نظر شما راجع به تشکیل خانه‌های عفاف چیست؟ و چرا تشکیل نشود؟

نظر شما راجع به تشکیل خانه‌های عفاف چیست؟ و چرا تشکیل نشود؟

می دانیم که یکی از دغدغه‌هایی که ذهن بسیاری از افراد دلسوز را مشغول کرده است بحث انحراف برخی از جوانان، مشکلات جنسی، دوستی دختر و پسر، شرایط سخت ازدواج و زیاد شدن افراد بد حجاب و… است. اسلام عزیز برای زندگی بشر برنامه‌هایی داردکه هر کس آن را در زندگی خود اجرا کند از آرامش و رشد و تعالی در سرای (دنیا و آخرت) بهره‌مند می‌شود. از جمله دستورات دین اسلام بحث ازدواج است که منبع بسیاری از فضایل شخصی و اجتماعی افراد مثل ایثار، حسن تعاون، اجتماع پذیری، کار و تلاش و آرامش است. به نظر ما اسلام هر برنامه‌ای را که برای ما بیان نموده است، به خاطر رشد و تعالی و رسیدن به کمال مطلوب می‌باشد؛ اما گاهی در جامعه و یا در سطح جهانی زمینه اجرای حکمی پیش نمی‌آید و یا به خاطر برخی سوء استفاده‌ها و مشکلات آن در شرایط محدود اجرا می‌شود. به عنوان مثال ازدواج موقت یکی از مسائلی است که شیعه و اهل سنت از زمان اواخر خلافت عمر تا به امروز بر سر آن اختلاف دارند و همچنین صحابه نیز بر سر مشروعیت و حلیت آن اختلا‌ف‌هایی دارند، برخی قائل هستند که حلال است و نسخ نشده است و مشروعیت آن تا قیامت باقی است؛
برخی اعتقاد به حرمت آن دارند؛
عده‌ای در وقت اضطرار و ضرورت فتوی به حلیت آن داده‌اند؛
عده‌ای هم می‌گویند آیه متعه در قرآن به آیه‌ای دیگر از قرآن کریم نسخ شده است.[1] به همین منوال برخی از دشمنان شیعه از ازدواج موقت به عنوان وسیله‌ای برای هجوم بر آنها و ایجاد شبهه در عقائد آنها استفاده نموده‌اند، تا جایی که عده‌ای از اهل سنت آن را زنای آشکار شمرده‌اند و گفته‌اند باید بر عاملان آن حد جاری شود.[2] (همین مسأله‌ای را که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمودند: اگر با شرایط صحیح‌اش اجراء شود عده‌ای کمی (شقی‌ترین افراد) تن به زنا می دهند.) در این راستا بین علماء شیعه از جمله شیخ مفید و سنی مناظراتی صورت گرفته و دو طرف کتاب‌هایی در مورد حلیت و عدم حلیت، نسخ و عدم نسخ آن، شرایط و… نوشته‌اند. در یکی از کتاب‌های شیعه از 19 منبع معتبر آنها جواز آن را اثبات کرده و اسم های برخی از صحابه که آن را مباح شمرده‌اند ذکر نموده‌اند.[3] از سویی دیگر این مسأله با مخالفت‌های تفریطی و حمایت‌های افراطی مواجه بوده است. علاوه بر این مباحث علل دیگری وجود دارد که باعث تأخیر در تعیین حدود و عدم برنامه‌ریزی صحیح در این امر شده است، که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
1 . برخی که گرایش فیمنیستی دارند بدون توجه به اینکه این اصل با چه شرایط خاصی و در چه محدوده‌ای جائز است، در نقد آنان مطالبی نوشته‌اند و شبهاتی وارد کرده‌اند، که البته گاهی این امر با غرض‌های دیگری مثل سیاسی صورت گرفته است.
2 . تبلیغات دشمن: دشمن بدترین وضع را برای زنان غرب درست کرده است، به طوری که ابزاری بودن زنان در غرب یک امر مسلم است؛ اما این ازدواج که با شرایط خاصی و با توجه به آزادی اختیار دو طرف و شرایط خاص صورت می‌گیرد را تحقیر زن می‌شمارد[4] چیزی که به قول شهید مطهری اگر از طرف غرب بود با آن مانور می‌دادند که به چه قانونی رسیده‌اند و برتراند. راسل فیلسوف معروف برای جامعه چنین ازدواجی را که نزدیک به ازدواج موقت در اسلام است را لازم شمرده است.[5] 3 . مخالفت برخی از متدینین و علما: به نظر آنها اسلام این ازدواج را تشریع کرده تا در شرایط خاص و برای رشد زن و مرد اجراء شود، نه اینکه عده‌ای تنها در فکر امر جنسی باشند و بعد حیوانی خود را تقویت کنند.
4 . مخالفت زنان: زنانی که نگران آینده زندگی خود و یا دختران خود هستند، ادعا دارند که مردان آنها به آنها خیانت می‌کنند و به بهانه کوچک‌ترین اختلافی زندگی را به هم می‌زنند تا از طرفی دیگر هر روزی به گونه‌ای با زنان دیگر بگذرانند و از مشکلات نفقه و محدودیت‌های زندگی شانه خالی کنند.
5 . مخالفت برخی از متخصصان مسائل جامعه‌شناسی: آنها می‌گویند اگر این امر بدون شرایط خاصی صورت گیرد سن ازدواج از سوی پسران بالا می‌رود و حتی آنها انگیزه‌ای برای محدود کردن خود در ازدواج دائم نمی‌بینند. و از سوی دیگر دختران باکره که طبق نظر فقهاء نمی‌توانند تن به چنین ازدواجی دهند،[6] به گناه می‌افتند؛ چرا که آنها نیز از غریزه جنسی برخوردارند و بالاخره گاهی هم با مکر مردانی هوس‌ران به دام می‌افتند و آیند‌ه‌ای همراه با نگرانی، ترس، اضطراب، خواهند داشت.
6 . بچه‌های بی ‌سر پرست: اگر این ازدواج به صورت قانونمند نباشد مرد پس از تمام شدن مدت، زن را رها می‌کند و می‌رود و زن با بچه‌ای که احیاناً از او می‌ماند آینده‌ای تاریک (نفرت مردم و اقوام و سنگینی مخارج بچه‌داری و…) در انتظارش خواهد بود. و از سویی دیگر گاهی این زنان طبق نظرسنجی‌هایی که با برخی از آنان شده چنین ابراز داشته‌اند که ما به امید این بچه‌دار شدیم تا شاید این ازدواج به ازدواج دائم مبدل شود.
7 . سوء استفاده‌ها: متأسفانه برخی ها از دختران فراری سوء استفاده کردند و به بهانه خانه عفاف آنها را تبدیل به منبعی برای شهوت‌رانی خود و ابزار هوس دیگران ساختند.
8 . طبق یک تحقیقی که بر روی زنان متعه توسط یک روان‌شناس صورت گرفته است، نیازهای این زنان چنین بیان شده است:[7] 1 . نیاز عاطفی 2 . نیاز به توجه و تأیید اجتماعی 3 . نیاز اقتصادی 4 . نیاز جنسی 5 . نیاز به داشتن فرزند؛
که نیازهای عاطفی و روانی در زن بر سایر نیازها غلبه داشته است و در مقابل طبق نظر این زنان شوهران آنها فقط و فقط به ارضاء غریزه جنسی خود فکر می‌کردند. و از سویی دیگر این زنان بیان داشته‌اند که به خاطر ترس از متوجه شدن فرزندان، همسایه‌ها، بچه‌دار شدن و احساس گنهکاری به خاطر مخالفت عمومی و مخفی بودن دچار عذاب وجدان، اضطراب و تشویش بوده‌اند (چه در وقت معین ازدواج و چه پس از آن). با توجه به مطالب بالا باید گفت که اغلب این زنان به خواسته خود نرسیده‌اند و جز تشویش چیزی عائد آنها نشده است، مگر عده‌ای خاص که به خاطر شرایط سنی و خانوادگی راضی بوده‌اند. آری زنان عاطفی‌اند که طرف مقابل آن دگرخواهی است و مردان عشقشان بیشتر پیوند با سکس و شهوت و جنبه خودخواهی داشته است (عدم تطابق نیازها و عدم ارضا، نیاز زن). زن آسیب‌پذیر است، پس طبق این بحث در ازدواج موقت حتماً نیازها باید شناسایی شوند.
9 . مشکلات عدم ثبت ندادن مهریه، سوء استفاده مالی، وجود فرزند (مرد هیچ وظیفه و مسئولیتی به عهده نمی‌گیرد و زن به خاطر این امر مورد تهمت (مثلاً زنا) دیگران واقع می‌گردد، عدم ازدواج دائم جوانان پسر و به گناه افتادن دختران باکره[8] 10 . طرح عجولانه خانه عفاف: با توجه به مسائل و مشکلات ریشه ای که بیان کردیم، به نظر می آید که این طرح باید اول در مباحث نظری مطرح و شبهات دفع می‌شد، سوء برداشت‌ها معرفی می‌شد، غرض‌ورزی‌ها مشخص می‌شد، موانع برطرف می‌شد و قانونی نوشته‌ می‌شد و ضوابط خاص و افراد خاص آن معرّفی می‌شد؛ و از سوی دیگر برای افرادی که سوء استفاده می‌کردند، باید یک سری جریمه و… معین می‌شد؛ و در کل اوّل طبق مباحث روان‌شناختی و تربیتی، جامعه شناختی، حقوقی و… (در قالب کتاب، همایش، نسشت‌ها، دعوت کارشناسان، تهیه فیلم و…) خوب بودن آن مطرح می‌شد، و قبح آن و آسیب‌های روانی که به زنان می‌آمد برطرف می‌شد بعد از تریبون‌ها و روزنامه‌ها اعلام می‌شد. مسلّم است چیزی که سالهای متمادی ضد آن تبلیغ می‌شده و جلوه خوبی در افکار عمومی ندارد به محض قدم گذاشتن به جامعه شکست می‌خورد (تبلیغ تدریجی و حساسیّت‌زدایی تدریجی دو امر بسیار مهم و روان‌شناختی است.)

حرف آخر
در مباحث بالا اشاره کردیم که اصل صیغه موقت همانگونه که همه مراجع در توضیح‌المسائل خود آورده‌‌اند امری مسلّم در احکام دین ماست، اما بخاطر مخالفت‌هایی که از زمان خلیفه دوم تا الان شده و به سوء برداشت، سوء استفاده‌ها، نسبت‌های ناروا به شیعه، تبلیغ بد دشمن، غرض‌های سیاسی، گرایش‌های فیمنیستی بر زنان قلم به ‌دست و… هنوز به صورت نهاد مخصوصی درنیامده و هرگاه تبلیغ شد به خاطر مشکلات فوق با شکست روبرو شده است. البته فعلاً این حکم تعطیل نشده به گونه‌ای که اگر دو نفر توافق کنند و به نتیجه برسند که می‌خواهند ازدواج موقت کنند، طبق شرایط خاص خود می‌توانند به مراکز ثبت ازدواج دائم بروند و در آنجا زیر نظر قانون ازدواج موقت داشته باشند.
پس در کل باید گفت در ازدواج موقت نیاز به یک پژوهش گسترده و تحلیل آسیب‌ها، فوائد، افراد واجد شرایط و… است، از سویی با تبیین آن برای جامعه به طور دراز مدّت (همان‌گونه که دراز مدت مخالف و تبلیغ سوء شد) از نفرت اجتماع کاهش دهند و دیگر اینکه کاری کنند که این ازدواج گامی برای ادامه زندگی در مسیر بندگی حق صورت گیرد، نه اینکه مرکزی شود برای افرادی که تنها دوست دارند زندگی حیوانی‌ای داشته‌ باشند و امر خطیر ازدواج دائم نباید با آن برای جوانان خطرآفرین باشد و یا اینکه برخلاف نظر اسلام دختران باکره بدون اجازه پدر تن به این ازدواج دهند و عمری در تشویش و تهمت و… بسر برند. از اینرو باید محققان و مسئولین قبل از هر چیز به مبانی نظری و پژوهشی بپردازند تا بتوانند آن را در سطح جامعه معرفی کنند و از نفرت مردم بکاهند و جلوی سوء استفاده را بگیرند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 . هادی اسماعیل، دورنمای حقوقی ازدواج موقت، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.
2 . محمد حسین زینلی، ازدواج موقت، مؤسسه انشارات سوره.

پی نوشت ها:
[1]. توفیق الفکیکی، المتعه واثرها فی الاصلاح الاجتماعی، بیروت، دارالاضواء، ص5.
[2]. همان، ص5.
[3]. همان، ص47.
[4]. مطهری، مرتضی، گفتگویی با دکتر ساچیکو مورآتا (خانم ژاپنی) درباره مسایل اسلامی به ضمیمه حقوق زن، انتشارات دفتر مذهبی سلیمان و فارسیت دورود، ص165.
[5]. المتعه و مشروعیتها فی الاسلام، بیروت، دارالزهراء، ص24.
[6]. البته این حکم در صورتی است که پدر یا جد پدری اجازه این کار را نداده باشند، که اکثر قریب به اتفاق آنها اجازه نمی دهند.
[7]. رافعی، طلعت، تحلیلی بر روان‌شناسی زن در ازدواج موقت، نشر دانش، 1381، ص31، اقتباس.
[8]. همان، ص136.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید