پزشکان نامی طب سنّتی در ایران

پزشکان نامی طب سنّتی در ایران

تاریخ طب مملو از افرادی است که هر یک سهمی هر چند کوچک در چرخاندن چرخ های بزرگ این علم داشته اند. سهم هیچ یک از این پزشکان و طبیبان را نمی توان نادیده گرفت، امّا سهم برخی بسیار بیشتر از سایرین است. این افراد پایه گذاران علم طب هستند که از فرهنگ ها و ملل مختلف، با خلاقیت ها، نوآوری ها و پشتکار خود کوشیده اند تا علم طب را هرچه بیشتر به هدف اصلی آن یعنی افزایش سطح سلامت مردم و رهایی آنها از رنج بیماری ها نزدیک کنند.
در این میان نقش پزشکان مسلمان قابل توجه است و در میان مسلمانان، ایرانیان در قرون گذشته، نقش بسزایی را در این زمینه ایفا کرده اند.
افرادی همچون ابن سینا با تشخیص و درمان های منحصر به فرد خود، رازی به عنوان پایه گذار آموزش بالینی طب و جرجانی یکی از نویسندگان بزرگ کتب طبی به زبان فارسی از نام های ماندگار تاریخ طب ایران و جهان هستند. ایرانیان با مطالعه ی کتب طبی استادان یونانی (از جمله بقراط و جالینوس) نه تنها توانستند علم طب را بیاموزند، بلکه بر اثر اعتماد به نفس و استقلال فکری، در موارد عدیده ای مطالب گذشته را مورد انتقاد و ایراد قرار دادند و خود دست به تألیف زدند. طبیبان ایرانی (بخصوص رازی و ابن سینا) بسیاری از داروهای جدید را وارد علم طب کردند و به تشخیص و توضیح بیماری هایی پرداختند که تا آن زمان ناشناخته مانده بودند. آنها تجربه و آموزش را بسیار مهم می دانستند و با این کار خود، طب را از حالت نظری خارج کردند و طب عملی را جایگزین کردند و بدین طریق توانستند دوره نوینی در طب پدید آورند که مدت ها طب ایرانی- اسلامی را مبنای طب اروپایی قرار داد.
لازم به ذکر است که اکثریت قریب به اتفاق کتب آن دوران به زبان عربی نوشته می شد. فرهنگ کهن ایرانی با پذیرش دین اسلام، رنگ اسلامی به خود گرفت و دانشمندان ایرانی از طرفی برای انتشار دادن تألیفات خود در سراسر قلمرو پهناور اسلامی و از طرف دیگر به واسطه ی استیلای اعراب مجبور بودند که تألیفات خود را به زبان عربی تحریر کنند و به همین خاطر، اکثر دانشمندان ایرانی در زمره ی دانشمندان عرب شناخته می شوند(8).
در این قسمت برآنیم تا شما را با گوشه هایی از زندگی برخی پزشکان نامی ایران آشنا کنیم.

1- ابن ربن طبری
ابوالحسن علی بن سهل بن ربن الطبری، اهل طبرستان بوده است. نخست در خدمت مازیار، شاهزاده ایرانی بوده و پس از مرگ وی، در خدمت خلیفه متوکّل درآمده است. مهم ترین اثر وی کتاب “فردوس الحکمه” می باشد که اکثر مطالب آن در باب پزشکی است ولی درمورد زیست شناسی، جنین شناسی، روانشناسی، فلسفه و… نیز مطالبی در آن وجود دارد. همچنین در این کتاب راجع به تکوین چهار عنصر و طبایع چهارگانه و نیز درباره ی مواد دارویی و زهرشناسی مفصلاً بحث شده است. این کتاب قدیمی ترین اثر به زبان عربی است که درباره ی طب، از یک پزشک ایرانی به طور کامل برجا مانده است.

2- رازی
ابوبکر محمّد بن زکریای رازی در سال 251هـ.ق در شهر ری دیده به جهان گشود. ابتدا به علوم شیمی و موسیقی پرداخت ولی با گذشت زمان به پزشکی علاقه مند شد. استادان رازی در علوم طبیعی و سایر علوم مشخص نیستند. او در طب استاد خاصی نداشته و طب را با نبوغ کم نظیر خود از طریق مطالعه ی کتب و تجارب بالینی و بیمارستانی آموخته است. از مشخصات بارز وی دقت و توجه فراوان در شرح حال گیری از بیماران و توجه به مسایل بالینی است. وی در این شرح حال وضعیت بیمار، طرز درمان و علایم حیاتی را ثبت می کرده و بسیاری از کتب مهم خود را به کمک همین نوشته ها (در زمان ریاست بیمارستان بغداد) به رشته تحریر درآورده است. رازی در علوم مختلف 273 کتاب دارد که حدود 100 عدد از این کتاب ها در زمینه ی پزشکی است. برخی از کتاب های او در زمینه ی طب عبارتند از:

الحاوی:
مهم ترین اثر رازی است که شامل یک دوره کامل طب از دوران قبل از رازی تا دوران خود اوست. وی این کتاب را با استفاده از مشاهدات بالینی و تجربیات شخصی و شرح حال بیماران نوشته است. رازی در کتاب الحاوی، طب و بابت قبل از خود را منتقدان بررسی کرده و در مواردی اشکالاتی به طبابت گذشتگان وارد کرده است و بدین طریق راه انتقاد سازنده به نوشته های قدما را برای پزشکان پس از خود هموار کرده است.

طب المنصوری:
ابن کتاب در شناسایی مزاج ها، نیروهای مواد خوراکی و دارویی، تشریح و… است.

المرشد:
موارد زیادی از جمله مزاج ها، آب و هوا، بیماری ها و علل آن ها، بیماری های داخلی، روزهای بحرانی و بخصوص تب ها در این کتاب توضیح داده شده اند.

من لایحضر الطبیب:
موضوع این کتاب بیماری شناسی و درمان است و همان طور که از نام آن برمی آید، برای عموم مردم در زمانی که به پزشک دسترسی ندارند قابل استفاده است.

الجدری و الحصبه:
معتبرترین اثر رازی در بین اروپاییان است که در آن برای اوّلین بار به تشخیص افتراقی بین آبله و سرخک اشاره شده و توضیحاتی در مورد آبله مرغان آمده است. این کتاب به صورت کامل از تجارب خود رازی نگاشته شده و اولین کتابی است که در آن به طور مفصّل در مورد بیماری های عفونی بحث شده است.

فی التحفظ من النزله:
کتابی بسیار کوچک است که رازی برای اولین بار در آن، نزله را یک مورد حساسیتی و آلرژیک دانسته است.

طب الفنوس:
در مورد درمان بیماری های روحی و روانی و حالات روحی انسان است. البته همان طور که ذکر شد، رازی آثار بسیار دیگری هم دارد که در این مجال کوتاه فرصت اشاره به آنها نیست. یکی از موارد جالب توجّه که اخیراً به نام رازی ثبت گردیده است، تشخیص و توضیح بیماری رینیت آلرژیک (تب یونجه) می باشد. وی 900 سال قبل از John Bostock(1) این بیماری را توضیح داده و حتی درمان دارویی برای آن پیشنهاد کرده است.
رازی به طبقه بندی و سیستماتیزه کردن پزشکی علاقه ی زیادی نداشت، بلکه به موارد ویژه ی پزشکی و درمان آنها علاقه مند بود. مهم ترین روش وی در توضیح و آموزش بیماری، شرح حال بالینی بود و به همین دلیل بسیاری از مورّخین تاریخ پزشکی وی را از بزرگترین بالینگر(2) جهان اسلام می دانند. وی در این زمینه دارای صبر و حوصله زیادی بوده و با دقّت و موشکافی به شرح حال گیری از بیماران می پرداخته است و در این باره گفته است: “شایسته است طبیب تمام احتمالات داخلی یا خارجی را که ممکن است موجب بیماری شود از مریض مورد سؤال قرار دهد و سپس به آنچه قوی تر می نماید حکم کند”.
رازی در همین جمله کوتاه به زیبایی اصول اوّلیه ی شرح حال گیری، رویکرد(3) و تهیه لیست مشکلات(4) بیمار را مطرح کرده است. روش تدریس رازی نیز بر همین ویژگی ها مبتنی بوده است: “رازی در صدر مجلس می نشسته و شاگردانش بر حسب رتبه ی علمی، زیر دست او می نشستند. وقتی مریض وارد می شده، در آغاز شاگردان تازه کار اظهار نظر می کردند و به تشخیص بیماری می پرداختند و چنانچه آنان در می ماندند، شاگردان بالاتر اظهار عقیده می کردند تا سرانجام استاد خود، بیمار را معاینه می کرده و بیماری بیمار را برای شاگردانش تشریح می کرده است”.
استقلال و آزاد اندیشی رازی از تقلید و تبعیت بی چون و چرای علمی و عدم قبول نظرات پیشینیان، بدون بررسی و آزمون دقیق آن نظریات، موجب تمایز رازی از بسیاری از اطبا هم عصر وی شده است. خودش در این باره گفته: “ادعاها از نظر من موقوف است به اینکه تجارب آن را تأیید کند” و یا “هیچ مطلبی نزد ما مورد اطمینان نخواهد بود مگر پس از آزمون و تجربه”. البته اهتمام و عنایت رازی به جنبه های عملی و تجربی به معنای فرو گذاردن جنبه های علمی و نظری نبوده است، چرا که به لزوم مطالعه تأکید داشته است: “هرگاه طبیب بر تجارب بسنده کند و به قیاس و مطالعه دست نیازد، توفیق نیابد”.
رازی به امانت داری علمی مشهور شده و در اکثر تألیفات خود به مأخذ مطالبی که مورد استفاده قرار داده، به طور کامل اشاره کرده است و مشاهدات شخصی و تجربیات علمی و تحقیقاتی خود را با افزودن عبارت “لی” (نظر من) مشخص ساخته است.
درمان ها و روش های طبی رازی دارای نکات منحصر به فرد فراوانی است. رازی یکی از اوّلین کسانی است که روش های روان شناسی را برای درمان بیماری های بدنی پیشنهاد کرده است. همچنین رازی به حساسیت در برابر بوی برخی گیاهان اشاره کرده، شاخه های عصب حنجره ای را توضیح داده و بیماری زایی کرم گینه را به خوبی می شناخته است. وی از نخستین پزشکانی است که متوجه واکنش مردمک در برابر نور شد و برای اوّلین بار کتابی در زمینه طب کودکان تحریر کرد.
یکی از ابداعات داروسازان ایرانی ساختن داروهای شیمیایی بوده است. رازی پس از تجربه ی جیوه بر روی میمون ها، آن را به عنوان مسهل تجویز می کرده است. البته بعدها هم عمادالدین شیرازی، پزشک بنام ایرانی، با الهام از نظریات رازی از جیوه برای درمان سیفلیس بهره می برده است. رازی بر روی ترکیبات سرب هم آزمایشاتی انجام داده و بر اساس آنها، برخی ترکیبات سرب را برای درمان بیماری های چشمی تجویز می کرده است.
محمّدبن زکریای رازی، کاشف الکل، در سن 62سالگی در شهر ری دارفانی را وداع گفت.

3- ابوبکر اخوینی
وی در قرن چهارم هـ.ق در بخاران متولد شده و شاگرد رازی بوده است. اخوینی از جمله اوّلین افرادی است که در رشته ی طب، تألیفی به زبان فارسی دارد.
کتاب وی، “هدایه المتعلمین” در ردیف قدیمی ترین آثار منثور زبان فارسی است و برای مبتدیان نوشته شده است. در این کتاب اخوینی نظرات صحیح و غلط را ذکر کرده و اگر در موردی از معالجه عاجز بوده، با نهایت صداقت، بیان داشته است.

4- ابن سینا
در هر یک از شاخه های دانش، نوابغی درخشیده اند که آن چنان مظهر کاملی از کارهای بزرگ و مهم دوران خود می باشند که به صورت سمبل آن عصر جلوه گر می شوند. در بین این نوابغ، نوادری نیز وجود دارند که درک اندیشه ها و نظریات علمی آنها احتیاج به گذشت سال های متمادی دارد و شاید بتوان گفت که چندین قرن زودتر پا به عرصه وجود گذارده اند. یکی از این افراد سلطان مطلق قلمرو طب از قرن 11 تا 18میلادی، ابن سینا است.
شیخ الرییس، ابوعلی سینا، حسین بن عبدالله معروف به “ابن سینا” در سال 370هـ.ق در روستای افشنه در بخارا چشم به جهان گشود. شرکت در جلسات بحث اسماعیلیان در دوران کودکی به واسطه پدر- که خود از پیروان آنها بود- بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف آشنا کرد. در روزگار جوانی حکمران بخارا، نوح بن منصور، به علت بیماری ابن سینا را نزد خود خواند. بدین ترتیب وی به کتابخانه ی عظیم دربار سامانی راه یافت. ابن سینا در شرح حال خود در مورد منابع آن کتابخانه می گوید: “هرچه از آنها را که بدان نیاز داشتم، خواستم و کتاب هایی یافتم که نام آنها به بسیاری از مردم نرسیده بود و من هم پیش از آن ندیده بودم و پس از آن هم ندیدم. پس این کتاب ها را خواندم و از آنها سود برداشتم و اندازه ی هر مردی را در دانش یافتم و چون به هجده سالگی رسیدم، از همه ی این دانش ها فارغ آمدم”؛ و بدین ترتیب بود که وی در طب، منطق، فلسفه، هندسه و ریاضیات تسلط پیدا کرد.
ابن سینا با وجود پرداختن به کار سیاست در دربار منصور پادشاه سامانی و دستیابی به مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا (که سفرهای متعدد و حبس های چند ماهه را برای وی در پی داشت) بیش از صدها جلد کتاب و رساله به رشته تحریر در آورده است. وقتی در دربار امیری بود و آسایش کافی داشت و کتابخانه در اختیارش بود، به نوشتن کتاب “قانون در پزشکی” و یا دایره المعارف بزرگ فلسفی خود، کتاب “شفا” دست می زد؛ اما در هنگام سفر فقط یادداشت ها و رساله های کوچک می نگاشت.
طبابت ابن سینا دارای نکات منحصر به فرد فراوانی است. او در حدود 40 نوع نبض را از هم تفکیک کرده و تعدادی از بیماری ها را با همین روش تشخیص داده است. در درمان بیماری ها به ارتباط بین بیماری های روحی و جسمی معتقد بوده است. همچنین در درمان برخی بیماری ها از روان درمانی بهره می برده است. ابن سینا از بنیانگذاران طب اطفال است و برای بسیاری از لغات و اصطلاحات پزشکی، معادل فارسی وضع کرده است.
بیشتر تألیفات او که متجاوز از 200 جلد می باشد، به زبان علمی آن دوران یعنی عربی است. مهم ترین اثر طبی او، کتاب قانون حاوی 1/5 میلیون کلمه و مشتمل بر 5 کتاب (جلد) است. در کتاب اوّل در مورد اصول کلی مثل مزاج ها، اخلاط، قوا و علم تشریح صحبت کرده است. کتاب دوم مربوط به داروهای ساده است. در کتاب سوم بیماری های اعضای بدن را شرح می دهد. کتاب چهارم به بیماری های موضعی اشاره دارد و بالأخره در کتاب پنجم به ترکیب داروها اشاره می کند. این کتاب در قرن 12 میلادی به لاتین ترجمه شده و تا قرن 17 در بسیاری از دانشگاه های اروپا یکی از منابع علمی دانشجویان بوده است.
در بیان وجوه تمایز ابن سینا و رازی می توان گفت که رازی یک موسیقی دان و فردی با قوه ی تخیل زیاد بوده است، اما ابن سینا یک متفکّر منطقی. رازی یک بالینگر بود، در حالی که ابن سینا یک کلاسه کننده و طبقه بندی کننده ی علوم پزشکی بود. ابن سینا در کنار جنبه های عملی به جنبه های نظری پزشکی توجه خاصی داشت، ولی رازی به جنبه های تجربی و عملی پزشکی متکّی بود. با قلم ابن سینا دانش پزشکی به بنای عظیم و یکپارچه ای بدل شد که پزشکی ایران و یونان را در بر می گرفت. ابن سینا سعی کرد تا پزشکی را به رشته ای منطقی و منسجم تبدیل کند، به طوری که بتوان آن را به آسانی فرا گرفت و به کار برد. چنین سیستمی مورد توجه همگان قرار رگفت؛ زیرا فرا گرفتنش آسان و به کاربردنش راحت می نمود. این همان علّتی است که موجب شد کتاب قانون ابن سینا قرن ها در اروپا و آسیا بر افکار پزشکان سلطه پیدا کند.
ابن سینا در سال 429هـ.ق احتمالاً بر اثر ابتلا به نوعی بیماری دستگاه گوارش، در حالی رخت از جهان بربست که با ادای دین خود به دانش بشری، نامی به صلابت تمدّن ایران از خود برجای گذاشت.

5- زهراوی(5)
ابوالقاسم خلاف بن عباس زهراوی، بین سالهای 325 تا 329 هـ.ق در شهر “الزهرا” در آندلس بدنیا آمد. کتاب ارزشمند او، “التصریف” که حاصل یک عمر تلاش و زحمت اوست، دانشنامه ی جامع پزشکی شامل سی فصل، از جمله داروسازی و کاربرد داروها، شیمی، تغذیه، جراحی و تجارب بالینی است. تا قبل از زهراوی جراحی در بین پزشکان مسلمان زیاد مورد توجه نبوده است ولی پس از وی، جراحی به عنوان یک جنبه مهم علم پزشکی، مورد توجه سایر پزشکان قرار گرفت.
حدود بیست درصد از کتاب التصریف مربوط به فصل جراحی است. در این فصل از کتاب، زهراوی طریقه ی انجام برخی از اعمال جراحی را به دقّت توضیح داده و برای اوّلین بار لوازم جراحی را به تصویر کشیده و در مورد کاربرد هر کدام توضیحاتی داده است. تنوع اعمال جراحی ذکر شده در این کتاب واقعاً جالب توجه است. وی اعمالی از قبیل انتقال ادرار به رکتوم، ماموپلاستی در پستان های بزرگ، خارج کردن آب مرورارید، جراحی لوزه ها، برش نای، جراحی های کاسه سر، خارج کردن سنگ مثانه، تیروییدکتومی (برای اولین بار) و… را انجام می داده است.
اختراعات و نوآوری های شگفت آور او در زمینه ی ساخت وسایل پزشکی از موارد قابل توجه پزشکی زهراوی است. ساخت وسیله ای برای خرد کردن سنگ مثانه، ساخت سرنگی برای شستشوی مثانه، استفاده از آتل های کروی برای شکستگی استخوان کوچک دست و پا، استفاده از سیم برای دندان های لق و شل (نوعی ارتودنسی) و ساخت وسایل زیادی در ارتوپدی از جمله این موارد است.
زهراوی پزشکی با اخلاق و مردم دار بوده و روزانه نیمی از وقت خود را به صورت رایگان به معالجه ی بیماران می پرداخته است. وی در معاینه دقّت فراوانی به خرج می داده و همیشه به رابطه ی خوب بین پزشک و بیمار تأکید داشته است. سرانجام این پزشک بزرگ، دو سال پس از ترک زادگاهش در سال 402هـ.ق دار فانی را وداع گفت.

6- اهوازی
“علی بن عباس مَجوسی(6) اهوازی ارجانی” در نیمه ی اول قرن چهارم هـ.ق در اهواز یا ارجان (بهبهان) چشم به جهان گشود و طب را نزد “ابو ماهر موسی بن یوسف بن شیرازی” آموخت. متأسفانه شرح حال و زندگینامه ی دقیقی از وی در دسترس نیست و زندگی وی در پرده ابهام قرار دارد.
اثر مشهور اهوازی، “کامل الصناعه الطبیه الملکی” یا کتاب “ملکی” شامل 2 قسمت است. در قسمت اوّل علّت و سبب و علایم امراض را توضیح داده و همچنین اندرزها و وصایایی را از گفته های بقراط و اطبا و علما دیگر ذکر کرده است. قسمت دوم مربوط به معالجه و مداوا و طب عملی است. هر قسمت از این کتاب شامل ده مقاله است. مقاله نهم از کتاب دوم شامل یک دوره ی کامل جراحی تا زمان اهوازی است که توجه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است.
ملکی کتابی بسیار جامع و منظم است که مطالب آن با وضوح کامل بیان شده است. اهوازی در این کتاب نه تنها به بیان عقاید پزشکان قبلی پرداخته بلکه با اعتماد به نفس و علم کافی، به نقد برخی از سخنان آنها پرداخته است. این کتاب یکی از معتبرترین و در دسترس ترین کتب طبی بوده و در کنار دیگر کتاب ها، یکی از منابع علمی طبیبان بوده است.
اهوازی در سال 384هـ.ق در بغداد یا شیراز دار فانی را وداع گفت.

7- ابوریحان بیرونی
محمد بن احمد خوارزمی بیرونی، معروف به ابوریحان بیرونی در سال 362هـ.ق در خوارزم چشم به جهان گشود. وی از بزرگان علم ریاضی، تاریخ و نجوم است، اما کتاب “الصیدنه” وی در داروسازی یکی از شاهکارهای اوست. ابوریحان هم عصر ابن سینا بوده و با وی مباحثاتی داشته، همچنین کتاب هایی در مورد زندگی و آثار رازی تحریر کرده است.
کتاب الصیدنه شامل فهرستی از گیاهان دارویی به ترتیب حروف الفباست که به زبان عربی تحریر شده است. در این کتاب نام هر گیاه به زبان های مختلف گفته شده است. در تدوین این کتاب، “شیخ احمد بیهقی” ابوریحان را یاری می داده و نام داروها را جمع آوری می کرده سپس ابوریحان در حاشیه در مورد هر کدام توضیح می داده است.
ابوریحان در تحریر این کتاب از کلّیه ی کتب داروشناسی در شرق ایران، کتاب هایی به زبان های یونانی، سریانی و هندی، کتاب های پزشکان اسلامی و کتب پزشکان جندی شاپور بهره برده است. این کتاب در قرن هفتم توسط “ابوبکر علی بن عثمان” به فارسی ترجمه شد.
ابوریحان در سال 440هـ.ق در غزنه دارفانی را وداع گفت.

8- جرجانی
سیداسماعیل فرزند حسین (یا حسن) مشهور به جرجانی، در سال 434هـ.ق در جرجان از توابع خوارزم متولّد شد. وی شاگرد طبیب حاذق، ابوالقاسم عبدالرحمان بن علی نیشابوری، ملقب به بقراط ثانی (که خود یکی از بهترین شاگردان ابن سینا بوده است) بوده و طب را نزد وی آموخته است.
جرجانی در مورد کتاب های جالینوس مطالعات زیادی نموده، و تفاسیر او در مورد آثار جالینوس بسیار محکم و رسا است. وی به جز پزشکی و داروسازی، در علوم دینی، فلسفه و اخلاق هم تبحّر داشته است. امّا ارزش و منزلت جرجانی در بین پزشکان ایرانی با توجه به کتب ارزشمند وی مشخص می گردد. جرجانی اکثر کتاب های خود را با انشایی کم نظیر به زبان فارسی نوشته است. برخی کتب تحریر شده توسط جرجانی عبارتند از:

ذخیره ی خوارزمشاهی:
جرجانی پس از عزیمت به شهر خوارزم در سال 504هـ.ق، این کتاب را به نام “قطب الدین محمد خوارزمشاه” تألیف کرد. ذخیره ی خوارزمشاهی با بیش از 450 هزار کلمه از مشروح ترین و طویل ترین کتب فارسی است. جرجانی سعی کرده است تا حد ممکن، در متن این کتاب از لغات عربی کمتر استفاده کند. این اثر شامل یک دوره کامل طب در ده کتاب است که به اعتقاد نویسنده ی آن، می تواند تمام نیازهای طبیبان را یکجا برطرف کند. این کتاب از جهاتی دارای اهمیت فراوان می باشد:
1- کتاب ذخیره، نخستین کتاب مرجع در پزشکی بود که پس از گذشت تقریباً یک قرن پس از تألیف مرجعی به نام “قانون” ابن سینا نگارش یافت.
2- هرچند کتاب ذخیره بر پایه و اساس کتاب قانون ابن سینا نگاشته شده بود، ولی به جهت ذکر نظرات و روش های رازی، اهوازی و دانسته های خود جرجانی، اثری جامع تر و کامل تر نسبت به قانون بود.
3- نگارش این کتاب نه تنها گامی بزرگ در جهت احیا و حفظ کلمات و اصطلاحات زبان فارسی بود، بلکه منبعی سرشار از اصطلاحات و اطلاعات پزشکی به زبان فارسی برای تألیفات پس از خود گردید. با نگارش این کتاب نه تنها استقلال علمی طب ایرانی را از مراکز مهم پزشکی بغداد (که توسط ابن سینا آغاز شده بود) تکمیل کرد، بلکه آن را با استقلال فرهنگی نیز همراه نمود و زبان فارسی را جایگزین زبان عربی نمود.
به همین دلایل این کتاب در مدت کوتاهی پس از تحریر و حتی در زمان خود جرجانی از مشهورترین و پرخواننده ترین کتب در بین پزشکان بوده است.

خُفّی (خف(7)) علایی:
این کتاب بنا به خواهش “ایراسفهار ارسلان” ولیعهد “ابومظفر آستز خوارزمشاهی” نوشته شده و در اصل، خلاصه ای از کتاب ذخیره ی خوارزمشاهی است که در آن به طب عملی، درمان های فوری و سفری پرداخته شده است.

الاغراض الطبیه و المباحث العلائیه (کتاب الاغراض):
این کتاب به خواهش “مجدالدین ابومحمد البخاری”، وزیر علاءالدین اتسز خوارزمشاه در فاصله سالهای 522 تا 531 هجری نوشته شده است. این کتاب را هم می توان به نوعی، خلاصه ای از ذخیره ی خوارزمشاهی دانست.

یادگار (طب یادگار):
این کتاب در سال 530هـ.ق در پنج بخش تحریر شده و حتّی در زمان حیات جرجانی هم مورد استفاده ی دانشجویان و طالبان علم طب بوده است.

فی حفظ الصحّه:
کتابی است درباره ی حفظ سلامت و بهداشت عمومی که در سال 495هـ.ق تحریر شده است.

کتاب در علم تشریح:
در این کتاب، جرجانی اطلاعات عمیقی در علم کالبد شکافی از استاد خود “ابن ابی صادق” که در این زمینه تبحّر بالایی داشته، آورده است.

زبده الطب:
کتابی است به زبان عربی که در آن در مورد مسایل پزشکی و داروشناسی بحث شده است. هدف جرجانی بیان کلیه مطالب طب نظری در یک کتاب کوچک و کم حجم بوده است. در این کتاب داروها به انواع معدنی، گیاهی و جانوری تقسیم بندی شده اند.
سرانجام جرجانی، نامی که همیشه بر تارک پزشکی این سرزمین می درخشد، در سال 531 هجری قمری در مرو بدرود حیات گفت.

9- حکیم مؤمن
حکیم محمّد مؤمن دیلمی تنکابنی، طبیب شاه سلیمان صفوی و مؤلف کتاب “تحفه المؤمنین” است. وی در تحریر این کتاب از تمام کتاب های طبی قدیمی از جمله ذخیره خوارزمشاهی جرجانی استفاده کرده و تجربیات خود را نیز به آنها افزوده است. این کتاب شامل طب قدیم، فرهنگ دارویی، شرح بیماری ها و روش درمان آنهاست. بنابر عقیده مورخان و محققان، “تحفه المؤمنین” یکی از بزرگ ترین کتب طبی تمدن ایرانی اسلامی است و از آنجایی که به زبان فارسی تحریر شده است، در نوع خود کم نظیر است.

پی‌نوشت‌ها:

1- تا سال 1996 تصور بر این بود که John Bostock اوّلین کسی است که بیماری تب یونجه را توضیح داده، ولی پس از کشف یک نسخه دستنویس از آثار رازی، این موضوع رد شد.
2- Clinician
3- Approach
4- Problem list
5- این پزشک نام آور مسلمان، ایرانی نمی باشد، ولی به جهت اهمیت و تأثیر بسزایی که بر طب اسلامی، بخصوص در رشته جراحی داشته است، در این قسمت از او یاد می شود.
6- پدر و پدربزرگ وی زرتشتی بودند. به همین خاطر به پسر مجوسی معروف شد.
7- خفّ: چکمه. خفّی علایی یعنی کتابی که پادشاهان بتوانند آن را در چکمه خود جای دهند و در هر شرایط (مثلاً جنگ و سفر) از آن استفاده کنند.
منبع مقاله :
شمس اردکانی، محمدرضا.[و دیگران]؛ (1387)، مروری بر تاریخ و مبانی طب سنتی اسلام و ایران، تهران: ملائک، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید