رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (2)

رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (2)

نویسنده: مهدی مهریزی

رویکرد سنتی
این رویکرد قدیمی ترین و کهن ترین و مشهورترین دیدگاه غالب در دوره های مختلف تاریخ اسلامی به شمار می رود. با همه ی این سابقه و شهرت در دوران معاصر که زن به عنوان مسأله مطرح شد به صورت یک رویکرد هویت یافت. نخستین بروز این رویکرد با نوشته های عدیده ای در خصوص حجاب زنان و پرهیز دادن از اختلاط و حضور زنان در صحنه های مردانه است. مخالفت با تأسیس مدارس آموزش زنان در این راستا قرار دارد. با گذشت زمان این دیدگاه ها به مباحث انسان شناختی و تفاوت های زن و مرد و کمالات هر یک مستند می گردد.
البته به حق باید دغدغه ی این نویسندگان و صاحبان آرا را در دفاع از عفت و پاکی زن مسلمان و پرهیز از بی بند و باری جدی تلقی کرد، گرچه نوع واکنش های آنان را می توان نقد کرد.
براساس آنچه در مقدمات بحث یاد شد نخست گزارشی از اهم منابع و سپس دیدگاه ها و در آخر تحلیلی از منطق و منهج اینان ارائه می شود:

1. اهم منابع
چنان که گذشت این رویکرد با سابقه ترین دیدگاه مذهبی به شمار می رود و منابع این رویکرد را باید در دو نوع منظور کرد: یکی منابع عام علوم اسلامی از قبیل کتب تفسیر، حدیث، فقه، تاریخ، کلام ، فلسفه، عرفان، اخلاق، و … و دیگری کتاب های ویژه ی مسائل زنان که عمدتا در این یکصد سال تدوین شده است. بسیاری از ریشه ها و مستندات این رویکرد در منابع عام یافت می شود که اگر تلفیق گردد چهره ای ناموزون را از زن تصویر می کند و البته پاره ای از آنها در کتب خاصی با تعدیل و توجیهاتی راه یافته است. ابتدا به طرح برخی از این نمونه ها در کتب گوناگون علوم اسلامی اشاره می گردد.

کتب تفسیر و علوم قرآنی
مفسران نوعا در ذیل آیات الرجال قومون علی النساء (1) و للرجال علیهن درجه (2) و آیه ی شهادت و … (3) به تفاوت های زن و مرد و ناتوانی های آنان پرداخته اند. زرکشی در البرهان فی علوم القرآن برای بیان معنای «من» از حروف جاره که به معنای جنس است، چنین مثل می زند: «الرجل خیر من المرأه (4)؛ جنس مرد از جنس زن بهتر است».

کتب حدیث و محدثان
در لابه لای کتب حدیث نیز روایاتی در این زمینه وجود دارد، رجوع شود به کتاب النساء فی اخبار الفریقین و شخصیت و حقوق زن در اسلام (5) و زن در سخن و سیره ی امام علی (6) و … .
ملا امین استرابادی روایت مشورت با زن و مخالفت با آنان را نعمت الهی ای می داند که خداوند به عنوان شاخص و ترازوی سنجش درستی و نادرستی رای در اختیار مردان قرار داده است.

کتب کلام، فلسفه و عرفان
ضیاء الدین جرجانی از متکلمان قرن نهم می نویسد: «پس ناچار باید که کردگاری پدید آورنده ای باشد و آن خدای تعالی است که بی همتا و بی همباز است و زن و فرزندش نیست که زن از بهر راندن هوا و شهوت نفس و جستن راحت و لذت باید و این بر خدای تعالی روا نباشد». (7)
ملا صدرا در کتاب الاسفار الاربعه ضمن بر شمردن نعمت های خداوندی به انسان، یکی از نعمت ها را تولد حیوانات گوناگون می داند که بعضی برای خوردن، بعضی برای سواری، بعضی برای راحتی و برخی برای ازدواج و آن گاه این آیه را می آورد: و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجا؛ حاج ملا هادی سبزواری در تعلیقه بر این عبارت می نویسد:
این که زنان را در سلک حیوانات قرار داد اشاره ای لطیف است به این که زنان به جهت ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل به زیورهای دنیایی گویا در زمره ی حیواناتند، چرا که سیرت غالب آنان سیرت چهار پایان است و خداوند لباس انسانی بر آنان پوشاند تا مردان بتوانند با آنان همنشین شوند و ازدواج کنند. بدین جهت در شریعت ما جانب مردان رعایت شده و بر زنان در بسیاری از احکام مسلطند مانند طلاق و نشوز. (8)

کتب فقه
گذشته از تفاوت هایی که در کتب فقه میان احکام مردان و زنان وجود دارد و به پیش از 150 مورد می رسد (9) برخی دیدگاه ها و تحلیل ها نیز در خور تأمل است، از قبیل مردان را در انجام نماز میت اولی از زنان دانستن همچون اولویت افراد آزاده بر برده، (10) غلبه ی فسق بر زنان و قلت عدالت در میان آنان، (11) تشبیه ازدواج به کرایه دادن و کرایه گرفتن، (12) شمردن دنده های مرد و زن برای تقسیم ارث افراد خنثی، (13) شایسته دانستن مردان برای کمال (14) و … .
از این منابع عام که بگذریم، کتاب های تدوین شده ویژه ی مسائل زنان در این یکصد ساله کم نیست. این آثار نخست با محوریت مسأله ی حجاب آغاز شد و سپس با عنوان های زن در اسلام یا تفسیر برخی از آیات و یا موضوعات خاص دنبال شد؛ اینک به معرفی اجمالی اهم این آثار می پردازیم:
– رساله ی وجوب حجاب، تألیف محمد صادق ارومی فخر الاسلام (م 1330 ق). وی در سال 1339 ق / 1290ش این کتاب را نوشت و به استناد انجیل و قرآن از وجوب حجاب زنان دفاع کرد؛ در بخشی از رساله تلخیص دیدگاه مسیحیان و نیز مسلمانان را در باب زن چنین بیان می دارد:
– زینت زن حیا و تقواست نه طلا و مروارید.
– زن دین داری اش را با اعمال صالح به اثبات می رساند نه تجارت و اختلاط با مردها.
– زن نباید مسلط بر شوهر شود، الرجال قوامون علی النساء.
– خدا اول آدم را آفرید بعد حوا را پس از مرد همیشه باید مقدم باشد.
– آدم فریب شیطان را نخورد، بلکه حوا فریب خورد؛ پس زن زود فریب می خورد، پس مطلوب حجاب و نقاب و سکونت در خانه است، نه زینت و کشف و مخالطه با مرد. (15)
رساله های دیگری نیز در این دوره با همین مضامین تدوین شده است مانند: رساله ی شریفه ی لزوم حجاب، تألیف چند نفر مشروطه خواه؛ رساله ی رد کشف حجاب، نوشته ی اسدالله خرقانی؛ فلسفه ی حجاب، اثر ابو عبدالله زنجانی؛ صواب الخطاب فی اتقان الحجاب، تألیف میر هاشم مجتهد مرندی خویی؛ حجاب پرده ی دوشیزگان، تألیف محمد حسن صابری مازندرانی؛ لب اللباب، نوشته ی سید علی اکبر رضوی برقعی و … . (16)
– وسیله العفایف یا طومار عفت، نوشته ی یوسف نجفی جیلانی (1245 – 1327 ش). این کتاب نخست در سال 1306 ش / 1346 ق در رشت به چاپ می رسد و برای دومین بار در سال 1334 ش در قم منتشر می گردد و چاپ سوم آن نیز در سال 1372 ش در قم به انجام رسیده است. (17) اصل کتاب دو جلدی است که ظاهرا جلد دوم آن تا کنون به طبع نرسیده است. نویسنده از آثار نویسندگان عرب چون الاسلام روح المدینه از مصطفی غلایینی و مبدأ ارتباط التمدن بدین الاسلام از عبدالحمید افندی جابری و المرأه المسلمه از محمد فرید وجدی و مجلاتی چون العرفان، العلم، الهلال، المنار، حبل المتین و الاسلام استفاده برده است. (18) نویسنده درباره ی زن در ادوار پیشین، مقایسه ی زن و مرد از دیدگاه های مختلف، بررسی و تحلیل برخی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام و حجاب سخن گفته است.
– مدینه الاسلام روح التمدن، شیخ احمد شاهرودی. این کتاب در سال 1346 ق / 1307 ش در نجف منتشر شده است. کتاب دارای 363 صفحه است که 66 صفحه ی آن مربوط به زن و حجاب است (19) و مباحثی پیرامون تفاوت زن و مرد، تساوی حقوق، ازدواج، امتیازات زن در اسلام [11 مورد]، محدودیت های زن [10 مورد] و حجاب را به بحث گذارده است.
– المرأه المسلمه، نگارش محمد فرید وجدی، 1878 – 1954 م. این اثر را سید مفید حسینی ملجائی خلخالی [م 1381 ش] در سال 1349 ق (1309 ش) ترجمه کرده و در همان سال با نام بانوی اسلامی به چاپ رسیده است. چاپ دوم آن در سال 1337 ش / 1378 ق از سوی کتابفروشی بنی هاشمی تبریز صورت می گیرد. کتاب در سیزده فصل تنظیم شده و نویسنده در آن به نقد دیدگاه های نو و جدید به ویژه دیدگاه های قاسم امین پرداخته است. در پایان کتاب خلاصه ی فصول سیزده گانه را در نه بند جمع بندی می کند که برخی از آن بندها چنین است:
– زن از جهت خلقت بدنی و جسمی از مرد ضعیف تر است و از حیث قبول علم نیز از مرد کمتر است و این ضعف در زن نه به قصد پست قرار دادن زن از مرد و یا الزام نمودن زن برای خضوع و اطاعت نمودن از مرد است، بلکه وظیفه ی مخصوصه ی زن بیش از این مقدار اقتضا و ظرفیت ندارد (ص 190- 191).
– برای هر موجودی کمالی است مخصوص به او و کمال زن در این نیست که عضلاتش محکم و دایره ی معلوماتش اتساع داشته باشد، بلکه کمال زن در یک هویت روحیه است (ص 191).
– زن نمی تواند به آن کمال برسد مگر آن که عیال باشد از برای مرد و مادر باشد برای اطفال که آنها را با تربیت صحیحه تربیت کند و این مطلب نه تنها از باب اعطای وظیفه به صاحب وظیفه است، بلکه نمو ملکات زن و تهذیب مواهب زن حاصل و مسیر نمی شود مگر به این وسیله، زیرا زن جسما و روحا برای همین موضوع خلق شده (ص 191 – 192).
– الحجاب فی الاسلام، قوام الدین وشنوی. این کتاب چنان که در پایان آن آمده (ص 101) در سال 1372 ق [1330 ش] نگارش یافته و در چاپخانه ی حکمت قم به چاپ رسیده است. زبان کتاب عربی است. نویسنده از وجوب ستر وجه و کفین دفاع می کند و ادله و مستندات فقهی آن را بیان می دارد و در ضمن کتاب به مباحثی در مورد جایگاه زن و مرد و تفاوت های آنان و روایاتی در مذمت زنان اشاره دارد.
– الفروق بین المرء و المرأه فی نظر الشرع، نوشته ی حاج سید علی مولانا تبریزی. این کتاب در سال 1379 ق / 1338 ش در تبریز به چاپ رسید. نویسنده تفاوت های موجه در کتاب فقهی را در 171 بند برشمرده و برای هر یک در پاورقی ها شرح و توضیحی ارائه می دهد.
– زن و انتخابات، شماره ی اول از مجموعه «از اسلام چه می دانیم»، نگارش زین العابدین قربانی و محمد شبستری و علی حجتی کرمانی و عباسعلی عمید و حسین حقانی. انتشارات کتابفروشی طباطبایی قم، این کتاب در سال 1339 به چاپ رسانده است. (20)
این کتاب با مقدمه ی آیت الله ناصر مکارم شیرازی آغاز می شود و دارای پنج بخش است. در بخش اول با عنوان چرا زنان حق حکومت ندارند از تفاوت های جسمانی و روانی زن و مرد سخن می رود و با نقل کلماتی از دانشمندان در اثبات این نظریه تلاش می شود. در بخش دوم با عنوان تمدن و آزادی زنان نخست دیدگاه های برخی غربیان را در نفی فعالیت های اجتماعی – سیاسی گوشزد می کند و سپس به چهار کشور سویس و آمریکا و شوروی و انگلستان اشاره دارد که زنان در منصب های سیاسی این کشورها حضوری ندارند. در بخش سوم ادله ی اسلامی بر عدم جواز حضور زنان در انتخابات را می آورد. در بخش چهارم ادله ی موافقان را نقل و نقد می کند و در بخش پنجم زیان های فردی و اجتماعی چنین آزادی هایی را برای جوامع بشری بر می شمارد.
– پاسخ های استاد به نقدهایی بر کتاب مسأله ی حجاب، استاد مرتضی مطهری. پس از چاپ مسأله ی حجاب مرحوم مطهری، یکی از فضلا در سال 1349 ش نقدهایی در حاشیه ی چاپ سوم می نگارد و در اختیار استاد شهید مرتضی مطهری قرار می دهد. این اثر حاوی آن نقدها و پاسخ های استاد مطهری می باشد. ناقد دیدگاه های مرحوم مطهری در باب حجاب را مخالف دستورات دینی و لااقل دستورات مستحبی آن می داند و بر این باور است که اسلام نه تنها طرفدار ستر بلکه طرفدار پرده نشینی زنان است (ص 7) و دیدگاه های استاد مطهری را نوعی تشویق ورود زنان در میان اجتماع مردان می داند که از نظر اسلام ممدوح نیست (ص 22). نام ناقد در کتاب مشخص نشده است.
– مزایای زن و مرد در اسلام، تألیف سید ابوالفضل نبوی قمی. ظاهر امر آن است که اصل نگارش در سال 1348 ش پایان یافته است و تاریخ پایان دیباچه نیز بدان صراحت دارد (ص 3). در پایان کتاب که تاریخ قید شده با تعبیر وقع التألیف و النشر ببلده قم سال 1391 ق / 1357 ش رقم خورده است (ص 15). اطلاعات دیگری نیز در شناسنامه و عنوان کتاب درج نشده است.
به هر حال نویسنده در این کتاب تفاوت های زن و مرد را در اسلام در زمینه های حقوقی و طبیعی و دینی در یکصد و شصت بند تنظیم و تحلیل کرده است. در مقدمه ی کتاب وجود اختلاف در جهان کبیر و سایر موجودات و جهان انسانی و میان افراد بشر را بازگو می کند تا به تفاوت های زن و مرد می رسد. آن گاه مستندات این اختلاف را از آیات قرآنی بر می شمرد و به بیان فلسفه ی آن می پردازد. پس از مقدمه در فصل نخست معامله ی بشر با زنان را در تاریخ تشریح می کند و در فصل های دوم تا پنجم امتیازات زن و مرد را در سه حوزه ی عبادات و معاملات و سیاسات و معاشرت بیان می کند.
– رساله بدیعه فی تفسیر آیه الرجال قوامون علی النساء، السید محمد حسین الحسینی الطبری (م 1358 ش). این کتاب در سال 1399 ق تألیف و از سوی انتشارات حکمت به چاپ رسیده است. ترجمه ی فارسی آن با عنوان ترجمه ی رساله ی بدیعه از سوی همان ناشر به چاپ رسیده است. در این اثر نخست بر پایه ی مبانی عام اسلامی جایگاه زن و مرد را نشان می دهد و تفاوت های آن دو را بر می شمارد، سپس در مبحث دوم به تفسیر آیه ی الرجال قوامون علی النساء می پردازد و محرومیت زنان را از منصب قضاوت و جهاد و ولایت برپایه ی آیه ی قوامیت و سایر ادله ی روایی اثبات می کند. از نتیجه گیری های پایان کتاب این است:
و بما ذکرنا ظهر عدم جواز دخولهن فی مجلس الشوری و ان کن فقهات ذوات اجتهاد و استنباط (ص 140)؛ از آنچه گفتیم دانسته شد که ورود زنان به مجلس شورا روا نیست گر چه زنان فقیه و مجتهد و صاحب قدرت استنباط باشند.
گفتنی است نویسنده دیدگاه های خود را در پاره ای از کتاب های دیگرش نیز باز گفته است؛ از ایشان در سال 1415 ق کتابی منتشر شده با عنوان کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین. در بخش های اولیه این اثر با آمار و ارقام از مضرات کنترل جمعیت بحث می شود. و در مبحث هفتم به تشریح برخی دیدگاه ها در زمینه ی زن می پردازد و به برخی نقدها پاسخ می گوید و بر این باور است که می توان میان پوشش و جدایی زنان از مردان و تربیت علمی زنان و تشویق و ترغیب آنان به علوم و فنون جمع کرد. (21)
– النساء فی اخبار الفریقین یا زن در اخبار شیعه و سنی، اثر سید محمود بن سید مهدی دهسرخی اصفهانی. این کتاب در سال 1415 ق [1373 ش] در قم چاپ شده است. نویسنده در این کتاب 260 حدیث را با ترجمه از کتاب های حدیثی شیعه و سنی گرد آورده و در پایان حدیثی را گوشزد کرده که حاوی 72 خصلت در زمینه ی آداب النساء و تفاوت میان احکام زنان و مردان است.
مضمون بسیاری از روایات تشویق زنان به شوهر داری و اطاعت از آنان در هر شرایط است یا آنان را به خانه نشینی و پرهیز از حضور در اجتماع و اختلاط با مردان تشویق می کند.
– دین و زن، محمد تقی صدیقین اصفهانی. هیچ گونه تاریخ و نشانه ای از ناشر و محل نشر در کتاب نیست و تنها در پایان کتاب آدرس «قم، خیابان صفائیه، کوی ورزشگاه» آمده است. کتاب به قطع رقعی و دارای 91 صفحه می باشد. نویسنده اوضاع و احوال را پس از انقلاب در حوزه های مرتبط با زنان شگفت آور و از فرط آزادی و یله ورها بودن دسته ای از زنان گله مند است و با توجه به مقدمه ی کوتاهی که آورده که آن را متأثر از غرب و اروپا می داند. وی در این کتاب چهل حدیث را در باب زن برگزیده که با ترجمه و تشریح آنها می خواهد دیدگاه اسلام را پیرامون زنان باز گوید. محور روایات منقول را حجاب زنان و پرده نشینی و پرهیز از اختلاط با مردان و رعایت حقوق شوهران و … تشکیل می دهد.

2. دیدگاه ها
در میان آثار یاد شده اعم از آثار عام یا اختصاصی، دیدگاه های مطرح را در سه بخش عرضه می کنیم: شخصیت زن، توانمندی ها و کمالات؛ حقوق و تکالیف زن و مرد؛ حضور اجتماعی زنان.

الف) شخصیت زن، توانمندی ها و کمالات
در تمامی آثار یاد شده آن جا که به بحث تکوین و خلقت زن و مرد پرداخته اند از برتری مرد بر زن در جنبه های تکوینی سخن گفته اند و همان را مبنای تفاوت های حقوقی و تبعیت زن از شوهر و نیز خانه نشینی اش به حساب آورده اند و علاوه بر آن تلاش شده از علوم جدید نیز مستنداتی اقتباس گردد و به ادله ی دینی منضم شود تا آن را موجه نماید. در کتاب طومار عفت می خوانیم:
تمام شرایع که منظورشان هدایت مردم است به سوی حق و مقصودشان تهیه و تنظیم هیآت اجتماعی بشر بوده و هست اتفاق دارند بر این که معامله با زنان مانند معامله با شخص قاصر و محتاج به ولی و کافل و قیم کامل می شد، چرا که زنان تکوینا، خلقتا، بدنا، ادبا، رأیا، عقلا و عملا نسبت به مردان ناقص هستند چنان که علمای اخلاق بیان و وصف نموده و زنان را به مغلوبیت و تسلیم در مقابل شهوات معرفی کرده می گویند: دوست داشتن لهو و لعب و تعلق به اوهام و پذیرفتن دسایس و اختلافات و تلون مزاج در زنان بیشتر از مردان است. (22)
در جای دیگری می نویسد: «زن در اسلام از فضایل آتیه بی بهره است و به عبارت اخری شارع مقدس اسلام خیلی از احکام تکلیفه را اختصاص به مردان داده و زن ها را از آن تکالیف آزاد نموده» و در اثر دیگر پس از نقل نه مطلب از کتاب فرید وجدی آنها را مبرهن به ادله ی علمیه می داند:
1) زن اضعف از مرد است جسما و اقل قبولا است در علم و این ضعف نه برای آن است که او را از درجه ی مرد تنزل دهد، بلکه برای آن است که وظیفه ی خاصه ی او مقتضی زیاده از آن نمی باشد و فطری طبیعی اوست که اگر هر قدر بذل جهد کند که به مرد برسد نمی رسد، زیرا نه جسما و نه ادراکا با مرد مساوی نخواهد بود.
2) از برای هر موجودی کمال خاصی است که منحصر به اوست و کمال زن به صلابت عضلات اوست و نه به اتساع دایره ی معلومات وی، بلکه کمال او منحصر است در موهبت روحیه که تمتع به او مطلوب است و آن موهبت، احساسات دقیقه وعواطف رقیقه ی اوست که حایز درجه ی اقصی است و موهبت مذکوره به حد کمال نرسد مگر در تحت قیادت مرد.
3) زن به کمال خاص الخاصی خود نرسد مگر آن زن مردی باشد و مادر طفلی که به تربیت صحیحه آنها را مربی شود و این نه برای آن است که فقط به وظایف خود رفتار نموده، بلکه نمو ملکات و تهذیب اکمال نشود مگر به زن بودن و مادر شدن به علت آن که روحا و جسما برای آن خلق شده.
4) اشتغال زن به کارهای مردانه سبب اعدام مواهب و اطفای ملکات و اذهاب بهجت و نزول اوست از مراتب خلقیه و موجب فساد ترکیبی او خواهد بود. به علاوه، سبب خلل در جامعه و حرجی است که در قلوب امت باقی خواهد ماند.
5) حجاب ضروری زنان است برای صلاح نوع انسانی عموما و صلاح زن خصوصا، برای این که در حجاب ضمانت استقلال و کفالت حریت زن خواهد بود.
6) زن در مدنیت مادیه کامل نیست و سیر به کمال هم نمی کند و به کمال هم نمی رسد و امروز علمای اروپ از حالت فعلی زن شاکی و سعی می کنند در وقوف سیر او.
7) طریق تعلیم امروزی در تمام ممالک اروپا و آمریکا برای زنان صالحیت ندارد به شهادت علمای همان ممالک هم.
8) تعالیم دیانت اسلامیه بالنسبه به زن موافق فطرت طبیعت زن است به تمام موافقت و تعلیمات دیانت اسلامیه به منزله ی قالب تام و تمامی است که جمیع خصایص و ملکات زن را حافظ است و اگر به همان دستورات اسلامیه نمو کند، شئونات او به اعلی درجه خواهد رسید.
9) زن مسلمه اگر در علوم کوشش نکند که خود را به حد کمال برساند نقص او نیست، مگر مبادی علوم ضروریه را که واجب است تحصیل آن بالضروره. (23)
در کتاب زن و انتخاب می خوانیم: «زن و مرد دارای دو خلقت متفاوت بوده و هر یک برای کار معین و مخصوصی ساخته شده اند، مراجعه به مختصات طبیعی این دو جنس و امتیازاتی که بین ساختمان فکر و عقل و بدن و احساسات و عواطف زن و مرد مشهود است مدعای فوق را ثابت می کند». (24)
در کتاب رساله ی بدیعه می خوانیم: «هر گاه زن و مرد را در استعدادهای طبیعی و خدادادی به تنهایی در نظر بگیریم تردیدی نیست که مردان بر زنان در ساختمان جسمانی و نیروی عقلانی و گستره ی تفکر و نیروی مدیریت برتری دارند، چنان که مضمون آیه ی قوامیت می باشد».
یا می خوانیم: «مرد نیرومند و قوی بنیه و دارای ساختمان بندی استوار و نیز عقلانی قوی و تفکر برنده و احساساتی متناسب است و زن بنیه ی ضعیف و استخوان بندی لطیف و احساسات برنده و عاطفه ای نیرومند و تفکری متناسب بر خلاف مرد دارد». (25)
این مضمون در بسیاری از کتاب ها و منابع این رویکرد دیده می شود.

ب) حقوق و تکالیف زن و مرد
طرفداران این نظریه بحث را از تفاوت های حقوقی و تکلیفی زن و مرد آغاز کرده اند و اگر به تفاوت های تکوینی و خلقت زن و مرد رسیده اند به عنوان مبنا و دلیل بوده است، به تعبیر دیگر چنین تفاوتهایی نزد آنان مسلم بوده است. علاوه بر این در پاره ای از آثار به صورت مستقل با ضمنی به این تفاوت پرداخته شده است.
در کتاب مزایای زن و مرد در اسلام چنین می خوایم: «به تقریب اکثر مواردی که در فقه اسلام میان زن و مرد فرق گذارده شده استقصا کردم یعنی بالغ بر 160 رقم اختلاف حکمی و حقوقی و اخلاقی آنان را جمع آوری نموده در چهار فصل به نام عبادات، معاملات، سیاسات و معاشرت قرار دادیم». (26)
مرحوم قوام الدین وشنوی در کتاب الحجاب فی الاسلام به نقل از ادهمی می نویسد:
جدایی زن و مرد از جهت شرعی روشن است، زیرا برای مردان بسیاری از مسائل مهم اصول دین و فروع آن رواست که برای زنان جایز نیست، مانند پیامبری، خلافت و امامت، جهاد، اذان، خطبه خواندن، اعتکاف، تحمل دیه، قسامه، ولایت بر نکاح و طلاق، ازدواج با بیش از یک زن، استفاده از کنیزکان به صورت شرعی، رجوع در طلاق، نسب از راه پدر، مهریه، نفقه، قضاوت، جمعه، جماعت، زیادتی عقل و دین، زیادتی سهم در ارث، لزوم اطاعت زن از شوهر و رعایت خشنودی شوهر و نه بالعکس؛ بلکه در دین، کسی که از زن اطاعت کند مذمت و نکوهش شده است، آفرینش زن از مرد و مخلوق منه از مخلوق افضل است، مرد توانایی جسمانی دارد، شجاعتش بیشتر افضل است، مرد توانایی جسمانی دارد، عزت نفس دارد، از خلق نیکو بهره مند است، دوستی اش پایدار، به عهدهایش پایبندتر است، بیشتر راز نگه دار است و تحمل سختی هایش از زن بیشتر می باشد. (27)
همچنین در کتاب الفروق بین المرء و المراه فی نظر الشرع 171 فرق میان زن و مرد را بررسی کرده است. یادآوری می کند که علامه مجلسی رساله ای در تفاوت های زنان و مردان در نماز و وضو تحریر کرده و در آن چهارده اختلاف میان زن و مرد را بر می شمارد. (28)

پ) حضور اجتماعی زنان
نظریه ی مسلم و مقبول نزد صاحبان این رویکرد پرده نشینی و ارتباط نداشتن زنان با مردان است. این مطلب را در گزارش کتاب پاسخ های استاد به نقدها بر کتاب مسأله ی حجاب آوردیم که ناقد از رجحان پرده نشینی زن در اسلام سخن می گوید (ص 7). همچنین در گزارش کتاب النساء فی اخبار الفریقین به این مسأله اشاره شد که نویسنده در احادیث 1 و 10 و 13 و 20 و 23 و 27 و 29 و 32 و … بر این امر تأکید می ورزد.
نویسنده ی کتاب رساله بدیعه با حضور زنان در مجلس شورای اسلامی مخالفت کرد. نویسندگان کتاب زن و انتخابات حضور زن را برای رأی دادن و انتخاب شدن مورد نقد قرار دادند. از اینها که بگذریم آرای برخی بزرگان دینی در تاریخ یکصد ساله ی ایران در این زمینه در خور توجه است.
مرحوم شیخ فضل الله نوری ( 1258-1337 ق/ 1824 – 1990 م) در روز دوشنبه هیجدهم جمادی الثانی سال 1325 ق در لایحه ای که مقاصد خود را بیان داشته، ضمن بیان این نکته که چون مجلس دایر شد نطق ها و لوایح و جراید از گوشه و کنار پیدا شد و مطالبی در آنها مطرح شد که «هیچ کس منتظر نبود و زائد الوصف مایه ی وحشت و حیرت رؤسای روحانی و ائمه ی جماعت و قاطبه ی مقدسین و متدینین شد». سپس نمونه هایی ذکر می کند از قبیل اباحه ی مسکرات و اشاعه ی فاحشه خانه ها و افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان و … . (29)
مرحوم مدرس (1287 – 1357 ق / 1316 ش) در مجلس دوم (1329 ق) به هنگام ارائه ی لایحه ی انتخابات و نفی صلاحیت زنان برای شرکت در مجلس می گوید: «از اول عمر تا حال بسیار در بر و بحر، مهالک اتفاق افتاده بود برای بنده، بدن بنده به لرزه نیامد و امروز بدنم به لرزه آمد. اشکال بر کمیسیون این که اولا نباید نسوان را منتخبین برد که از کسانی که حق انتخاب ندارند نسوان هستند مثل این که بگویند از دیوانه ها نیستند، سفها نیستند. از روی برهان باید صحبت کرد و برهان این است که امروز ما هر چه تأمل می کنیم می بینیم خداوند قابلیت در اینها قرار نداده است که لیاقت حق انتخاب را داشته باشند. مستضعفین و مستضعفات و آنها از آن نمره اند که عقول آنها استعداد ندارد … . (30)
در نامه ای جمعی از مراجع تقلید و آیات عظام در اسفند 1341 شمسی حضور زنان در مجلس مورد مخالفت شدید قرار می گیرد». (31) چنان که در نامه ی حضرت امام به آقای علم در 1341/7/28 «ورود زن ها به مجلسین و انجمن های ایالتی ولایتی و شهرداری مخالف قوانین محکم اسلام» قلمداد می شود. (32)
درباره ی دیدگاه حضرت امام در آن دوره با توجه به دیدگاه های دیگر ایشان به حضور اجتماعی زنان می توان گفت: شرایط سیاسی و اجتماعی و مفسده های آن دوران منظور بوده است. (33) البته به صورت کلی تر نباید دغدغه ی خاطر این بزرگان و خیر خواهی آنان را برای جامعه ی اسلامی از یاد برد، چرا که در فضای مسموم و ناسالم آن دوران و همچنین ورود تازه ی این گونه مباحث به صورت طبیعی چنین عکس العمل هایی را به دنبال دارد و غرض از اشاره به این موارد، تنها اشاره به نوع نگاه آنان است.
در پایان می توان آرا و دیدگاه های این رویکرد را چنین تلخیص کرد: اعتقاد به تفاوت های فراوان زنان و مردان در زمینه های جسمی، روحی، تعقل و احساسات؛ ارائه تعریف ویژه از کمالات زن؛ اصرار بر خانه نشینی زن و مخالفت با حضور اجتماعی زنان؛ اعتقاد به تفاوت های فراوان حقوقی و تکلیفی زنان و مردان.

منهج و روش این رویکرد
همچنین می توان روش و منهج این رویکرد را چنین ترسیم کرد: اعتقاد به تعبد در احکام دینی به معنای پرهیز از بیان فلسفه و حکمت و تبیین های کلامی؛ اتکای شدید بر احادیث و روایات و نپرداختن به پالایش آنها؛ عدم اهتمام کامل و توجه مناسب به آیات قرآنی در حوزه ی مسائل زنان به ویژه مشارکت های اجتماعی؛ تکیه بر علوم و دانش های جدید جهت تثبیت تفاوت های زنان و مردان.

پی نوشت :

1. نساء (4) آیه ی 34.
2. بقره (2) آیه ی 228.
3. بقره (2) آیه ی 282.
4. البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 88.
5. شخصیت و حقوق زن در اسلام، ص 43-48 و 52-53 و 61-62 و 81-193 (انتشارات علمی فرهنگی).
6. زن در سخن و سیره ی امام علی، ص 15 به بعد (دانشگاه علامه طباطبایی).
7. رسائل جرجانی، ص 60.
8. الاسفار الاربعه، ج 7، ص 136.
9. این آمار بر اساس دو کتاب منتشر شده در زمینه ی تفاوت های زن و مرد ارائه گشت و این دو اثر در همین بخش طی شماره های 5 و 9 معرفی شده اند.
10. المبسوط، ج 1، ص 184.
11. جواهر الکلام، ج 31، ص 289.
12. المبسوط، ج 6، ص 8.
13. تحریر الوسیله، ج 2، ص 380.
14. تذکره الفقهاء، ج 2، ص 223.
15. رسائل الحجابیه، ج 1، ص 69.
16. همان، ص 81-344.
17. طومار عفت؛ ص 8.
18. رسائل حجابیه، ج 1، ص 347.
19. همان، ص 537.
20. فهرست کتاب های چاپی فارسی، ج 2، ص 2781.
21. کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین، ص 174.
22. طومار عفت، ص 33.
23. رسائل حجابیه، ص 362-363.
24. زن و انتخابات، ص 87.
25. رساله ی بدیعه، ص 11.
26. مزایای زن و مرد در اسلام، ص 1.
27. الحجاب فی الاسلام، ص 41-44.
28. بیست و پنج رساله ی فارسی از علامه محمد باقر مجلسی، ص 289-292.
29. لوایح آقا شیخ فضل الله نوری، هما رضوانی، ص 28.
30. مجله ی کلک، زن در جامعه ی قاجار، ص 45 (ش 55-56).
31. تبیان، دفتر هشتم، ص 242-247.
32. همان، ص 241.
33. درباره ی برخی تعارض ها در دیدگاه های حضرت امام بنگیرید به، فصلنامه ی حکومت اسلامی، مقاله ی ثابت و متغیر در اندیشه ی سیاسی امام خمینی، نوشته ی حسین سیمایی، ص 480 (ش 12).
منبع: برگرفته ازماهنامه ی آینه ی پژوهش شماره ی 91

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید