آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته، 30 مهرماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با اشاره به ایام اسارت اهلبیت (علیهالسلام) و حوادث رخداده برای آنان، اظهار کرد: ایام اسارت اهلالبیت (علیهمالسلام) است، روزها و شبها،شبانهروزی است که عزیزان سیدالشهدا (علیهالسلام) در میان بیابان در جریان اسارت در به در درحال رفتن و حرکت بهطرف شام، بین کوفه و شام سیر میکنند.
جریان اسارت اهلبیت (علیهالسلام)، تبلور جهاد کبیر است
ایشان ادامه داد: جریان اسارت اهلالبیت (علیهمالسلام)، جهادی است در کنار جهاد یاران سیدالشهدا (علیهالسلام) (علیهالسلام) در روز عاشورا، انقلاب کربلا، انقلاب دوفصله است، یک فصل آن فصل شهادت است، تبلور جهاد فی سبیل الله در شهادت سیدالشهدا (علیهالسلام) و عزیزانش بود، یک فصل دوم آن، فصل اسارت است، فصل اسارت، تبلورگاه جهادی بالاتر و جهادی عظیمتر است که خداوند متعال، این جهاد را در قرآن، جهاد کبیر نامیده.
آیتالله علمالهدی با اشاره به آیه 25 سوره فرقان، عنوان کرد: در سوره مبارکه فرقان، آیه خداوند 52 خطاب میکند به پیامبر اکرم «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً»، ای پیغمبر، اطاعت از کافرین نکن، مجری منویات و نقشههای کفار نباش و با این تخلف از دستورات و تخلف از منویات کفار، با آنان جهاد کن، جهاد کبیر؛ یعنی آنجایی که مسلمانان در برابر خواستههای کفر و الحاد بایستند، مقاومت کنند و ایستادگی کنند، منویات کفر، طاغوت و استکبار را زیر پا بگذارند، قرآن این را جهاد کبیر میگوید، کاری که اهلبیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) در مسیر اسارت انجام دادند.
دشمن به دنبال تحقیر خاندان پیامبر (صلواتاللهعلیه) بود
ایشان بابیان اینکه دشمن به دنبال تحقیر خاندان پیامبر بود، یادآور شد: دشمن با اسارت اینها میخواست دو کار انجام دهد، خاندان پیغمبر و امام امیرالمؤمنین را تحقیر کند، صلابت رسولالله (صلواتاللهعلیه) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را از چشمها بریزد و دوم، با اسارت اهلبیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) کاری کند که اصلاً فکر قیام و انقلاب در برابر دستگاه حکومت بنیامیه از مغزها پرواز کند، دشمن میخواست این کار را بکند و اهلبیت (علیهالسلام) خلاف این کار را انجام دادند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با اشاره به، به دست گرفتن ابتکار عمل توسط اهلبیت (علیهالسلام)، خاطرنشان کرد: در مسیر اسارت اهلبیت (علیهالسلام)، در بازارها، در میان کاخها، در مجامع عمومی که دشمن تنظیم کرده بود برای اجرای این دو نیت باطل، اینها کاری انجام میدادند که هر دو نقشه دشمن نقش بر آب میشد، یعنی پرده قدرت و صلابت دشمن کاملاً پاره میشد، هیبت دشمن از چشمها میریخت، دشمن بهعنوان عنصر زبون، ضعیف، قابل حمله، قابل تهاجم و قابل مقابله با او درمیآمد، با صحبتهایی که اینها در این جلسات و کاخها و سر بازارها میکردند و عمل و رفتاری هم که با دشمن داشتند، بیاعتنایی، بیتوجهی، خرد کردن دشمن، روحیه را از دشمن گرفتن و ابتکار عمل به دست اهلبیت (علیهالسلام) بود.
ایشان ادامه داد: این جهاد نسبت به آنچه در کربلا صورت گرفت، جهاد کبیر بود، این را قرآن میگوید «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً»، یعنی آن مقابلهای که عزیزان سیدالشهدا (علیهالسلام) در روز عاشورا کردند در مقابل این جهاد به نص قرآن، آن جهاد صغیر بود و این جهاد کبیر بود، اینها جهاد کبیر انجام دادند، مایهی آنهم سنگین بود، آسان که نبود، انواع شکنجهها را اجرا میکردند، انواع ظلمها را انجام میدادند و انواع مظالم و فجایع را نسبت به این 84 زن و بچه انجام میدادند.
ماجرای جا ماندن و ظلم به طفل سهساله سیدالشهدا (علیهالسلام)
آیتالله علمالهدی به جریانهای رخداده در قصر بنی مقاتل اشاره و عنوان کرد: این روزها، روزهای قصر بنی مقاتل است، در بین راه کوفه و شام، لشکری که این کاروان اسرا را بهطرف شام میبرد، راه را گم کردند، در قصر بنی مقاتل منزلگاهی بود که آنجا راه را گم کردند، مقدار زیادی در کویر از اینطرف به آنطرف رفتند، خسته شدند و راه را پیدا نکردند، تصمیم گرفتند اتراق کنند، شب که هوا خنک میشود راه را ادامه دهند شاید راه را پیدا کنند.
ایشان افزود: خیمهها را سرپا کردند و لشکریان در بین خیمهها؛ آن روز، روز گرمی بود، آفتاب کویری عراق میتابید اما این زن و بچه که خیمه نداشتند، اینها وسط بیابان در آفتاب سرگردان، هرکدام رفتند یک بوتهای پیدا کنند شاید در سایه این بوته در مقابل این تابش آفتاب بتوانند استراحت کنند، اتفاقاً آن روز روزی بود که حال امام سجاد (علیهالسلام) هم خیلی وخیم بود، زینب کبرا به کمک بعضی خانمها توانست حضرت را به سایه سنگی هدایت کند، آنجا مشغول پرستاری از امام سجاد (علیهالسلام) بود، وضعیتی امام سجاد (علیهالسلام) از نظر کسالت داشتند که میگویند یکی از جاهای یکه زینب کبرا فرمود «یا لیتنی الموت اعدمنی الحیاه»، ایکاش من مرده بودم و این روز را نمیدیدم، روز قصر بنی مقاتل بود.
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه طفل سهساله سیدالشهدا (علیهالسلام) از غافله جا ماند، گفت: اینها صبر کردند، این بچهها را کسی غذا نداد، کسی به این بچهها در این آفتاب سوزان آب نداد، آبی هم پیدا نمیشد، اینها بهزحمت زیر سایه این بوتههای خار یک جوری خود را پنهان میکردند تا شب شد، همینکه هوا خنک شد، غافله را حرکت دادند، در میان این بچهها، نازدانه سهساله ابیعبدالله زیر یک بوته خار خوابش برده بود، این داستانی که شنیدید یک دختر از شتر افتاد، دختر از شتر افتادن نبود، قصه قصر بنی مقاتل است.
ایشان اضافه کرد: این نازدانه خوابش برده بود، دید هوا تاریک است و از غافله هم اثری نمانده، از آنطرف نیزهای که سربریده ابیعبدالله بر آن بود به زمین چسبید و از جا کنده نشد، صورت برگشت بهطرف قصر بنی مقاتل، آمدند رمز را از امام سجاد (علیهالسلام) پرسیدند، حضرت به عمهشان فرمودند عمه بچهها را سرشماری کند، معلوم شد این نازدانه سهساله عقب مانده.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: زجر بن قیث، یک ملعونی مأمور شد برود این بچه را پیدا کند؛ غلام زجر میگوید من هم همراه زجر راه افتادم در این بیابان و کویر اسب تاختیم، رسیدیم بهجایی که قبلاً سکونت داشتیم، اطراف را میگشتیم تا این بچه را پیدا کنیم، یکمرتبه ناله ضعیفی از گوشه بیابان شنیدیم که فریاد میزد «وا محمدا»، «وا علیا»، «وا عما»، «وا ابتا»، گفت بهطرف این ناله رفتیم، به این بچه نازدانه رسیدیم، این زجر ملعون تا این بچه را دید بهجای اینکه نوازش دهد و دلداری دهد، تازیانه را بلند کرد بر سر و شانه این بچه کوبیدن.
با دشمن تعامل معنا ندارد
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با تأکید بر اینکه تعامل با دشمن معنا ندارد، تصریح کرد: جلو رفتم و گفتم زجر، الآن این بچه جان میدهد، نوازش نمیدهی، لااقل این بچه را زودتر به بغل عمهاش برگردان، این شرایط اهلبیت (علیهالسلام) بود و در این شرایط اهلبیت (علیهالسلام) مقاومت میکردند، میایستادند، در تمام این 84 زن و بچه و در بین این اهلبیت (علیهالسلام)، یک نفر نگفت برویم با دشمن تعامل کنیم، برویم مذاکره کنیم، شاید اینها لااقل بشر و انسان هستند، شاید انسانیت آنان تحریک شود، آنان ایستادند و مقاومت میکردند، کسی نگفت تعامل کنیم چون دشمن، دشمن است، با دشمن تعامل معنا ندارد، این را خدا میگوید جهاد کبیر.
جهاد کبیر یعنی در مقابل دشمن قد خم نکنیم
ایشان تصریح کرد: از چند ماه گذشته، عنوان جهاد کبیر بهوسیله مقام معظم رهبری وارد ادبیات سیاسی دینی ما شده، در یک جمعی که عزیزان سپاهی در آنجا بودند و یک عده از فرماندهان در محضر مقام معظم رهبری بودند، ایشان عنوان جهاد کبیر را مطرح فرمودند و فرمودند ما الآن باید جهاد کبیر انجام دهیم، جهاد کبیر یعنی چه؟ یعنی همان مقاومتی که اهلبیت (علیهالسلام) امام حسین مقابل دشمن داشتند، ما مقابل دشمن همان مقاومت را در برابر خواستههای دشمن داشته باشیم و در مقابل دشمن، قد خم نکنیم همانطوری که آنان بودند.
دشمن میخواهد جوانان کشور عیاش و لاابالی باشند
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه دشمن در عرصههای مختلف خواستههایی از ما دارد، ادامه داد: امروز دشمن ما در عرصه فرهنگی خواسته دارد، در عرصه اقتصادی خواسته دارد و در عرصه سیاسی نیز خواسته دارد؛ خواسته آن در عرصه فرهنگی این است که جوانهای این مملکت بشوند لاابالی، بیبندوبار، ولنگار، ارزشهای دینی و اخلاقی را زیر پا بگذارند بهوسیله این ولنگاری، بیدین و شهوترانی نابکارانه حرام، هویت دینی از این مردم گرفته شود، این خواسته دشمن در عرصه فرهنگی است.
خواسته اقتصادی دشمن، دراز بودن دستمان در مقابل دنیا است
خواسته دشمن در عرصه اقتصاد این است که ما وابسته بشویم، تمام مبادی هنری، فنی، علمی خودمان را از دست بدهیم و بههیچوجه قائم به وجود خودمان و قائم به امکانات و استعدادهای درونی خودمان نباشیم و در همهجا دستمان پیش دنیا دراز باشد، این هم خواسته دشمن در عرصه اقتصاد است.
پذیرش معادلات بینالمللی دشمن، خواسته سیاسی آنان است
در عرصه سیاست خواسته دشمن این است که معادلات بینالمللی دشمن را بپذیریم، مسیر سیاست خودمان را با تأمین منافع استکباری دشمن در دنیا تنظیم کنیم، به کمتر از این هم راضی نمیشود، این سه خواسته دشمن؛ رقیه امام حسین (علیهالسلام) شلاق خورد، در خرابه شام کنار سربریده باباجان داد، تسلیم دشمن نشد، چطور ما تسلیم خواسته دشمن میشویم؟
مجری خواستههای دشمن نباشید
ایشان با تأکید بر اینکه نباید مجری خواستههای دشمن در داخل بود، گفت: برادر جوان، خواهر جوان، بیعفتی تو، بیحجابی تو، این خواسته فرهنگی دشمن است، تو خواهر جوان، زینب نه زهرا نه، بیا مقلد این بچه سهساله بشو، تو مجری خواسته دشمن نباش؛ برادر جوان، ولنگاری و بیبندوباری تو خواسته دشمن است، بیا از عیاشیها، شهوترانیها و لذایذ نفسانی حرام و گناه دست بکش، نگو کشور، کشور آزاد است و باید خوشگذرانی برای جوانان آزاد باشد و جوانان آزاد باشند در خوشی، چه کسی مخالف خوشی جوانان است؟ یک عده هم راه بیفتند، فکر شغل، ازدواج، خانواده و سرمایه جوان نیستند، سنگ جوان را به سینه میزنند که چرا جلوی شهوترانی و ولنگاری جوان را میخواهید بگیرید؟ این خواسته دشمن است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی تصریح کرد: خواسته دشمن در اقتصاد این است که ما قائم به خودمان نباشیم، این استعدادها و توانمندیهای درونیمان اکتفا نکنیم؛ ما یک جمعیت 80 میلیونی استعداد، علم و فناوری هستیم و نمونه آن در این عرصهها، مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان دو روز گذشته فرمودند، دشمن میخواهد همه اینها را کنار بگذاریم، همه نخبگان بشوند بنده حلقهبهگوش آمریکا، به ما سرویس ندهند، داخل کشور به اینها وابسته نباشیم.
اگر اقتصاد مقاومتی پیاده میشد، اقتصاد چنین وضع سخیفی نداشت
ایشان بابیان اینکه عمل نکردن به راهبرد اقتصاد مقاومت، وضع اقتصاد کشور را به چنین روزی مبدل کرده، یادآور شد: مقام معظم رهبری طرح دادند، راهبرد دارند، حتی راهکار اجرایی راهبرد، اقتصاد مقاومتی مطرح کردند؛ سه سال است مقام معظم رهبری دم از اقتصاد مقاومتی میزند، اگر راهکارهای مقام معظم رهبری در راهبرد اقتصاد مقاومتی با همان شکل اجراشده بود، هم شما مردم عمل میکردید، هم مسؤولین عمل میکردند، الآن واقعاً وضع اقتصاد ما به این وضعیت سخیف و طاقتفرسا میرسید؟
امامجمعه مشهد مقدس خاطرنشان کرد: اینکه چشمباز کنیم و چشم به دروازههای غرب داشته باشیم که روزی تحریمها را بردارند، روزی پولهای ما را بدهند، روز دلار ما را آزاد کندن که وضعمان خوب شود، خب روزگار ما به اینجا کشید درحالیکه اگر از روز اول راهبردهای رهبری را در اقتصاد مقاومتی عمل میکردیم، به این روز نمیرسیدیم.
مسئله هستهای و موشکی تنها بهانه است
ایشان افزود: در راهبرد سیاسی، برادران، خواهران، تمام مسائل بهانهجویی است، بهانهگیری است، مسئله هستهای، مسئله موشک، همه اینها بهانه است، اصل این است که شما باید بشوید مجری تعاملات و معادلات بینالمللی آمریکایی روی کره زمین و به کمتر از این راضی نمیشوند، اجرای این معادلات این است اگر میخواهید بچه فلسطینی را سر ببرند، بگذارید سر ببرند، اگر مزدوران آمریکایی بناست سر پدر و مادر عراقی را مقابل چشم بچه شیعه عراقی سر ببرند، بگذارید ببرند، ما باید واقعاً مجری معادلات بینالمللی آمریکا شویم؟
آیتالله علمالهدی با تأکید بر اینکه با هیچ شخص مخالف نیستیم، اظهار کرد: برادران، عزیزان، ما باکسی مخالف نیستیم، ما ضد هیچکس نیستیم، ما در مقام تخریب کسی نیستیم، این مسئله عقل است، عقل انسانی است، منهای ایمان، عقل باایمان بهتر از این به ما میگوید که با دشمن نمیشود تعامل کرد، نیایید فکر ساختوساز با آمریکا باشید و اسمش را بگذارید تعامل سازنده با دنیا!
اسم آمریکا را گذاشتهاند دنیا، میگویند بدون تعامل سازنده با دنیا توسعه صادرات نداریم!
نماینده ولیفقیه تصریح کرد: مگر آمریکا دنیاست؟ مگر دنیا اینها هستند؟ اینها دنیا خوارند نه اینکه دنیا هستند، آنوقت شما میخواهید با اینها بسازید و بگوید تعامل سازنده با دنیا، بدون تعامل سازنده با دنیا توسعه صادرات نداریم، بدون تعامل سازنده با دنیا رشد اقتصاد نداریم، بدون تعامل سازنده با دنیا چنین و چنان میشویم، اسم آمریکا را بگذاریم دنیا و بعد هم تعامل سازنده! مگر با دشمن میشود تعامل سازنده کرد؟
نغمه مسموم تعامل سازنده با دشمن را در گوش مردم پر نکنید
ایشان گفت: روزی که ما با صدام میجنگیدیم، میشد بگوییم تعامل سازنده با صدام؟ این دشمنی است که بهغیراز براندازی ما راضی نیست، ما با این چه تعامل سازنده میتوانیم داشته باشیم؟ عزیزان، از این حرفها نزنید، نغمههای مسمومش را در گوش مردم پر نکنید، اینها دشمناند، بهغیراز نابودی ما به چیز دیگر راضی نیستند، هرچند قدم بهطرف آنان رفتند، به همان مقدار چند قدم بهطرف نابودی خودمان قدم برداشتیم؛ ما امام حسین داریم، ما عاشورا داریم، ما زینب، رقیه و رباب داریم، اینها به ما چه درس دادهاند؟ فقط گفتند بعد از 1400 سال بنشینید، یادتان بیاید و گریه کنید یا نه، باید راه بیفتیم به دنبال اینها؟ به دنبال همان بچه سهساله راه بیفتیم.
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه ما در عرصههای مختلف الگو و مقتدا داریم، خاطرنشان کرد: ما قبول داریم اینها را، اینها را مقتدای خودمان میدانیم، اینها را ما اهلبیت نبوت میدانیم، این اهلبیت نبوت به ما راه دادند، مسیر روشن کردند، زجرها تحمل کردند و راه را به ما نشان دادند و آنوقت ما فقط به گریه و اشک اکتفا کنیم و راه آنان را نرویم؟ این جهاد کبیر از چند ماه قبل وارد ادبیات سیاسی دینی ما شده، جهاد کبیر از طرف مقام معظم رهبری یک تکلیف است، یک شعار و نامگذاری نیست.