آیا مطابق با این آیه شریفه «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها؛[1] هر آنچه برای انسان اتفاق می‎افتد، قبل از خلقت او در لوح محفوظ مکتوب نشده است؟ و قبل از این که انسان به دنیا بیاید، مسیر زندگی و کارهایی که انجام می دهد مشخص نشده است؟

آیا مطابق با این آیه شریفه «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها؛[1] هر آنچه برای انسان اتفاق می‎افتد، قبل از خلقت او در لوح محفوظ مکتوب نشده است؟ و قبل از این که انسان به دنیا بیاید، مسیر زندگی و کارهایی که انجام می دهد مشخص نشده است؟

خداوند بخشنده می فرماید: «مصائبی که در زمین رخ می‎دهد مانند: زلزله، سیل، طوفان و آفات مختلف و نیز مصائبی که در نفوس انسان‎ها واقع می‌شود، مثل مرگ و میرها و انواع حوادث دردناکی که دامان انسان‎ها را می‎گیرد همه آن‌ها از قبل مقدر شده و در لوح محفوظ ثبت است. مصائب مورد اشاره در این آیه تنها مصائبی است که به هیچ وجه قابل اجتناب نیست و مولود اعمال انسان‎ها نمی‌باشد.»
شاهد این سخن آن که در سوره شوری آیه 30 می‎خوانیم: «ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ، هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده‎اید و بسیاری را (خداوند) عفو می‌کند.»
با توجّه به این‌که آیات یکدیگر را تفسیر می‎کنند هنگامی که این دو آیه را در کنار هم قرار دهیم، روشن می‌شود که مصائبی که دامنگیر انسان می‎شوند، دو گونه‎اند:
1. مصائبی که مجازات و کفاره گناهان اوست، مانند ظلم‎ها، بیدادگری‎ها، خیانت‎ها، انحرافات و ندانم‎کاری‎هایی که سرچشمه بسیاری از مصائب است، زیرا قرآن سرچشمه اصلی همه سعادت‎ها و شقاوت‎ها را خود انسان و اعمال او می‎شمرد: «و ما ظلمناهم و لکن کانوا هم الظالمین»[2] هم‎چنین غرور، لجاجت، سرکشی و فاصله‎گرفتن از حق را از اسباب بدبختی و گمراهی انسان می‎داند.[3] از منظر قرآن هر کس مسئول گناهان و حسنات خویش است و بهره هر کس در آخرت همان سعی و کوشش اوست،[4] لذا قرآن می‎فرماید: «انسان باید بنگرد تا کدامین ذخیره را از پیش برای قیامت خود فرستاده است»،[5] زیرا در حقیقت سرمایه اصلی انسان در صحنه قیامت کارهایی است که از پیش فرستاده است. نیز از دیدگاه قرآن برای نجات در قیامت نباید در انتظار دیگران نشست و تنها راه، بهره‎گیری از سرمایه‎های موجود و تلاش در این تجارت بزرگ است که در آنجا همه چیز را به بها می‎دهند، زیرا زیانکاران واقعی کسانی هستند که سرمایه عمر و جان خویش و حتی بستگان خود را در روز قیامت از دست بدهند.[6] قرآن عذاب دردناک دوزخ را از آن کسانی می‎داند که با اعمال ناشایست خود زمینه این عذاب را فراهم آورده‎اند اعمالی از قبیل کفر، نفاق،[7] ممانعت مردم از راه یافتن به حق؛[8] ترک اطاعت خدا،[9] استهزاء آیات الهی،[10] به کار نگرفتن ابزار شناخت و معرفت،[11] پیروی از شیطان،[12] طغیان و استکبار[13] و… که همه زمینه‎ساز عذاب الهی است.[14] در این باره امام علی ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: «ما کان قوم قطّ فی غض نعمه من عیش فزال عنهم بذنوب اجترحوها لان الله لیس بظلام للعبید؛ هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی که انجام داده‎اند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی‎دارد»[15] 2. مصائبی که ما هیچ گونه نقشی در آن نداریم و به صورت یک امر حتمی و اجتناب‎ناپذیر دامان فرد یا جامعه را می‎گیرد. حساب این گونه مصائب از مصائب دسته اوّل جدا است، لذا بسیاری از پیامبران، اولیاء و صالحان گرفتار این گونه مصائب می‎شدند، فلسفه این مصائب در مباحث خداشناسی و عدل الهی، و مسئله آفات و بلاها قابل بررسی است. در حدیثی می‎خوانیم: هنگامی که امام علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ را با غلّ و زنجیر وارد مجلس یزید کردند، یزید رو به امام کرد و آیه سوره شوری را خواند: «ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» و می‎خواست چنین وانمود کند که مصائب شما خانواده نتیجه اعمال خودتان است و از این طریق زخم زبان بزند، امّا امام فوراً کلام او را نفی کرد و فرمود: «کلا ما نزلت هذه فینا، اِنّما نُزلت فینا: «ما اصاب من مصیبهٍ فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبلِ اَنْ نَبْرَأها؛ چنین نیست، این آیه درباره ما نازل نشده است، آنچه درباره ما نازل شده است آیه دیگری است که می‌گوید: هر مصیبتی در زمین یا وجود شما رخ دهد، پیش از آفرینش شما در لوح محفوظ ثبت شده است ( و فلسفه و حکمتی دارد).»[16] شاگردان مکتب اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز همین معنی را از آیه فهمیده‎اند، چنان‌که نقل می‎کنند هنگامی که «سعید بن جُبیر» را نزد «حجاج» آوردند و تصمیم به قتل وی گرفت، مردی از حضار گریه کرد، سعید گفت: چرا گریه می‎کنی؟ در پاسخ گفت: به خاطر مصیبتی که برای تو پیش آمده. سعید گفت: گریه نکن این در علم خدا بوده است که چنین شود. آیا نشنیده‎ای که خداوند می‌فرماید: «ما اصابَ مِن مصیبهٍ فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل آن نَبرأها»؟
شایان ذکر است که منظور از «لوح» محفوظ علم بی‎پایان خداوند است و یا صفحه جهان خلقت و نظام علّت و معلول می باشد، که آن نیز از مصادیق علم خداوند است.
افزون بر این باید گفت که مصائب زنگ بیدارباشی برای غافلان و ارواح خفته و رمزی از ناپایداری جهان و اشاره‎ای بر کوتاه بودن عمر این زندگی است. زیرا مظاهر فریبنده دنیا زود انسان‎ها را به خود جذب و سرگرم می‌کند و از یاد خدا غافل می‎نماید ناگهان بیدار می‎شوند که کاروان رفته و او در خواب و بیابان در پیش دارد، حوادثی که پیش‌رفت‎های عظیم علم هم نتوانسته و نخواهد توانست جلوی آن را بگیرد، زلزله، سیل، و بیماری‎ها، درسی است برای بیدارباش ما تا اسیر دنیا نشویم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آیه الله مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 ش، ج 4، ص 20 تا 23 و ج20 ص440 ـ 447 و ج16 ص457 و ج19، ص301 و395 و ج17، ص 160.
2. ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، نوشته: علامه طباطبایی و ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ناشر: قم، دفتر انتشارات اسلامی، ذیل آیه مورد سؤال.
3. ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 14، نویسنده: الطبرسی، ذیل آیه مورد سؤال ترجمه: علی کرمی، ناشر: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
4. پژوهشی در عصمت معصومان ـ علیهم السّلام ـ نوشته: احمد حسین شریفی و حسن یوسفیان، ناشر: قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
5. پیام قرآن جلد 6، آیت الله مکارم شیرازی، از ص 369 ـ 395.

پی نوشت ها:
[1] . حدید/ 22.
[2] . زخرف/ 76.
[3] . ملک/ 20، 21.
[4] . نجم/ 39 و 40.
[5] . حشر/ 18.
[6] . زمر/ 15.
[7] . نساء/ 14.
[8] . نساء/ 55.
[9] . جن/ 23.
[10] . کهف/ 106.
[11] . اعراف/ 106.
[12] . اعراف/ 179.
[13] . زمر/ 60 و اعراف/ 36.
[14] . ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب، چاپ چهارم، ج 6، ص 369 ـ 395.
[15] . نهج‎البلاغه، خطبه 178.
[16] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهاردهم، 1377، ج 23، ص 361 ـ 364.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید