چرا در جامعه اسلامی خواستگاری از طرف خانواده زنان و دختران مردود است ؟

چرا در جامعه اسلامی خواستگاری از طرف خانواده زنان و دختران مردود است ؟

پاسخ : در ابتدا لازم به ذکر است که در صیغه عقد ، درخواست ازدواج از جانب زن و پذیرش آن از طرف مرد است و از نظر حکم اسلامی خواستگاری زن حرام نمی‌باشد ، و این (خواستگاری مرد) از سنّت و عرف جامعه است . هرچند سنّتی خوب و پسندیده است و با تحلیل و بررسی آن به درستی و هماهنگی آن با روحیّات دخترو پسر پی‌می‌بریم .
از دوران گذشته و در بسیاری از اقوام و ملل مختلف خواستگاری مردان مرسوم بوده که از بزرگترین عوامل حفظ حیثیّت و احترام زن بوده است ، پس این رسم منحصر به جامعه اسلامی و یا ایران نمی‌باشد .
استاد شهید مطهّری در این باره سخن جامع و کاملی دارند :
طبیعت ، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن ، طبیعت زن را گُل و مرد را بلبل ، زن را شمع و مرد را پروانه قرارداده است.[1] این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غزیزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است . ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد با این وسیله جبران کرده است.
خلاف حیثیّت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود ، برای مرد قابل تحمّل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رّد بشنود و آن‌گاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند .
اما برای زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و در قلب مرد نفوذ کند تا بر دل او حکومت نماید، قابل تحمّل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند واحیاناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد دیگری برود .
به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریکایی : حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا ، در طول تاریخ دریافتند که عزّت و احترامشان به این است که دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد، خود را دورنگه دارند ، زنان این درس‌ها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
مرد، خریدار وصال زن است و با خضوع و خشوع، خود را نیازمند به عشق به زن نشان می‌دهد و او با بی‌نیازی تمام در مقام معشوقیت، سنگ محک مدعیّان عشق شده و بهترین را انتخاب می‌کند .
در طول تاریخ، زن مظهر عشق و جمال ـ با کمال خردورزی و هنر توانست مرد را در هر مقامی و هر وضعی که بوده است به آستان خود بکشاند و خود را مظهر مطلوبیت و پاسخگویی قرار داده است.
این بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی اودر مقابل نیروی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست .[2] استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی در کتاب ارزشمند زن در آینه جلال و جمال روایتی پیرامون خلقت آدم و حوّا نقل می‌کند. حضرت آدم آگاهی از خلقت حوّا از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟ خداوند فرمود: این حوّا است؛ آیا دوست داری که با تو بوده و مایه انس تو شود؟ آدم گفت: (آری). آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحیّت همسری تو راجهت علاقه جنسی نیز دارد… پس آدم عرض کرد: من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می‌دارم.
بعد از ازدواج، آدم به حوّا گفت: به طرف من بیا و به من روکن. و حوّا به او گفت: تو به سوی من روکن . خداوند امر کرد که آدم برخیزد و به طرف حوّا برود.
این همان راز خواستگاری مرد از زن است وگرنه زن به خواستگاری مرد بر می‌خواست.
پس در نتیجه :
1ـ الزام شرعی در خواستگاری مرد نبوده و خواستگاری زن حرام نمی‌باشد.
2ـ رسم خواستگاری مرد منحصر به ایران و جوامع اسلامی و زمان حاضر نبوده بلکه از دیر باز در اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است .
3ـ خواستگاری مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحیات ونقش زن و مرد در زندگی است .
4 ـ شکست و ناکامی در خواستگاری ، برای مرد قابل تحمّل است اما در زن اثر روحی ـ روانی نامطلوب می‌نهد.
5 ـ خواستگاری مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعی است و ایجاد توازن میان قدرت جسمانی مرد و ضعف جسمانی زن است.
6 ـ در مجموع خواستگاری مرد نوعی احترام به شخصیّت زن است.

پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، ابتدای کتاب .
[2]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام ، قم، انتشارات صدرا، 1378، ص 39 و 40 . صدوق، من لا یحضره الفقه، انتشارات الاعلمی المطبوعات، ج 3، ص 247، کناب النکاح.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید