آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی :با تنازل و مدارای ایران، عربده‌کشی آمریکایی‌ها بیشتر شد/ 13 آبان نشان‌دهنده پایمردی مردم پای ستون خیمه نظام بود

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی :با تنازل و مدارای ایران، عربده‌کشی آمریکایی‌ها بیشتر شد/ 13 آبان نشان‌دهنده پایمردی مردم پای ستون خیمه نظام بود

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته 15 آبان مشهد مقدس در حرم امام رضا (ع)، با گرامیداشت یاد شهدای فاجعه منا، گفت: چهلمین روز درگذشت شهدا و جان‌باختگان مظلوم فاجعه منا را گرامی می‌داریم، فاجعه‌ای که در تاریخ حج بی‌نظیر بود، در بین تمام حوادثی که در طول تاریخ در حج انجام‌گرفته است، تاکنون، فاجعه‌ای این‌چنین در حج رخ نداده؛ یک فاجعه‌ای که حادثه نبود، تصادف نبود و پیش آمد نبود، فاجعه‌ای که یک آمیختگی از توطئه و بی‌لیاقتی بود، هم توطئه بود و هم بی‌لیاقتی حکام نابکار سعودی بود که این فاجعه رخ داد.

فاجعه منا، توطئه‌ای عمدی بود

در همان اول هم که این فاجعه رخ داد، بنده در همین نماز جمعه عرض کردم که این توطئه عمدی بود، بعداً هم بعضی‌ها به ما اعتراض کردند، یک مقدار علائم و نشانه‌هایی ظاهر شد که این توطئه عمدی بوده است، البته نه توطئه سیاسی داخلی در رقابت‌های حکومتی، یک توطئه حساب‌شده استکبار بود.

توطئه منا در راستای براندازی حج و اسلام بود

در خط براندازی حج و براندازی اسلام چون این‌ها اگر حج را از بین بردند، می‌توانند اسلام را نابود کنند، می‌خواهند یک جریانی به وجود بیاورند که دیگر آرزوی حج در همه دل‌ها و مغزها و ایده‌ها بمیرد که هرکس امسال در حج مشرف بود، دیگر بعدازاین با این شرایط و اخبار، آرزوی حج در ذهن و دل او به وجود نیاید، چنین توطئه حساب‌شده استکباری بود که انجام گرفت.

تمام راه‌ها را ببندند، جلوی مأمورین امدادی را بگیرند، نکته‌ای که ریاست محترم سازمان حج و زیارت فرمودند که نکاتی را هم در ضمن فرمایشاتشان اظهار داشتند که می‌گفتند نماینده محترم ولی‌فقیه در بعثه داشت ضجه می‌زد که مردم دارند کشته می‌شوند، به فریاد برسید و مأمورین جلوی افراد را گرفته بودند و نمی‌گذاشتند امدادگران بروند، از این نشانه برای توطئه عمدی ظاهرتر و بارزتر می‌خواهید، این یک توطئه استکباری بود، همه راه‌ها را ببندند، جلوی امدادگران را ببندند، یک عده مردم را در هم کلاف سردرگم بکنند و یک منظره‌ای نشان دهند که دنیا، سیمای حج را این‌گونه ببیند، که حج یک مراسم وحشیانه‌ای که مردم به جان هم افتاده‌اند، روی‌هم افتاده‌اند و 7 هزار نفر خفه شدند و کمتر از دو ساعت 7 هزار نفر جان دادند و روی‌هم افتادند.

استکبار به دنبال ارائه چهره‌ای «وحشیانه» از سیمای حج بود

بعدازآن هم شروع کردند و اول گفتند آفریقایی‌ها راه را عوضی رفتند و این وضع را آفریقایی‌ها به وجود آوردند و بعد گفتند ایرانی‌ها این وضع را به وجود آوردند، این‌که بگویند آفریقایی، ایرانی و حاجی باعث این قضیه شده، یعنی مراسم حج یک مراسم وحشیانه است که مردم روی‌هم می‌افتند و همدیگر را خفه می‌کنند، این‌ها می‌خواستند یک همچین تصویری از حج در دنیا نشان دهند.

اقدام رهبر انقلاب، توطئه استکباری منا را نقش بر آب کرد

خدا ان شاالله بر برکات عظیم و عزیز این رهبر بیدار و هوشیار ما بیفزاید که اگر فریادهای قهرمان آفرین مقام معظم رهبری در مسائل منا نبود و اگر آن‌گونه باقدرت، توفنده حرف نمی‌زدند، چه‌بسا این مسئله در دنیا جا می‌افتاد و مردم فکر می‌کردند حج یعنی همین، این توطئه حساب‌شده بود منتها یک بی‌لیاقتی هم با این آمیخته شد که بعد سعودی‌ها نتوانستند دنباله این توطئه استکباری را که خودشان عامل اجرایی آن شدند از طریق آمریکا، نتوانستند دنباله آن را جمع کنند و آبروی این‌ها رفت.

قضیه منا اگر ما بخواهیم در یک عنوان فاجعه منا را نام‌گذاری کنیم، باید بگوییم آمیخته‌ای از توطئه و بی‌لیاقتی است، این لغت و عنوانی است که فاجعه منا را مشخص می‌کند.

13 آبان نشان‌دهنده پایمردی مردم پای ستون خیمه نظام بود

عزیزان، مسئله دشمنی استکبار، یک مسئله کوچک ساده نیست، خیلی ریشه‌دارتر از این حرف‌هاست، من تشکر می‌کنم از همه شما برادران و خواهران و از جمیع عزیزانی که این حماسه عظیم و حماسه استکبارستیزی را در روز 13 آبان، دو روز گذشته در کشور نمایش دادید و به دنیای کفر و استکبار نشان دادید که مردم ما در پایمردی پای ستون خیمه نظام و رهنمود رهبری تا کجا ایستاده‌اند. «تکبیر»

عده‌ای ساده‌لوح، دلداده غرب و آمریکا هستند

یک عده افراد ساده‌لوح و یک عده اشخاصی که سطحی‌نگرند، البته حمل به صحت آن، آن‌جوری که در بیان مقام معظم رهبری هست، عنوان «ساده‌لوحی» است اما اگر یک مقدار تأمل‌کنیم، خود این‌ها یک دلدادگی به آن‌طرف آب و غرب دارند اگر نگوییم مزدور مخفیانه آمریکا و استکبارند.

از امسال، شعار «مرگ بر آمریکا»، شعار آمیخته باشعور است

این‌ها آمده‌اند در بعضی از شبکه‌ها و سایت‌های خودشان گفته‌اند «آرزو می‌کنیم 13 آبان امسال، آخرین سال مرگ بر آمریکا گفتن باشد»؛ اتفاقاً خبر ندارند که این اولین سال «مرگ بر آمریکا» است. «مرگ بر آمریکا»

اگر در طول 40 سال عمر نهضت امام، مرگ بر آمریکا در بوته شعار بود، از امسال، مرگ بر آمریکا در بوته شعور قرار گرفت و شعار «مرگ بر آمریکا»، شعار آمیخته باشعور است. «تکبیر»

با تنازل و مدارای ایران، عربده‌کشی آمریکایی‌ها بیشتر شد

به دو جهت از امسال این شعار آمیخته باشعور شد، جهت اول این‌که مردم یقین پیدا کردند به دشمنی و خصومت آمریکا، این‌که بعضی می‌گفتند آمریکای امروز، دیگر آمریکای دیروزی که امام گفتند شیطان بزرگ، دیگر آن نیست، عوض‌شده؛ نخیر معلوم شد عوض نشده چون همش می‌گفتند اگر شما بروید به‌طرف آمریکا، یک مقدار تنازل کنید از موضع خصومت و برخورد با استکبار، وضع فرق می‌کند، خب تنازل شد، مذاکره شد، دو سال طول کشید، همه مداراها، وفق‌ها با آمریکا انجام گرفت ولی ما می‌بینیم بعد از همه این‌ها، عربده‌کشی، نعره زدن و تهدید کردن آنان از اول بیشتر شد و کمتر نشد.

مردمی که 60 سال از 28 مرداد سال 32 تا الآن، دشمنی آمریکا را تجربه کردند و لمس کردند و امروز دشمنی آمریکا را با ما در یک اوج بالاتر می‌بینند، دیگر امروز مرگ بر آمریکایشان شعار نیست، مرگ بر آمریکایشان درک است، فکر است، خط و شعور است در زندگی سیاسی‌شان. «مرگ بر آمریکا»

جهت دوم، تفسیری است که مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشان برای مرگ بر آمریکا قائل شدند، فرودند مرگ بر آمریکا، خدایی نکرده مرگ بر مردم آمریکا نیست، مرگ بر هژمونی آمریکاست، مرگ بر نظام سلطه آمریکاست؛ در جنایات آمریکا، مردم آمریکا بیش از مردم تحت ستم آمریکا در تمام مدت حاکمیت نظام سلطه و نظام هژمونی آمریکا ضربه خوردند و آسیب دیدند.

دروغ 50 ساله هژمونی آمریکا به مردم خود

50 سال است که دارد به مردم خودش دروغ می‌گوید، 50 سال قبل در جنگ ویتنام، گفت اگر این جنگ را ما نبریم و اگر ما مسلط نشویم و اگر ویتنام را شکست ندهیم، نسل ویتنام را برنیندازیم، ما دشمنانمان در روی کره زمین از بین نخواهند رفت، باید با همه قدرت برویم، بچه‌های مردم را گرفتند، به سرزمین دور به میدان جنگ بردند، حتی جنازه بچه‌های آمریکایی‌ها را هم برنگرداندند به‌جای جنازه ده‌ها هزار آمریکایی که در ویتنام نابود شدند،به‌جای هرکدام یک کارت برای پدر و مادر داغ‌دیده آوردند، 50 سال این کار آمریکا بود.

یک مدت گذشت، دوران جنگ سرد پیش آمد و بازهم به مردم آمریکا دروغ گفتند، مالیات‌ها را تا 80 درصد درآمد بالا بردند، پول مردم را گرفتند، پایگاه‌های نظامی در اطراف دنیا ساختند، دولت‌های مردمی دموکراتیک را در کشورهای مختلف با کودتای آمریکایی سرنگون کردند، ناوگان جنگی را در اقیانوس‌ها به جولان درآوردند، با پول این مردم، با جان این مردم، با رمق اقتصادی مردم آمریکا و گفتند اگر این کار را نکنیم، شوروی ما را براندازی می‌کند؛ این هم دروغ دوم.

جنگ در آمریکای لاتین به بهانه بقای آمریکا

بعد از مدتی که این عمل را انجام دادند، دوباره در مسئله کشتار و سرکوبی مردم آمریکای لاتین و جنگ‌هایی که در آمریکای لاتین راه انداخته‌اند، گفتند آمریکای لاتین همسایه ما هست، شوروی‌ها نفوذ کرده‌اند، جریان‌های کمونیستی به وجود آمده، اگر این‌ها براندازی نشوند، آمریکای لاتین بر آمریکای شمالی مسلط می‌شود و ما از بین خواهیم رفت، بازهم دروغ به مردم.

دروغ حمله به عراق به بهانه وجود سلاح کشتارجمعی

بعدازاین، دروغ بعدی گفتند که حمله به عراق بود؛ گفتند صدام دارای سلاح‌های کشتارجمعی است و ما اگر بنا باشد صدام و سلاح‌های کشتارجمعی‌اش را از بین نبریم، دوستان ما در منطقه آسیب می‌بینند و جنگ عراق را بر مردم عراق تحمیل کردند، 4 هزار آمریکایی در کنار یک‌میلیون شهید عراقی کشته شدند و سربازان آمریکایی به جهنم رفتند به خاطر دروغ آمریکا به مردم خودش، وقتی هم وارد عراق شدند، دیدند سلاحی در کار نیست.

دروغ بعدی، حمله به افغانستان؛ نزدیک 15 سال است این‌ها به افغانستان اردوکشی کردند، این‌همه هزینه می‌کنند، خرج می‌کنند از جیب مردم افغانستان به‌عنوان انتقام از 11 سپتامبری که خودشان این 11 سپتامبر را با توطئه و نیرنگ و حیله به وجود آوردند و بازهم دروغ به مردم خودشان.

انحراف قذافی از خط استکبارستیزی و بمب باران این کشور

دروغ بعدی‌شان این بود که قذافی را از خط منحرف کردند، قذافی استکبارستیز را به‌صورت قذافی مزدور استکبار درآوردند و به‌عنوان این‌که ما می‌خواهیم به منطقه آفریقای شمالی مسلط شویم، مردم لیبی را بمب باران کردند، هزینه سنگین بر مردم آمریکا تحمیل کردند و دروغ گفتند.

بزرگ‌ترین دروغ آمریکا، وجود سلاح هسته‌ای در ایران بود

از همه این دروغ‌ها بزرگ‌تر، دروغ این‌که گفتند ایران سلاح هسته‌ای درست کرده و سلاح هسته‌ای ایران مخرب تمام دنیاست و چندین سال ارتباط اقتصادی مردم آمریکا را از یک کشور بزرگ منطقه خاورمیانه قطع کردند؛ این‌همه دروغ، یک دولت به ملت خودش در 50 سال بگوید، مرگ بر آمریکا، مرگ بر دشمن مردم آمریکاست، مرگ بر دشمن ملت آمریکاست.

طرفداران آمریکا به چه طمعی به فکر بزک او هستند؟

دولتی که نیم‌قرن سابقه دشمنی، عداوت و خصومت با همه دنیا دارد و از همه بیشتر سابقه خصومت و دشمنی‌اش با ملت خودش است، این‌هایی که می‌خواهند آمریکا را به فرموده مقام معظم رهبری بزک کنند، مگر این قابل بزک کردن هم هست؟ این افریطی بااین‌همه جنایت، 60 سال سابقه دشمنی با ما، 50 سال سابقه دشمنی و دروغ و خیانت به ملت خودش، شما از همچین موجودی چه می‌خواهید؟ طمع کجا را دارید؟ چه فکر می‌کنید که حالا فکر کرده‌اید که او را بزک کنید و او را آرایش کنید و بگویید آمریکای امروز، آمریکای دیروز نیست، کجایش عوض شد؟

وزیر خارجه در یک جلسه مذاکره گفته من در جنگ ویتنام بودم و جنگ بد چیزی است و دو سه تا هم آقای ساده‌اندیش، حالا چیز دیگر هم نمی‌گوییم چون مقام معظم رهبری گفتند مبادا خدایی نکرده به هیأت مذاکره‌کننده توهین شود، می‌گویند بله ویتنام واقعاً مسیرشان عوض شد، راهشان را تغییر دادند، گریه کرده وزیر خارجه آمریکا.

هیچ ملتی به‌اندازه ملت ایران روشن‌اندیش نیست

این از جنگ گریه کرده؟ به خاطر جنگ اشک ریخته؟ همین الآن کجای آمریکا هست که آتش جنگش به دست آمریکای ملعون مشتعل نیست؟ و وزیر خارجه‌اش گریه کرده و شما این گریه را قبول کردید؟ امروز روی کره زمین هیچ ملتی رشد سیاسی‌اش و روشن‌اندیشی‌اش به حمدالله به‌اندازه بصیرت و روشن‌اندیشی مردم ما نیست. «تکبیر»

بصیرت مردم به برکت وجود رهبری بیدار ساز است

این به برکت رهبر بیدار ساز است، نه‌تنها رهبر بیدار، رهبر بیدار ساز که یک‌لحظه بیدارسازی‌هایش نمی‌گذارد مردم ما غفلت زده شوند و به یک زندگی روتین و روزمره مردم ما قانع شوند و نفهمند و دشمن را نشناسند، آمریکا، تمام قدرتش در یک‌چیز است، در این 50 سالی که به مردم خودش خیانت کرد، همش مردم خود را می‌ترساند، به هر کشوری که مسلط می‌شود، کارش این است که آن مردم را بترساند، فقط ترس ایجاد کند، هم حکامشان را بترساند که اگر بنا شد با من هماهنگ نباشید، تاج و کیانتان و حکومتتان از بین می‌رود و هم ملت را بترساند که اگر هماهنگ نباشید، نمی‌توانید زندگی کنید.

کار آمریکا تنها ترساندن دولت‌ها و ملت‌هاست

کار آمریکا ترساندن است و می‌خواهد با ترساندن کار خود را پیش ببرد؛ اگر مردمی مثل مردم نترسند، از هیچ‌چیزش نترسند، از تحریمش نترسند، از حمله اقتصادی‌اش نترسند، از تهاجم نظامی‌اش نترسند، از تجهیزات جنگ‌افزارش نترسند، این مردم آزاده‌تر و قهرمانانه‌ترین مردم هستند که نترسید و این ابزار شیطانی نابکارانه آمریکا در این مردم اثر نکرده.

ما نباید از ترساندن دشمن بترسیم

برادران و خواهران، ما باید نترسیم، چرا باید نترسیم؟ چون ما حسین داریم، ما عاشورا داریم، 84 زن و بچه در اسارت دشمن درآمدند، دشمن را مستأصل کردند، دشمن را از حرکت ابتکاری به انفعالی رساند، دشمن را شکست دادند، فقط با یک‌چیز، نترسیدند، از هیچ‌چیز نترسیدند، از کتک نترسیدند، این‌ها را تازیانه می‌زدند و شلاق می‌زدند، حتی نمی‌گفتند نزن، نشان می‌دادند که نترسیدند، از گرسنگی، تشنگی و از قدرت نترسیدند، این نترسی دشمن را شکست داد و این‌ها را پیروز کرد.

ملت ایران نترسیدن را از اسرای کربلا آموخته‌اند

خانم اسیر بازویش را با طناب بسته‌اند، 84 زن و بچه را مثل دانه تسبیح به طناب کشیده‌اند پشت سرش در مقابل یک انسان درنده مست لایعقل تادندان‌مسلح بی‌رحم ایستاده و نمی‌ترسد، نمی‌ترسد داد می‌زند «لقد استصغره عظمتک یا یزید»، یزید عظمتت را کوچک شمردم، ناچیزی، پوچی؛ «عظمت یا یزید قد اخذت بنا اقطار الارض و آفاق السماء» تو خیال می‌کنی قطرهای زمین و افق‌های آسمان را از ما گرفتی، قلمرو قدرت و حکومت ما، تمام آسمان‌ها و قدرت زمین است که ولایت ما بر او مسلط است، نترسید.

نترسید و یزید خرد شد، یزید احساس کرد این جمعیت جذب این کلمات شده‌اند، خودش هم با این قدرت روی این تخت درست مثل یک موش روی قالب صابون است، پوچ، هیچ، ناچیز، بی‌ارزش، خردشده، اول شروع کرد با چوب بر لب تشت بزند، صدای زمزمه چوب لب تشت نگذارد مردم صدای دختر علی را نشنوند اما این دختر امیرالمؤمنین است، « فروزه ایزدی طبع منیر من است، قوافی صعب و سخت قلم پذیر من است ** از آن‌که اندر بیان علی امیر من است، اوست امیر کلام من از پی‌اش رهسپار»

دختر علی است، مگر صدای چوب لب تشت می‌تواند جلوی حرف زدن او یا جلوی تن صدای او را بگیرد؟ این صدا مثل یک ماده انفجاری در طاق این کاخ پیچیده، طنین انداخته، مستأصل شد، بیچاره شد و از شدت استیصال شروع کرد با چوب بر لب و دندان سربریده زدن اما خدا ضربات چوب وقتی بر لب و دندان سربریده نزدیک شد، اینجا زینب ساکت شد، تا الآن رسالت زینب خطبه خواندن بود اما الآن رسالت زینب این است که نگذارد این بچه‌های پدر کشته، سربریده بابا را زیر چوب خیزران ببینند.

شروع کرد با دامن پیراهن جلوی چشم بچه‌ها گرفتن ولی صدای چوب که بلند شد، این ناز دانه 4 ساله گردن کشید، صدا زد عمه ببین این ظالم با سربریده بابا چه می‌کند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید