جوانانی که به دلیل رعایت مسائل دینی مانند برگزاری مراسم عروسی بدون رقص و آواز و حجاب مدت ها در انتظار ازدواج ماده اند و به دلیل رعایت این مسایل کسی سراغشان نمی رود و چه بسا مجبورند که دست از اعتقاداتشان بردارند، چه کنند؟ در صورت نبودن فردی متدین آیا می توان با غیر متدین ازدواج کرد به این امید که او را هدایت می کنیم؟

جوانانی که به دلیل رعایت مسائل دینی مانند برگزاری مراسم عروسی بدون رقص و آواز و حجاب مدت ها در انتظار ازدواج ماده اند و به دلیل رعایت این مسایل کسی سراغشان نمی رود و چه بسا مجبورند که دست از اعتقاداتشان بردارند، چه کنند؟ در صورت نبودن فردی متدین آیا می توان با غیر متدین ازدواج کرد به این امید که او را هدایت می کنیم؟

در پاسخ به این سؤال توجه تان را به نکات ذیل جلب می نماییم نکته اول: با نگاهی گذرا به مسئله ازدواج دختران خواهیم دید که این مشکل فراتر از مسائل مذکور در سؤال به صورت یک مشکل عام و فراگیر مطرح است که دلایل این امر را به روشنی در جامعه می توان دید از جمله مسأله اشتغال، مسکن، رسوم غلط اجتماعی و… پسران می باشد ولی با همه این اوصاف بازهم شاهد آنیم که افراد مذهبی خصوصاً دختران مذهبی در امر ازدواج توفیق بیشتری پیدا می کنند چرا که به خاطر نداشتن بعضی خصوصیات از جمله چشم هم چشمی کمتر، انتظارات مناسب از فرد مقابل، توکل و توسل به خدای متعال و دوری از عوامل تفرقه انگیز و امور شیطانی انتخاب و سلامت ازدواج آنها بالاتر است و استمرار آن ازدواج بیشتر از سایر مردم است.[1] نکته‌دوم: متأسفانه در جامعه ما این تفکر که مراسم عروسی بدون ‌رقص و آواز… عروسی نیست بلکه بیشتر به مراسم ختم و عزا می ماند رایج است و این امر تقریباً در همه استانهای کشور وجود دارد ولی سؤال این جاست که چگونه یک نفر می تواند برخلاف رسوم غلط رایج عمل کند حال اگر کسی بخواهد این مشکل را حل کند به نظر می رسد گام اول این است که خود شخص، مشکل را خوب بشناسد مثلاً این که نظر مرجع تقلید وی در این باره چیست؟ پس در درجه اول، حکم این مسئله را باید از طریق استفتاء از مرجع سؤال کرد چه بسا مشکل این فرد در همین مرحله حل شود. در مرحله بعد فرد مذکور باید با اطرافیان خود که به نحوی در این امر مؤثر می باشند ـ چه موافقین چه مخالفین ـ صحبت کند و دلایل خود را برای آنان بازگو کند و از آنان بخواهد که او را در این مهم یاری دهند[2] چه بسا صحبت وی با یاری خداوند متعال مؤثر افتد یا این که حداقل از شدت و غلظت این مراسم کاسته شود. سوم این که اگر این شخص بخواهد در نفی چیزی موفق باشد بیش از هر چیز باید به فکر جایگزین مناسب برای آن باشد اسلام با گناه مخالف است نه با شادی و نشاط های حلال و مشروع به عنوان مثال در خیلی از عروسی های افراد مذهبی به جای ترانه و ساز و آواز از مولودی خوانی و مدیحه سرایی، طنز و… بهره می برند و خوشبختانه این گونه عروسی ها در حال گسترش است.
نکته سوم: به این مثال و مسئله شرعی دقت کنید: کسی که وظیفه اش تیمم است اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی می ماند در وسعت وقت می تواند با تیمم نماز بخواند.[3] شخص باید توجه داشته باشد که اگر او امید ندارد که به هیچ نحوی در آینده مشکلش حل شود با توجه به آفات بسیار مخرب تأخیر در ازدواج به موردی که نزدیکترین گزینه به معیارهای اصیل اسلامی است پاسخ مثبت دهد و مطمئن باشد که خداوند بقیه امور را خودش اصلاح خواهد کرد (دقت آری، وسواس خیر).
نکته چهارم: درجه ایمان افراد را از ظاهرشان نمی توان تشخیص داد و کم نیستند افرادی که از روی هوای نفس و با بهانه هدایت دیگران در این دام گرفتار آمده اند ولی در و در انتها طعم تلخ طلاق را با تمام وجود حس کرده اند البته این حرف به این معنا نیست که هیچ کس نباید چنین کاری انجام بدهد بلکه اگر فردی واقعاً واجد شرایط لازم برای این امر باشد چه بسا موفق شود، ولی تجربه نشان داده که درصد چنین افراد بسیار اندک است و این را بدانیم که اگر کسی در راه خدا ثابت قدم باشد هیچ عاملی هم چون نگاه ها و حرفهای دل سرد کننده دیگران مانع او نخواهد شد و در ادامه راهش بیشتر مصمم می شود.
نکته پنجم: افراد مذهبی زیادی وجود دارند که به حجاب و ظاهر دینی اهمیت می دهند و منتظرند که افراد متناسب با شأن (فرهنگی، مذهبی و…) خود را پیدا کنند و با آنها ازدواج کنند. چون طبق نظر قرآن و روایات مردان مؤمن و پاک باید با زنان مؤمن عفیف ازدواج کنند و مؤمنین دیگر باید در این امر کمک کنند تا این خواسته دینی تحقق یابد و خانواده دختران و خود دختران اگر چه صلاح نیست (بخاطر خودشان) به خواستگاری پسران بروند اما می توانند به افراد امین، رازدار و فهمیده بگویند که به طور غیر مستقیم آنها را به افراد مناسب معرفی نمایند

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، چاپ چهارم 1378.
2. آداب معاشرت با خویشاوندان، محمود ارگانی بهبهانی حائری، انتشارات پیام مهدی، چاپ اول، 1380.

پی نوشت ها:
[1]. فصلنامه حوزه و دانشگاه شماره 29، مقاله‌روان شناسی و دین، دکتر فرامرز سهرابی (استادیار دانشگاه علامه تهران).
[2]. اسماعیلی، امیر، جوان در هیاهوی اضطراب، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول،1380، ص 112.
[3]. رساله توضیح المسائل مراجعه احکام تیمم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید