منبع: تنهاراه
هفتم: پاسخگویی به سؤالات
یکی دیگر از برکات وجودی امام زمان (علیه السلام) حفظ و نگهداری علوم و اسرار الهی است. در زمان غیبت اگر چه دسترسی مستقیم و استفادهی همه جانبه از محضر امام عصر (علیه السلام) ممکن نیست، ولی آن معدن علوم الهی به راههای مختلف گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز میکند.
سید میر علّام نقل میکند که: در ساعتهای آخر شب، در صحن امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودم؛ دیدم در خلوت شب مردی به سوی مرقد میآید؛ به او نزدیک شدم، دیدم مقدّس اردبیلی است. خود را به او نشان ندادم و مراقب او بودم. او به درب حرم – که بسته بود – رسید، امّا با رسیدن او درب گشوده شد و وی وارد حرم شد، امّا با کسی حرف میزد و سپس از حرم خارج شد و دربها بسته شد. مقدّس اردبیلی به سوی مسجد کوفه حرکت کرد و من نیز – به طوری که مرا نبیند – از پشت سر او حرکت کردم. وارد مسجد کوفه شد؛ به سوی محراب شهادت رفت و مدّتی درنگ کرد و سپس به سوی نجف برگشت. در میانهی راه، سرفهام گرفت؛ او متوجّه من شد و فرمود: میرعلّام تو هستی؟ پاسخ دادم: آری. گفت: چه میکنی؟ گفتم: من از همان لحظات ورود شما به حرم مولا، تا کنون با شما بودم. شما را به صاحب این قبر سوگند، مرا از آنچه برایتان پیش آمده با خبر سازید! گفت: اگر تعهّد کنی تا زندهام به کسی نگویی، حقیقت را به تو میگویم. تعهّد دادم، او گفت: من در مسایل پیچیدهی علمی- فقهی آمدم از روح بلند مولا، پاسخ بگیرم؛ هنگامی که به حرم رسیدم، درها گشوده شد؛ ولی ندایی از جانب قبر آمد که برو مسجد کوفه، سؤال خود را از مهدی (علیه السلام) – که امام زمان توست – بپرس! به سرعت به مسجد کوفه آمدم؛ نزدیک محراب رفتم. حضرت، آنجا نیایش میکردند؛ سؤالات خود را پرسیدم و ایشان پاسخ گفتند. اینک به خانهی خویش برمیگردم.1
پی نوشت:
علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 175 .