حضرت رسول اکرم(ص) هیچگاه به طور صریح، امام علی(ع) را به عنوان امام معصوم و جانشین خود در امر دین و دنیای مردم (زمامداری + مرجعیت دینی) معرفی نکردند با این وصف، چرا پیامبر اکرم(ص) در واقعه غدیر خم، با صراحت نگفت که امام علی(ع) امام معصوم و جانشین من در امر زمامداری و مرجعیت دینی است؟

حضرت رسول اکرم(ص) هیچگاه به طور صریح، امام علی(ع) را به عنوان امام معصوم و جانشین خود در امر دین و دنیای مردم (زمامداری + مرجعیت دینی) معرفی نکردند با این وصف، چرا پیامبر اکرم(ص) در واقعه غدیر خم، با صراحت نگفت که امام علی(ع) امام معصوم و جانشین من در امر زمامداری و مرجعیت دینی است؟

چرا سند مکتوبی را در مورد جانشین و امام و زمامدار مسلمین پس از خود ننوشته و به امضای بزرگان عرب (به عنوان شاهد) نرساندند؟
دقت در زندگی پیامبر اسلام(ص) ـ از روزی که مأمور شد شریعت خود را به بستگان نزدیک و سپس به کل مردم اعلام کند، تا لحظه رحلت آن حضرت ـ این مطلب را قطعی می سازد که آن حضرت بر امامت علی(ع) بعد از خود کراراً تصریح کرده است.
در این جا به نمونه هایی از روایات وارده درباره امامت علی(ع) از زبان پیامبر(ص) اشاره می کنیم:
1ـ حدیث یوم الدار: پس از گذشت سه سال از آغاز بعثت، خدای متعال پیامبر را مأمور ساخت که دعوت خود را آشکار سازد. و آیه (وَ اَنذِر عَشیرتَکَ الأقرَبینَ) (شعراء ـ 241) در این مورد نازل شد. پیامبر(ص) سران بنی هاشم را جمع کرد و فرمود: من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام. خداوند به من امر کرده است که شما را به آن دعوت کنم. کدام یک از شما مرا در نشر این آیین یاری می کند تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟ حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار نمود و در هر سه بار تنها علی(ع) آمادگی خود را اعلان کرد. در این موقع پیامبر(ص) فرمود: (انَّ هذا أخی وَ وَصیّی وَ خلیفتی فیکُم).[1] 2ـ حدیث منزلت: رسول گرامی اسلام فرمود: (یا علی أنت منّی بمنزله هارون من موسی إلاّ أنّه لا نبی بعدی)[2] ای علی مقام تو نسبت به من به منزله مقام هارون به موسی است الاّ این که بعد از من پیامبری نیست.
3ـ رسول خدا(ص) فرمود: (…علی هو الإمام و الحجّه بعدی) علی(ع) امام و حجت بعد از من است.[3] 4ـ حدیثی نقل شده که مردی پیش رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا آیا درست است که علی می گوید: خدا او را به رهبری خلق امر نموده است؟
حضرت فرمود: علی امیرالمؤمنین است ولایت او از جانب خداست… همانا علی خلیفه خدا و حجت او است، او امام مسلمین است. (اِنَّ عَلیّاً خَلیفَهُ اللّهِ وَ حُجَّهُ اللّهِ وَ اِنَّهُ اِمَامُ الْمُسْلِمینَ…)[4] 5ـ رسول خدا(ص) فرمود: (یا علی أنت امیرالمؤمنین و امام المتّقین، یا علی أنت سیّد الوصیّین و وارث علم النبیّین یا علی أنت خلیفه المرسلین، یا علی انت مولی المؤمنین، یا علی أنت الحجّه علی النّاس أجمعین…)[5] ای علی ، تو امیرالمؤمنین امام متقین هستی، ای علی تو سیّد وصیین و وارث علم پیامبرانی، ای علی تو خلیفه انبیاء، مولای مؤمنینی، ای علی تو حجّت خدا بر تمام مردمی.
6ـ حدیث غدیر: که از احادیث متواتر است و راویان حدیث، از صحابه و تابعین اند و محدثان اسلامی، آن را، در هر قرنی به صورت متواتر نقل کرده اند. طبق تحقیق محققین، 110 نفر از صحابه، 89 تن از تابعین، و 3500 نفر از علما و محدثان اسلامی حدیث غدیر را نقل کرده اند، با این تواتر، در اصالت و اعتبار این حدیث جای هیچ تردیدی وجود ندارد. علما به طور مستقل درباره حدیث غدیر، کتابهایی نوشته اند. جامع ترین آن، کتاب شریف الغدیر ـ تألیف علامه عبدالحسین امینی ـ می باشد.[6] فرازهایی از حدیث شریف غدیر:
رسول خدا(ص) در روز غدیر خم فرمود:
الف ـ نیست خدایی جز او ـ زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حقّ علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام، و برای من حفظ از شرّ مردم را ضمانت نموده است و خدا کفایت کننده و کریم است.
خداوند به من چنین وحی کرده است: (بسم اللّه الرحمن الرحیم) «ای پیامبر، ابلاغ کن آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابی طالب ـ و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای، و خداوند تو را از مردم حفظ می کند.[7] ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان می کنم: جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ مرا مأمور کرد که در این محلّ اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم که: (أَنَّ عَلِی بْنِ أبی طالب أَخی وَ وَصِّیی وَ خَلیْفَتی عَلی اُمَّتی وَ الإِمامُ مِن بَعْدِی) «علی بن ابی طالب برادرِ من و وصی من و جانشین من بر امّتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز این که پیامبری بعد از من نیست. و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است» و خداوند در این مورد آیه ای از کتابش بر من نازل کرده است: «صاحب اختیار شما خدا و رسولش هستند و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند»[8] و علی بن ابی طالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات و در هر حال خداوند عزوجل را قصد می کند.[9] ب ـ ای مردم! از او (علی(ع)) بسوی دیگر گمراه نشوید، و از او روی بر مگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهی می نماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را مانع نمی شود.
ای مردم! او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.
(مَعاشِرَ النَّاس! اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ یَتُوبَ اللّهُ عَلی أَحَد اَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ یَغْفِرَ اللّهُ لَهُ…)
ای مردم! او از طرف خداوند امام است و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیّت و تا آخر روزگار معذّب نماید. پس بپرهیزید از این که با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتشگیره آن مردم و سنگها هستند و برای کافران آماده شده است.[10] ج ـ (أَلا إِنَّ جَبْرَئیِلَ خَبَّرَنِی عَنِ اللّهِ تَعالی بِذلِکَ وَ یَقُولُ «مَن عادی عَلِیَّاً وَ لَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی)
بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و می گوید: «هر کس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد.»
د ـ (مَعاشِرَ النَّاسِ… مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ اَبی طالِب اَخی وَ وَصِیّی وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَنْزَلَها عَلَی)
ای مردم هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست و او علی بن ابی طالب برادر و جانشین من است و ولایت او از جانب خداوند (عزوجل) است که بر من نازل شده است.
ه‍ ـ (أَلا وَ قَد بَلَّغْتُ، أَلا وَ قَد اَسْمَعتُ، أَلا وَ قَدْ اَوْ ضَحْتُ، أَلا وَ اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ اَنَا قُلْتُ عَنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، أَلا اِنَّهُ لا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ غَیْرَ اَخی هذا)
بدانید من پیام خدا را رساندم، و وظیفه خود را ادا کردم، بدانید که من شنوانیدم، بدانید که من (مسأله ولایت و امامت را) توضیح دادم و روشن نمودم، بدانید که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزّوجلّ می گویم، بدانید که امیرالمؤمنین جز این برادرم علی نیست،
و ـ (مَعاشِرَ النّاسِ! هذا عَلِی اَخِی، وَ وَصِیّی وَ واعِی عِلْمِی، وَ خَلیِفَتی فِی اُمَّتی….اِنَّهُ خَلِیفَهُ رَسُولِ اللّهِ وَ اَمیرُالمُؤمِنینَ، وَ الاِمامُ الْهادِی مِنَ اللّهِ…)
ای مردم! این علی برادر من، وصی من، جامع علم من و جانشین امّتم است…. او خلیفه رسول خدا، امیرالمؤمنین و امام هدایت کننده از طرف خداوند است.
پیامبر اسلام(ص) در خطبه غدیر خم نه تنها به امامت علی(ص) تصریح نموده است (چنان که در فرازهای بالا ملاحظه نمودید) بلکه امامت و جانشینی یازده امام دیگر از فرزندان امام علی(ع) را نیز با صراحت کامل بیان نموده و توضیح داده است. در ذیل به نمونه های آن اشاره می کنیم:
الف ـ «ای مردم، علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است، هر یک از این دو از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند».[11] ب ـ «ای مردم! خداوند دین شما را با امامت او کامل نمود، پس هر کس اقتدا نکند به او و به کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قیامت و روز رفتن به پیشگاه خداوند، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت از بین رفته و در آتش دائمی خواهند بود، عذاب از آنان تخفیف نمی یابد و به آنان مهلت داده نمی شود».[12] ج ـ «ای مردم من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به تبعیت از او نموده و سپس علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایتند، به حق هدایت می کنند، و به یاری حق به عدالت رفتار می کنند».[13] د ـ «ای مردم! بدانید که من پیامبرم و علی امام و وصی بعد از من است، و امامان بعد از او فرزند او هستند، بدانید که من پدر آنانم و آن ها از صلب علی به وجود می آیند».[14] هـ ـ «بدانید که آخرین امامان مهدی قائم از ماست، اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده از ظالمین… اوست وارث هر علمی، و محیط بر هر فهمی… اوست که به عنوان حجت باقی می ماند و بعد از او حجتی نیست، هیچ حقی نیست مگر همراه او، و هیچ نوری نیست مگر در نزد او، اوست ولی خدا در زمین و حکم کننده بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش».[15] این ها فرازهایی از خطبه غدیر بود که پیامبر اسلام(ص) در ضمن آن امام علی(ع) و یازده نفر از اولاد او را به عنوان امام و خلیفه خدا بر زمین معرفی نمود و در پایان مردم را به بیعت دعوت نموده و فرمودند: «ای مردم شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم و درباره آن چه که منعقد نمودم برای علی امیرالمؤمنین و امامانی که بعد از او می آیند و از نسل من و اویند چنان که به شما فهماندم که از فرزندان من از صلب اویند.
پس همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت می کنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می آوریم و درباره آن چه از جانب پروردگار ما و خودت بر ما رساندی، درباره امر امامت امامان، و امامت علی امیرالمؤمنین و امامانی که از صلب او به دنیا می آیند به این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستمان با تو بیعت می کنیم و بر این عقیده زنده ایم و با آن می میریم و با آن محشور می شویم. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمی کنیم و شک نمی کنیم و انکار نمی کنیم و تردید به دل راه نمی دهیم و از این قول بر نمی گردیم و پیمان را نمی شکنیم.» ای مردم آن چه به شما گفتم بگویید و بر علی به عنوان امیرالمؤمنین سلام کنید.[16] چنان که ملاحظه می کنید پیامبر اسلام(ص) در خاتمه خطبه از تمام مردم با جملاتی که خود بیان فرمودند اقرار و بیعت گرفتند و آن چنان این جملات صراحت و تأکید دارد که از هرگونه توضیح و تفسیر بی نیاز است.
آیا با این توضیحات و بیانات باز می توان گفت: پیامبر(ص) با صراحت امام علی(ع) و امامان دیگر از فرزندان او را به عنوان امام بعد از خود معرفی نکرد؟!!
آیا این افتراء و دروغ بستن به پیامبر عظیم الشأن اسلام نیست که ما با این همه صراحت بگوییم پیامبر(ص) صراحتاً امام علی(ع) را امام بعد از خود معرفی نکرده است؟!!
و این که در سوال آمد که چرا مکتوب نفرمودند یادآور یکی از غم انگیز ترین فرازهای تاریخ اسلام است آنجا که حضرت در بستر مرگ قلم و کاغذی طلب نمود تا وصیت خود را بنویسد و عمر در پاسخ گفت این مرد هذیان می گوید و بعدها نمایان گشت که چه نیتی در سر داشت و چه نقشه ها که نکشیده بود.
در خاتمه لازم به ذکر است که پیامبر گرامی اسلام از هر راه ممکن و منطقی سعی در اعلام جانشینی پس از خود نمود که علاوه بر اعلام سمعی از طریق احادیث صریح در جمع اقدام به اعلام بصری هم نمودند و بارها علی(ع) را نشان داده و تصریح به جانشینی وی نمود و یا باکشیدن عبا بر سر خود و حسنین و علی(ع) و فاطمه (علیهاالسلام) آل و جانشینان خود را معرفی نمودند اما چه سود که…

پی نوشت ها:
[1]. أحمد بن حنبل، مسند، ج1، ص159. تاریخ طبری، ج2، ص 406. تفسیر طبری، ج19، ص74 و 75.
[2]. صحیح بخاری، ج 6، ص 3 در باب غزوه تبوک. صحیح مسلم، ج 7، ص 120 باب فضائل علی(علیه السلام). سنن ابن ماجه، ج 1، ص 55، باب فضائل أصحاب النبی(علیه السلام). مسند ابن حنبل، ج 1، ص 173. سیره ابن هشام، ج 4، ص 163. غزوه تبوک.
[3]. بحرانی، عوالم العلوم، ج 15/3، ص 219.
[4]. الصدوق، الامالی، ص 194.
[5]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ تهران، ج27، ص 199.
[6]. منشور عقاید امامیه، ص 160.جعفر سبحانی.
[7]. مائده/67.
[8]. مائده/55.
[9]. لا إِله إِلاّ هُوَ ـ لاَِنَّهُ قَدْ أَعْلَمَنِی أَنِّی إِنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا أَنْزَلَ إِلَی فی حَقِّ عَلِی فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، فَقَدْ ضَمِنَ لِی (تَبارَکَ وَ تعالی) الْعِصْمَهَ مِنَ النّاسِ وَ هُوَ اللّهُ الْکافِی الکَرِیمُ، فَأَوْحی إِلَی
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فِی عَلِی، «یَعنی فِی الْخِلافَهِ لِعَلٍّ بنِ أَبِی طالب» وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ.
مَعاشِرَ النّاسِ! ما قَصَّرْتُ فِی تَبْلِیْغِ ما اَنْزَلَ اللّهُ تَعالی إِلَی، وَ أَنَا اُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هَذَا الآیَهِ.
إِنَّ جَبْرَئیلَ(علیه السلام) هَبَطَ إِلَی مِرارَاً ثَلاثَاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامُ رَبِّی وَ هُوَ السَّلامُ أَنْ أَقُومَ فِی هذَ الْمَشهَدِ، فَاُعْلِمَ کُلَّ اَبْیَض وَ أَسْوَد أَنَّ عَلِی بْنِ أَبِی طالِب، أَخِی وَ وَصِّیی وَ خَلْیفَتی عَلی اُمَّتی وَ الإِمامُ مِنْ بَعْدِی، الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی، إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدِی، وَ هُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ تَبارَکَ تَعالی عَلَی بِذلِکَ آیَهً مِنْ کِتابِهِ:اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلوهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکوهَ وَ هُمْ راکِعُونَ ، (مائده/55).وَ عَلِی ابْنِ أَبِی طالِب أَلَّذی أَقامَ الصَّلوهَ وَ آتَی الزَّکوهَ وَ هُوَ راکِعٌ یُریدُ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فِی کُلِّ حال.
[10] . مَعاشِرَ النّاسِ! ، لا تَضِلُّوا عَنْهُ وَ لا تَنْفِرُوا مِنْهُ، وَ لا تَسْتَنْکِفُوا مِنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَ الَّذِی یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ یَعْمَلُ بِهِ، وَ یُزْهِقُ الْباطِلَ وَ یَنْهی عَنْهُ، وَ لا تَأْخُذُهُ فِی اللّهِ لَوْمَهُ لائِم. مَعاشِرَ النَّاسِ فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقبَلْوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهَ. مَعاشِرَ النّاسِ! إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ یَتُوبَ اللّهُ عَلی أَحَد اَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ یَغْفِرَ اللّهُ لَهُ، حَتماً عَلَی اللّهِ أَنْ یَفْعَلَ ذلِک مِمَّن خالفَف أَمْرَهُ فِیهِ، وَ أَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً، اَبَدَ اَلآبادِ وَ دَهَرَ الدُّهُورِ.فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَصْلُوا ناراً وَقودُها النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ اُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ.
[11] . (مَعاشِرَ النَّاسِ! اِنَّ عَلِیَّاً وَ الطَّیِبینَ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثَّقْلُ الاَْصْغَرُ، وَ الْقُرانُ هُوَ الثَّقْلُ الأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِد مِنْهُما مُنْبِیءُ عَنْ صاحِبِهِ، وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ. أَلا اِنَّهُمْ أُمَناءُ اللّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فِی أَرْضِهِ)، اشاره به حدیث «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی» است.
[12] . (مَعاشِرَ النّاس! اِنَّما اَکْمَلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِاِمامَتِهِ فَمَنْ لَمْ یَاْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ یقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ اِلی یَومِْ القِیامَهِ، وَ الْعَرْضِ عَلَی اللّه عَزَّوَجَلَّ، فَاولئکَ الَّذینَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ، وَ فِی النّارِ هُمْ خالِدُونَ، لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَروُن)، اشاره به امامت ائمه معصومین-علیهم السلام- از فرزندان امام علی-علیه السلام- است.
[13] . (مَعاشِرَ النّاسِ اَنَا صِراطُ اللّهِ المُسْتَقیمُ الَّذی اَمَرَکُمْ بِاتَّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعدِی، ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّهُ (الْهُدی) یَهْدُونَ اِلَی الحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ)
[14] . (مَعاشِرَ النّاسِ أَلا وَ إِنِّی رَسُولٌ وَ عَلِی الإِمامُ وَ الْوَصِی مِنْ بَعْدِی وَ الاَْئِمَهُ مِنْ وُلْده أَلا وَ اِنِّی والِدُهُمْ وَ هُمْ یَخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ)
[15] . (أَلا اِنَّ خاتَمَ الاَْئِمَهِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهدِی (صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ) اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ، اَلا اِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمِینَ… اَلا اِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْم وَ الُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْم… أَلا اِنَّهُ الْباقِی حُجَّهً وَ لا حُجَّهَ بَعْدَهُ، وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ… أَلا وَ اِنَّهُ وَلِی اللّهِ فی اَرْضِهِ، وَ حَکَمُهُ فِی خَلقِهِ وَ اَمینُهُ فِی سَرِّهِ وَ عَلانِیَّتِهِ…)
[16] . منابع کامل حدیث غدیر قبلا بیان شد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید