مدتی است که بخاطر گناهان گذشته, دچار نگرانی شده ام که نکند مورد مغفرت و آمرزش خداوند قرار نگیرم با این طرز فکر چگونه می توانم خود را به خدا نزدیک گردانم؟

مدتی است که بخاطر گناهان گذشته, دچار نگرانی شده ام که نکند مورد مغفرت و آمرزش خداوند قرار نگیرم با این طرز فکر چگونه می توانم خود را به خدا نزدیک گردانم؟

ابتدا توجه شما را به سخنی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ جلب می کنیم؛ ایشان فرمودند: پدرم امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«انّه لیس من عبدٍ مومن الا و فی قلبه نوران نور خیفه و نور رجاء. یعنی در دل هر بنده مومنی دو نور است نور ترس و نور امید.»[1] احساسی که در شما وجود دارد، آمیزه ای است از بینش و نگرش منفی نسبت به خود، همراه با گرایش ها و آرمان های عالی و مثبت. نگرش های منفی، احتمالاً معلول شرایط خارجی و محیطی است که در آن رشد کرده اید. این شرایط موجب نوعی احساس اضطراب و شاید حقارت، و خود کم بینی شده است. و در مقابل، فطرت توحیدی و الهی، شما را به جهانی ورای این عالم فرا می خواند و پیوسته از درونتان بانگ می زند:
تو را از کنگره عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
برخورد دو عامل بیرونی و درونی فوق، نوعی نزاع و کشمکش در نفس شما ایجاد کرده که مسایلی چون اضطراب را پدید آورده است. این احساس که بنده خوبی در پیشگاه خدا نیستم، خود یکی از بهترین حالات است که باید برای وجود این احساس، به خود تبریک بگویید زیرا هر اندازه بنده , خود را در پیشگاه خدا کوچک تر و حقیرتر ببیند، نزد خدا مقام و درجه ای والاتر خواهد داشت و هر قدر خود را بزرگ و نیکو به حساب آورد، نزد او ذلیل تر و خوارتر خواهد بود. در عین حال باید توجه داشته باشید که این احساس لطیف و عالی، موجب یأس و نومیدی نشود زیرا یأس، دامی شیطانی جهت راهزنی رهروان کوی حق تعالی است بلکه این احساس، باید موجب التجای بیشتر شما در درگاه الهی و استمداد از او و عزم و جدیت جهت هر چه بهتر شدن بگردد.با توجه به نکاتی که در پی خواهد آمد, بکوشید به این گونه احساسات، نقش و کار کردی مثبت بدهید و در راه تعالی و کمال از آنها استفاده کنید.
توجه به اصل اعتدال: مؤمن همواره باید در حالت خوف (ترس) و رجا (امید) باشد. این دو عامل باید در وجود او به طور «مساوی» وجود داشته باشد. پس همیشه باید خوف فرو غلطیدن در دام هوس های شیطانی را داشت ولی این خوف نباید افراط آمیز باشد بلکه تا حدی باید خائف بود که بازدارنده گناه و شتاب دهنده برای اعمال صالح باشد و در کنار آن نیز باید همواره به فضل و امدادهای خدای مهربان و بنده نواز امیدوار بود و به رحمت و عنایات بی پایانش پناه برد.
این حالت که انسان همواره خود را در مقابل خداوند گناهکار و شرمنده بداند از حالات خوب مردان الهی و اولیاست. توجه به عزت پروردگار و ذلت عبد توصیه مکرر اولیاست. گریه ها و ناله های معصومین(ع) همه ناشی از این شدت توجه به حق عظیم الهی بر ما و قصور و حقارت ما در مقابل این عظمت است. ولی این حالت تا آن اندازه مطلوب است که به یاس و نا امیدی از رحمت خداوند نینجامد. رویه و مشی اولیا این بوده که هیچ گاه یأس از رحمت خدا را به خود راه نمی دادند. یاس از رحمت خدا«گناه کبیره» است کسی که توبه کند و رو به سوی رحمت او آورد اگر چه «وحشی» قاتل حمزه سیدالشهدا باشد بخشیده می شود. در حدیثی قدسی خداوند می فرماید:«من نزد گمان های بندگانم هستم به من گمان خیر داشته باشید.»[2] امید بخش ترین امر در مورد شما این است که اکنون بیدار شده و به اشتباهات گذشته خود پی برده اید. گاهی فردی سال ها گناه می کند و در غفلت به سر می برد تا لحظه مرگ هم در گناه غوطه ور است. اولین مرحله کمال معنوی و سیر و سلوک بیداری از غفلت است. اکنون که از اعمال گذشته پشیمان شده و حقیقتاً توبه کرده اید به فکر آینده خود باشید و در درجه اول سعی و کوشش خود را مصروف به اصلاح امور اخروی خود کنید. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می فرماید:«من اصلح آخرته اصلح الله له امر دنیاه» کسی که اقدام به اصلاح امور اخروی خود کند خدا هم مشکلات دنیوی او را حل خواهد کرد.[3] اگر در مشکلات، تقوا پیشه کنید خدا راه نجات را برای شما باز خواهد کرد و از راهی که گمان ندارید برای شما روزی می رساند.«مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»[4] باز آی هر آن که هستی باز آی
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما در گه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
در مورد گذشته ها نگرانی نداشته باشید. خداوند فرموده است که: همه گناهان را می آمرزد:«إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً»[5] در روایات آمده است که: خداوند بعد از توبه بنده گناهکار گناه او را می پوشاند حتی دو فرشته ای که اعمال او را می نوشتند و زمینی که روی آن گناه کرده همه اینها گناه او را فراموش می کنند. خداوند ستارالعیوب(پوشاننده عیب ها) است و گناهان بزرگ تر از گناه شما را هم بخشیده است.[6] حال توجه شما را به نکات زیر جلب می کنیم:
1. نسبت به حقوق اشخاص و افرادی که توسط شما ضایع شده است اگر آنها را می شناسید سعی کنید رضایتشان را جلب کنید و اگر فراموش کرده اید و یا دسترسی به آنها ندارید با پرداختن مقداری حق مظالم، دِیْن خود را نسبت به آنها ادا کنید.
2. هرگز از رحمت واسعه الهی مأیوس نباشید که این خود بزرگترین گناه است. قرآن می فرماید:«لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ» از رحمت الهی مأیوس نشوید چرا که این افراد و قوم کافرند که از رحمت خداوند مأیوس و نا امید می شوند،[7] بنابراین اگر چه در گذشته مرتکب گناهانی شده اید ولی اکنون که توبه کرده اید و پشیمان شده اید، خداوند شما را پذیرفته است و مطمئن باشید که رحمت، فضل و بخشش خداوند بزرگتر و بیشتر از گناه و خلاف های گذشته شماست و مسلماً فرصت کافی برای جبران گذشته دارید و قدم اصلی و گام مهم را در این جهت برداشته اید و بقیه راه را می توانید به تدریج بپیمایید و هیچ دیر نشده است.
3. شکست های گذشته را فراموش کنید. اگر تصور نامطلوبی از گذشته خود دارید و یا در انجام کاری شکست خورده اید آن را به دست فراموشی بسپارید زیرا یادآوری شکست اجازه نمی دهد به حقیقت کنونی خود واقف شوید.
4. با توجه کردن و برشمردن جنبه های مثبت خود با افکار منفی که به ذهنتان خطور می کند مقابله کنید.
5. برای از بین بردن یک صفت منفی و عادت بد و ایجاد یک صفت نیکو و عادت خوب به خود تلقین کنید که من قادر به انجام آن کار خوب یا مبارزه با آن عادت بد هستم و در این راه هرگز مأیوس و نا امید نشوید.
6. توکل به خدا در تمام مراحل زندگی و همچنین توسل به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ در تمام مراحل زندگی فراموش نشود. خداوند از مادر به ما مهربان تر است و ائمه ـ علیهم السّلام ـ نیز به شیعه عشق می ورزند و شفاعت ائمه ـ علیهم السّلام ـ شامل حال شیعیان به طور خاص است.
7. هرگز خود را اصلاح ناپذیر نپندارید. همین که خواستار اصلاح و تعالی نفس هستید، می رساند که خداوند منان بزرگترین موهبت را به شما ارزانی داشته و در شما میل به سوی اصلاح و نیکی را در مراتب بالای آن قرار داده است. بنابراین شما گام اول را برداشته اید و باید گام دوم را بردارید یعنی، انگیزه ای را که در شماست، با عزمی راسخ و برنامه ای منظم و متعادل به فعلیت برسانید. با افرادی که شما را به رحمت خداوند امیدوار می کنند بیشتر نشست و برخاست کنید و از افرادی که دائماً از عذاب خدا سخن می گویند دوری کنید(حفظ اعتدال).
8. برای خودسازی، رشد و تعالی معنوی باید با توجه به شناخت درست قابلیت ها و توانایی ها و استعدادهای خویش برنامه ریزی دقیق نموده و عمل کرد. اینکه هرگاه انسان به خود نظر می افکند معمولاً صحیفه اعمال خود را آلوده به رذایل اخلاقی می بیند در این حال اگر راهی و روزنه ای برای پالایش وجدان از بدی ها نباشد انسان در سراشیبی سیه روزی و شقاوت کامل قرار می گیرد و به سمت نومیدی و غرق شدن در مرداب رذایل فرو می رود افزون بر این از جنبه روحی و روانی گناه و خطا در انسان حالتی پدید می آورد که اگر زایل نشود آمادگی بیشتری برای ارتکاب خلاف در فرصتهای آینده خواهد داشت. از این رو اگر این احساس گناه بر روح انسان غالب شود و تداوم یابد زمینه ساز یأس و قساوت خواهد شد که انسان را از هر گونه باز سازی معنوی خویش و حرکت به سوی کسب فضایل اخلاقی باز می دارد به همین دلیل دین اسلام مسأله توبه را مطرح می سازد توبه به معنای بازگشت دوباره برای نوسازی خویشتن است و این توجه در حقیقت , همان لطف و رحمت الهی است.
حرف آخر: گناهان انسان هر اندازه که بزرگ باشد باز بیش از گنجایش رحمت الهی نیست. خداوند مهربان بال های رحمتش را به سوی بندگان گنهکار گشوده و با آغوش باز از آن استقبال می کند و وعده داده است که اگر برگردند و توبه نمایند همه گناهان را می بخشد. بنابراین احساس گناه و شرمندگی در پیشگاه خداوند بسیار ارزنده و موجب تقرب و عزت نزد پروردگار است در عین حال همین جا نیز شیطان برای انحراف انسان دام انداخته و می کوشد از طریق القای یأس و بی تفاوتی آدمی را از پیمودن راه کمال و سعادت باز دارد. بنابراین به لطف خدا دلگرم باشید به سوی خدا توبه و بازگشت کنید. حتی اگر صدها بار توبه شکسته باشید. خداوند بنده نواز تو به کنندگان واقعی به ویژه جوانان توبه کننده را بسیار دوست دارد و به آنان نه تنها وعده آمرزش که مژده بهشت داده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. قلب سلیم، آیت الله دستغیب.
2. اربعین، امام خمینی.
3. اخلاق در قرآن، ج 1، آیت الله مصباح یزدی.
4. اخلاق اسلامی، محمد علی سادات، انتشارات سمت.

پی نوشت ها:
[1] . اصول کافی، ج 2، ص 67، کتاب ایمان و کفر(خوف و رجا)، حدیث 1.
[2] . موسوی خمینی، سید روح الله، اسرار الصلاه، ج 1، ص 253.
[3] . نهج البلاغه، کلمات قصار 89.
[4] . طلاق/2 و 3.
[5] . زمر/53.
[6] . نهج الفصاحه، ص 160، باب توبه.
[7] . یوسف/87.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید