رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (3)

رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (3)

نویسنده: مهدی مهریزی

رویکرد کلامی – اجتماعی (از دهه ی چهل به بعد)
رویکرد دوم از دهه ی چهل به بعد شکل می گیرد. با چاپ تفسیر المیزان و طرح دیدگاه های نویسنده درباره ی زن در جلدهای دوم و چهارم آغاز می شود و با کتاب های استاد شهید مرتضی مطهری در دهه ی پنجاه وارد فضای عمومی جامعه می گردد و در دهه پنجاه نخست با آثار دکتر شریعتی و سپس دیدگاه های حضرت امام خمینی وارد عرصه ی جدیدی می گردد و با اثر استاد آیت الله جوادی آملی به اوج می رسد. مشخصه های کلی این طرز تفکر را می توان چنین فهرست کرد:
– دفاع از هویت انسانی زن و برابری وی با مرد بر پایه ی قرآن و برهان و عرفان؛
– اعتقاد به تفاوت های زنان و مردان در عرصه ی روانی و جسمی و تدبیری؛
– تبیین کلامی تفاوت های فقهی و حقوقی میان زنان و مردان؛
– دفاع از جواز مشارکت اجتماعی زنان و تأکید بر رجحان آن.
اینک پس از این گزارش مختصر، بحث درباره ی این طرز تفکر را با گزارش نسبتا تفصیلی اهم آثار و دیدگاه ها و روش و منهج آنان ادامه می دهیم:
1. آثار علامه طباطبایی (1281-1361 ش). علامه طباطبایی در تفسیر گرانقدر المیزان جلدهای دوم و چهارم به پاره ای از مباحث مربوط به زنان پرداخته است. تفسیر المیزان در فاصله ی سال ها 1375 – 1393 ق تحریر و چاپ شده است. (1) علامه در جلد دوم، ص 260 – 278 با عنوان المرأه فی الاسلام [زن در اسلام] نخست گزارشی از وضعیت زن در امت های غیر متمدن و سپس تمدن های پیش از اسلام ارائه می کند، همچنین وضعیت زن را در میان عرب ها و دوره ی جاهلیت گزارش می کند و چنین نتیجه می گیرد که در تمامی امت ها:
– زن را انسانی در سطح حیوان یا انسانی ناتوان می دانستند.
– زن را از ابزار مورد نیاز مردان مانند مسکن و برده و اسیر در اختیار او می دانستند.
– او را از تمامی حقوق محروم می کردند.
– زن را در استخدام مرد می دانستند.
پس از این گزارش زن را در اسلام بررسی می کند و می گوید: از نظر اسلام زن انسانی است مانند مرد که در جوهره ی انسانی با او مشترک است و برتری جز به تقوا نیست (ص 269). گر چه در جای دیگر تصریح می کند که متوسط زنان از متوسط مردان در کمالات عقب ترند و آن را مستند به تفاوت های فیزیکی و عاطفی و عقلانی می داند (ص 275).
در عرصه ی اجتماع نیز زن و مرد برابرند با این تفاوت که زن مانند کشتزار است که بقای نوع انسانی به او بسته است و زن وجودی لطف و عاطفی دارد (ص 271). در ناحیه ی احکام و حقوق، زنان و مردان برابرند جز در مسأله ی حکمرانی، قضاوت، جهاد، ارث، حجاب و پوشش، تمکین جنسی نسبت به شوهر (ص 272). در پایان به مبنای این اختلاف خقوقی می پردازد که فطرت زن و مرد آن را اقتضا می کند (ص 273).
در جلد چهارم عمدتا به تبیین کلامی چند مبحث فقهی و حقوقی پرداخته است. در ص 178 – 198 به مسأله ی ازدواج و چند همسری و فلسفه ی آن در اسلام می پردازد. در ص 212 – 233 تفاوت زن و مرد را در ارث به بحث می گذارد. در ص 346 – 347 از مسأله ی قوامیت مردان بر زنان سخن می گوید.
2. حقوق زن در اسلام و جهان، نوشته ی یحیی نوری. چاپ اول این کتاب در شهریور 1340 به انجام می رسد. از آن پس چند نوبت دیگر تجدید چاپ می شود. در این کتاب نویسنده ضمن دفاع از مقام زن در اسلام (ص 49 – 58) نخست به تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد می پردازد (ص 66 – 80)، آن گاه به مسأله ی اختلافات حقوقی و تکالیف این دو رو می کند. وی نخست تلاش می کند دایره ی اختلافات را محدود سازد و حتی برخی اقوال غیر مشهور را نقل می کند مانند جواز مرجعیت زنان برای تقلید (ص 82)، جواز امامت زنان برای زنان در نماز (ص 84) و در موارد اختلاف به بیان فلسفه و حکمت آن می پردازد و به ویژه در مواردی به صورت مسبوط این فلسفه و حکمت ها را بازگو می کند، مانند حق طلاق مرد (ص 217 – 255) و تعدد زوجات (ص 174 – 916) و ازدواج موقت (ص 197 – 219).
نویسنده در چاپ سوم 1343 ش مقدمه ای مبسوط در هفتاد صفحه برکتاب اضافه می کند.
3. آثار استاد شهید مرتضی مطهری (1395 – 1358 ش). علامه مطهری در دهه ی پنجاه، این تفکر را در جامعه ی ایران عمومی می کند. به گمان نگارنده استاد مطهری بهترین مقرر دیدگاه های علامه ی طباطبایی است، البته از ابداعات و ابتکارات ایشان هم در این زمینه نباید گذشت. استاد مطهری در سال های 45 – 1346 سلسله مقالاتی را در مجله ی زن روز به چاپ می رساند با عنوان زن در حقوق اسلامی که بعدها در سال 1353 با عنوان نظام حقوق زن در اسلام منتشر می شود. (2)
همچنین در سال 1348 کتاب مسأله ی حجاب را به چاپ می رساند (3) و نیز در سال 1349 نقدها بر مسأله ی حجاب را پاسخ می دهد که پس از انقلاب به چاپ می رسد. این اثر به جهت دیدگاه های ناقد در بخش قبل معرفی شد.
استاد مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام از هویت انسانی زن با تکیه بر آیات قرآن بحث می کند و مانند علامه طباطبایی آن را به اثبات می رساند (ص 139 – 174)، البته از تفاوت های زن و مرد در سه عرصه ی جسمی و روانی و احساسات دیگر نیز سخن می گوید و آن را باور دارد و مبنای تفاوت احکام می داند (ص 197 – 222) و در ادامه به تبیین کلامی مسأله ی مهر و نفقه (ص 222 – 274) و مسأله ی ارث (ص 275 – 360) و حق طلاق (ص 287 – 360) و تعدد زوجات (ص 361 – 455) می پردازد. البته در لا به لای از مسأله ی اسلام و مقتضیات زمان و چگونگی انطباق احکام اسلامی با تحولات زمانه نیز بحث کرده است (ص 101 – 137).
در کتاب مسأله ی حجاب نخست به تبیین کلامی تفاوت حجاب زن و مرد پرداخته و تحلل های رقیب را نقادی می کند و آن گاه با بررسی فقهی و اجتهادی از لزوم نداشتن پوشش صورت زنان و دو دست تا مچ بحث می کند. در کتاب پاسخ های استاد نیز عمدتا تأکید بر دیدگاه هایی است که در مسأله ی حجاب یا نظام حقوق زن بدان پرداخته و از پاره ای دیدگاه ها رفع ابهام می کند. (4)
4. آثار دکتر علی شریعتی (1312 – 1386 ش). دکتر علی شریعتی در دهه ی شصت در چند نوشته و سخنرانی به مسأله ی زن پرداخته و در این آثار از هویت انسانی زن از نگاه اسلام و وجود الگوهای برتری چون حضرت فاطمه (س) و زینب (س) سخن می گوید. آنچه از وی در این زمینه جای مانده عبارت است:
– فاطمه فاطمه است، تحریر و تکمیل سخنرانی 1350/6/26 در حسینه ی ارشاد؛
– انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، تحریر سخنرانی در 1351/4/4 در حسینیه ی ارشاد؛
– سمینار زن، سخنان وی در ایام فاطمیه سال 22 و 23 و 24 تیرماه 1351؛
– حجاب، گفتگویی در سال 1355؛
(این چهار مبحث، در جلد 21 از مجموعه آثار با عنوان زن منتشر شده است. البته کتاب فاطمه فاطمه است نیز به صورت مستقل بارها به چاپ رسیده است).
– زن در چشم و دل محمد (ص) (این نوشته در کتاب حریت و حقوق زن در اسلام که حاوی چند مقاله از چند نویسنده است در آبان 1357 از سوی نشر میلاد به چاپ رسیده است).
شریعتی چنان که در بخشی از این نوشته هایش اشاره می کند می خواهد الگویی برای اکثر زنان جامعه ارائه کند که نمی خواهد زیر بار فرهنگ تحمیلی غرب یا فرهنگ کهن سنتی و جاهلی باشند. (5)
5. امام خمینی ( 1281 – 1368 ش). از امام خمینی اثر و نوشته ای مستقل در باب زن بر جای نمانده است، آنچه از ایشان در دست است مجموعه ای از سخنرانی ها و مصاحبه ها و نامه ها یا قطعه هایی در برخی آثار چون کشف الاسرار است که در دو دوره ی تاریخی خلق شده اند، یکی پیش از انقلاب اسلامی و دیگری در دوران انقلاب اسلامی یعنی از سال 1357 تا هنگام ارتحال 1368.
این مجموعه را مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی در دفتر هشتم از مجموعه ی تبیان با عنوان جایگاه زن در اندیشه ی امام خمینی گرد آورده و در سال 1374 به چاپ رسانده است. البته بخشی از این مجموعه پیش از این با عنوان های دیگری چون سیمای زن در کلام امام خمینی به چاپ رسیده است.
آنچه از مجموعه ی این گفته ها و نوشته ها بر می آید این است که امام خمینی علاوه بر تأکید بر هویت انسانی زن و برابری وی با مرد در کمالات انسانی تلاش می کند موانع مشارکت اجتماعی زنان را از سر راه بردارد او را در عرصه های اجتماعی – سیاسی و علمی فعال و با نشاط گرداند و البته این همه با تأکید بر نقش مادری و حفظ خانواده به عنوان بنیاد اساسی جامعه صورت می گیرد. در باب تجزیه و تحلیل دیدگاه های حضرت امام مقالات و کتاب ها و پایان نامه ها و چند همایش نیز برگزار شده است. (6)
6. آیت الله جوادی آملی. ایشان در سال 69 – 8631 درسی را برای محصلان جامعه الزهرا (س) در قم القا فرمود و در آن پاره ای از مسائل مربوط به زن را تجزیه و تحلیل کرد.
این مجموعه سخنرانی ها با عنوان زن در آینه ی جمال و جلال الهی پس از تحریر و بازنویسی در سال 1369 به چاپ رسید.
ایشان را مانند استاد مطهری باید ادامه ی اندیشه های علامه طباطبایی به شمار آورد، گر چه استاد جوادی آملی در بحث هویت انسانی زن مسأله را گامی به جلوتر برد و فراتر از قرآن به فلسفه و عرفان نیز استناد می کند تا هویت انسانی زن را در پرتو این دو دانش و صاحبان این علوم نیز آشکار سازد، چنان که در بحث تبیین کلامی تفاوت های فقهی و حقوقی مواردی را بیشتر از آنچه در کلام علامه طباطبایی و شهید مطهری طرح شده بود مورد بررسی قرار می دهد و این موارد عبارتند از: سن بلوغ دختران (352-355)، مرجعیت زنان (ص 381 – 383)، وجوب قضای نماز و روزه ی پدر بر پسر (ص 41 – 411)، پیامبری زنان (ص 231)، قضاوت زن (ص 383)، شهادت زنان (ص 346 – 347)، تفاوت دیه (ص 401 – 404)، تفاوت ارث (ص 404).
البته باید از برخی آرای جدیدی که ایشان در این کتاب عرضه داشته اند نیز یاد کرد: مرجعیت زنان را برای زنان روا می دانند (ص 376)؛ نبوت انبائی زنان را می پذیرد و تنها نبوت شریعی را مختص مردان می داند (ص 231)؛ امامت زنان را برای زنان جایز می شمرد (ص 376)؛ قضای نماز و روزه ی مادر را بر پسر بزرگ تر واجب می داند (ص 411).
در پایان این بحث باید از کتابی دیگر نیز یاد کرد که همین طرز تفکر را دنبال کرده و پیش از همه این آثار منتشر شده است، البته مباحث دینی را در مطاوی بحث گنجانده و از آن دفاع کرده است.
حقوق زن در اسلام و اروپا، نوشته ی حسن صدر، این کتاب در سال 1319 ش منتشر شده و در سال 1327 انتشارات فراهانی آن را تجدید چاپ می کند. نویسنده بخش عمده ی کتاب را به بررسی های تاریخی در فرهنگ و سرزمین های غیر اسلامی و نیز بررسی های حقوق سایر کشورها اختصاص داده و در لا به لا به دیدگاه های اسلام می پردازد و از آن دفاع می کند. وی در باب شخصیت زن معتقد است در این زمینه دو دیدگاه رایج است: یکی ضعف و ناتوانی زنان را امری ذاتی می داند و دیگری آن را امری تاریخی و فرهنگی دانسته که بر زن تحمیل شده است (ص 262 – 263). لکن نویسنده معتقد است هر دو رأی بر خطایند، چرا که باید گفت زن و مرد باید چنین باشند و نباید پنداشت که یکی قوی و دیگری ضعیف است تا دنبال ریشه و منشأ آن باشیم، می نویسد:
ساختمان جسمی و عقلی، مادی و معنوی این دو طبقه و مأموریت و وظیفه و خصایت آنها در گیتی به کلی با یکدیگر متفاوت و متخالف است. زن با خاصیت های مخصوص و برای منظور و مقصود خاصی ساخته شده، مرد برای وظیفه ی دیگری و به طرز و طور دیگری آفریده شده است (ص 264 – 265).
همچنین وی معتقد است خداوند حوا را از پهلوی آدم ساخت (ص 73)، لکن معتقد است زن در خانواده عامل مؤثری به شمار می رود و بلکه می تواند در اغلب شئون اجتماعی با مرد تشریک سعی کند (ص 72)، چنان که معتقد است زنان باید مورد تعلیم و تربیت قرار گیرند و گر نه عقل و شعوری که خداوند مثل مرد به او داده عبث و بیهوده است (ص 72). وی همچنین جواز طلاق در اسلام و اختیار دارای مرد را تبیین کرده و حکمت آن را بازگو می کند (ص 231 و 238) و از تعدد زوجات (ص 202 – 207) و نیز قانون ارث (ص 260) در اسلام دفاع کرده است.
در پایان می توان آرا و دیدگاه های این رویکرد را چنین تلخیص کرد: اعتقاد به هویت انسانی برابر زن و مرد؛ اعتقاد به تفاوت های زن و مرد در برخی حوزه ها چون تفاوت های جسمی و روانی و احساسات [به تعبیر دیگر این گروه دایره ی تفاوت ها را کمتر از رویکرد نخست می دانند]؛ اعتقاد به جواز و بلکه رجحان مشارکت اجتماعی زنان؛ تبیین کلامی تفاوت های حقوقی زن و مرد.

منهج و روش این رویکرد
آنچه را با عنوان روش و منهج این رویکرد می توان بر قلم آورد عبارت است از: اهتمام به قرآن به ویژه در حوزه ی شخصیت زن و حضور اجتماعی؛ اعتقاد به پالایش احادیث؛ باور به لزوم تعقل در فهم نصوص دینی و تبیین کلامی احکام؛ توجه به تأثیر فرهنگ های غیر دینی و تلاش برای پیرایش آنها.

پی نوشت :

1. دائره المعارف تشیع، ج 4، ص 576.
2. نظام حقوق زن در اسلام، ص 26 – 29؛ مجموعه آثار، ج 19، ص 37 -40.
3. فهرست کتاب های چاپی فارسی، ج 4، ص 4728.
4. جهت آشنایی بیشتر با دیدگاه های استاد مطهری در مسأله ی زن بنگرید: مهدی مهریزی، زن و فرهنگ دینی، ص 149- 157.
5. مجموعه آثار، ج 21، ص 4.
6. بنگرید: مجموعه مقالات کنگره ی بین المللی جایگاه و نقش زن از دیدگاه امام خمینی، 2 جلد، مهر ماه 1378؛ سید ضیاء مرتضوی، امام خمینی و الگوهای دین شناختی در مسائل زنان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1318؛ ویژه نامه ی پیام زن، ش 91؛ فاطمه صفوی، مدل اجتماعی جایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه ی اسلامی بر اساس دیدگاه امام خمینی، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1369 – 1370.
منبع: برگرفته از ماهنامه ی آینه ی پژوهش شماره ی 91

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید