردگار تو حکیم داناست. » (128) و این گونه برخی از ستمکاران را به [ کیفر ] آنچه به دست می آوردند، سرپرست برخی دیگر می گردانیم. (129) ای گروه جن و انس، آیا از میان شما فرستادگانی برای شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند؟ گفتند: « ما به زیان خود گواهی دهیم. » [ که آری، آمدند ] و زندگی دنیا فریبشان داد، و بر ضدّ خود گواهی دادند که آنان کافر بوده اند. (130) این [ اتمام حجت ] بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابوده نکرده، در حالی که مردم آن غافل باشند. (131) و برای هر یک [ از این دو گروه ]، از آنچه انجام داده اند، [ در جزا ] مراتبی خواهد بود، و پروردگارت از آنچه می کنند غافل نیست. (132) و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است. اگر بخواهد شما را می برد، و پس از شما، هر که را بخواهد جانشین [ شما ] می کند هم چنان که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورده است. (133) قطعاً آنچه به شما وعده داده می شود آمدنی است، و شما درمانده کنندگان [ خدا ] نیستید. (134) بگو: « ای قوم من، هر چه مقدور شما هست انجام دهید من [ هم ] انجام می دهم. به زودی خواهید دانست که فرجام [ نیکوی ] آن سرای از آنِ کیست. آری، ستمکاران رستگار نمی شوند. » (135)
تبیین انحراف دین و آئین مشرکان از صراط مستقیم ابراهیمی (علیه السلام) و معرفی اسلام به عنوان تجلّی معاصر صراط مستقیم ابراهیمی (علیه السلام)
سامان دهی تهاجمی علیه مشرکان که در اثر تزئینات شرکاء، بر خدا افتراء دروغ زده و حلال و حرام الهی در حیطه مأکولات را واژگونه معرفی می کنند:
و [ مشرکان، ] برای خدا از آنچه از کِشت و دامها که آفریده است سهمی گذاشتند، و به پندار خودشان گفتند: « این ویژه خداست و این ویژه بتان ما. » پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمی رسید، و [ لی ] آنچه خاص خدا بود به بتانشان می رسید. چه بد داوری می کنند. (136) و این گونه برای بسیاری از مشرکان، بتانشان کشتن فرزندانشان را آراستند، تا هلاکشان کنند و دینشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا می خواست چنین نمی کردند. پس ایشان را با آنچه به دروغ می سازند رها کن. (137) و به زعم خودشان گفتند: « اینها دامها و کشتزار [ های ] ممنوع است، که جز کسی که ما بخواهیم نباید از آن بخورد، و دامهایی است که [ سوار شدن بر ] پشت آنها حرام شده است. » و دامهایی [ داشتند ] که [ هنگام ذبح ] نام خدا را بر آن [ ها ] نمی بردند به صرف افترا بر [ خدا ] به زودی [ خدا ] آنان را به خاطر آنچه افترا می بستند جزا می دهد. (138) و گفتند: « آنچه در شکم این دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است، و اگر [ آن جنین ] مرده باشد، همه آنان [ از زن و مرد ] در آن شریکند. به زودی [ خدا ] توصیف آنان را سزا خواهد داد، زیرا او حکیم داناست. (139) کسانی که از روی بی خردی و نادانی، فرزندان خود را کشته اند، و آنچه را خدا روزیشان کرده بود -از راه افترا به خدا- حرام شمرده اند، سخت زیان کردند. آنان به راستی گمراه شده، و هدایت نیافته اند. (140) و اوست کسی که باغهایی با داربست و بدون داربست، و خرمابن، و کشتزار با میوه های گوناگون آن، و زیتون، و انار، شبیه به یکدیگر و غیرشبیه پدید آورد. از میوه آن -چون ثمر داد- بخورید، و حق [ بینوایان از ] آن را روز بهره برداری از آن بدهید، و [ لی ] زیاده روی مکنید که او اسرافکاران را دوست ندارد. (141) و [ نیز ] از دامها، حیوانات بارکش و حیوانات کرک و پشم دهنده را [ پدید آورد ]. از آنچه خدا روزیتان کرده است بخورید، و از پی گامهای شیطان مروید که او برای شما دشمنی آشکار است. (142) هشت فرد [ آفرید و بر شما حلال کرد ]: از گوسفند دو تا، از بز دو تا. بگو: « آیا [ خدا ] نرها [ ی آنها ] را حرام کرده یا ماده را؟ یا آنچه را که رحم آن دو ماده در بر گرفته است؟ » اگر راست می گویید، از روی علم، به من خبر دهید. » (143) و از شتر دو، و از گاو دو. بگو: « آیا [ خدا ] نرها [ ی آنها ] را حرام کرده یا ماده ها را؟ یا آنچه را که رحم آن دو ماده در بر گرفته است؟ آیا وقتی خداوند شما را به این [ تحریم ] سفارش کرد حاضر بودید؟ » پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد، تا از روی نادانی، مردم را گمراه کند؟ آری، خدا گروه ستمکاران را راهنمایی نمی کند. (144) بگو: « در آنچه به من وحی شده است، بر خورنده ای که آن را می خورد هیچ حرامی نمی یابم، مگر آنکه مردار یا خونِ ریخته یا گوشت خوک باشد که اینها همه پلیدند. یا [ قربانیی که ] از روی نافرمانی، [ به هنگام ذبح ] نام غیر خدا بر آن برده شده باشد. پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی [ به خوردن آنها ] ناچار گردد، قطعاً پروردگار تو آمرزنده مهربان است. (145) و بر یهودیان، هر [ حیوان ] چنگال داری را حرام کردیم، و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آنان حرام کردیم، به استثنای پیه هایی که بر پشت آن دو یا بر روده هاست یا آنچه با استخوان درآمیخته است. این [ تحریم ] را به سزای ستم کردنشان، به آنان کیفر دادیم، و ما البتّه راستگوییم. (146) [ ای پیامبر، ] پس اگر تو را تکذیب کردند، بگو: « پروردگار شما دارای رحمتی گسترده است و [ با این حال ] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد. » (147) کسانی که شرک آوردند به زودی خواهند گفت: « اگر خدا می خواست، نه ما و نه پدرانمان شرک نمی آوردیم، و چیزی را [ خود سرانه ] تحریم نمی کردیم. » کسانی هم که پیش از آنان بودند، همین گونه [ پیامبران خود را ] تکذیب کردند، تا عقوبت ما را چشیدند. بگو: « آیا نزد شما دانشی هست که آن را برای ما آشکار کنید؟ شما جز از گمان پیروی نمی کنید، و جز دروغ نمی گویید. » (148) بگو: « برهانِ رسا ویژه خداست، و اگر [ خدا ] می خواست قطعاً همه شما را هدایت می کرد. (149) بگو: « گواهان خود را که گواهی می دهند به اینکه خدا اینها را حرام کرده، بیاورید. » پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده، و هوسهای کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند و کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند و [ معبودان دروغین را ] با پروردگارشان همتا قرار می دهند، پیروی مکن. (150)
مرزندی آشکار بین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مشرکان، از طریق شفاف سازی جایگاه هر یک نسبت به صراط مستقیم ابراهیمی (علیه السلام)، یعنی ده فرمان مبتنی بر توحید:
بگو: « بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده برای شما بخوانم: چیزی را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستی مکشید ما شما و آنان را روزی می رسانیم و به کارهای زشت- چه علنی آن و چه پوشیده [ اش ]- نزدیک مشوید و نَفسی را که خدا حرام گردانیده، جز بحق مکشید. اینهاست که [ خدا ] شما را به [ انجام دادن ] آن سفارش کرده است، باشد که بیندشید. (151) و به مال یتیم- جز به نحوی [ هرچه نیکوتر ]- نزدیک مشوید، تا به حد رشد خود برسد. و پیمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپیمایید. هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمی کنیم. و چون [ به داوری یا شهادت ] سخن گویید دادگری کنید، هرچند [ درباره ] خویشاوند [ شما ] باشد. و به پیمان خدا وفا کنید. اینهاست که [ خدا ] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که پند گیرید. (152) و [ بدانید ] این است راه راست من پس، از آن پیروی کنید. و از راه ها [ ی دیگر ] که شما را از راه وی پراکنده می سازد پیروی مکنید. اینهاست که [ خدا ] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید. (153) آن گاه به موسی کتاب دادیم، برای اینکه [ نعمت را ] بر کسی که نیکی کرده است تمام کنیم، و برای اینکه هر چیزی را بیان نماییم، و هدایت و رحمتی باشد، امید که به لقای پروردگارشان ایمان بیاورند. (154) و این، خجسته کتابی است که ما آن را نازل کردیم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری نمایید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید، (155) تا نگویید: « کتاب [ آسمانی ]، بر دو طایفه پیش از ما نازل شده، و ما از آموختن آنان بی خبر بودیم. » (156) یا نگویید: « اگر کتاب بر ما نازل می شد، قطعاً از آنان هدایت یافته تر بودیم. » اینک حجّتی از جانب پروردگارتان برای شما آمده و رهنمود و رحمتی است. پس کیست ستمکارتر از آن کس که آیات خدا را دروغ پندارد و از آنها روی گرداند؟ به زودی کسانی را که از آیات ما روی می گردانند، به سبب [ همین ] اعراضشان، به عذابی سخت مجازات خواهیم کرد. (157) آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سویشان بیایند، یا پروردگارت بیاید، یا پاره ای از نشانه های پروردگارت بیاید؟ [ اما ] روزی که پاره ای از نشانه های پروردگارت [ پدید ] آید، کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمی بخشد. بگو: « منتظر باشید که ما [ هم ] منتظریم. » (158) کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند، تو هیچ گونه مسئول ایشان نیستی، کارشان فقط با خداست. آن گاه به آنچه انجام می دادند آگاهشان خواهد کرد. (159) هرکس کار نیکی بیاورد، ده برابر آن [ پاداش ] خواهد داشت، و هرکس کار بدی بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود. (160) بگو: « آری! پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است: دینی پایدار، آیین ابراهیمِ حق گرای! و او از مشرکان نبود. » (161) بگو: « درحقیقت، نماز من و [ سایر ] عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است. (162) [ که ] او را شریکی نیست، و بر این [ کار ] دستور یافته ام، و من نخستین مسلمانم. » (163) بگو: « آیا جز خدا پروردگاری بجویم؟ با اینکه او پروردگار هر چیزی است، و هیچ کس جز بر زبان خود [ گناهی ] انجام نمی دهد، و هیچ باربرداری بار [ گناه ] دیگری را برنمی دارد، آن گاه بازگشت شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به آنچه در آن اختلاف می کردید آگاه خواهد کرد. (164) و اوست کسی که شما را در زمین جانشین [ یکدیگر ] قرار داد، و بعضی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. آری، پروردگار تو زود کیفر است، و [ هم ] او بس آمرزنده مهربان است. (165)
منبع مقاله:
طرح راهنمای مربی تدبر در سوره های قرآن کریم 3 و 4، دبیرخانه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه ی شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی، بهار 1388