لغزش گاه های انسان در زندگی اقتصادی

لغزش گاه های انسان در زندگی اقتصادی

نویسنده: رزیتا نعمتی

 

حرص و آز
بسیاری ازفسادهای فردی و اجتماعی ، مانند رشوه خواری ، دزدی و خیانت و تقلب، برآمده از حالت حرص و زیاده خواهی انسان است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:« بالشره تشان الأخلاق؛ به وسیله آز و حرص زیاد، خلق و خوها زشت می شود»(1)
در مقابل ، قناعت ، پاکدامنی و اعتقاد به خداوند، از جمله ویژگی هایی است که ریشه درخت آز و طمع را در وجود انسان می خشکاند و آدمی را از افتادن به پرتگاه حرص و آز ایمن می دارد . سعدی شیرازی در این باره می گوید:
اگر هوشمندی مکن جمع مال
که جمعیتت را کند پای مال
مرا پیش از این کیسه پر سیم بود
شب و روزم از کیسه پربیم بود
بیفکندم و روی برتافتم
وزان پاسبانی فرح یافتم
مخورهول ابلیس تا جان دهد
هم آن کس که دندان دهد ، نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
قناعت سرافرازد ای مرد هوش
سر پر طمع برنیاید ز دوش

پیام متن :
حرص و طمع سایه ای از شماست که اگر اجازه بدهید خود را بر زمین پهن کند، هرچه بدوید ، نمی توانید روی آن پا بگذارید و آن را تصرف کنید. تنها کاری که می توان کرد این است که به نور پشت نکنید.

ولخرجی
مولا علی علیه السلام فرموده است « التبذیر عنوان الفاقه؛ ول خرجی، نشانه و سرآغاز فقر و نیازمندی است.»(2) این در حالی است که امروز مصرف گرایی و میل به تجملات و ولخرجی ، مایه فخر و غرور بسیاری از افراد جامعه به شمار می آید و در ردیف ارزش ها قرار گرفته است. رواج این گونه فرهنگ ها، در تبلیغات غرب ریشه دارد تا کالاهای خود را به ملت های دیگر عرضه کنند و منابع مهم طبیعی کشورها را از این راه صاحب شوند. براین اساس ، با طرح مسائلی همچون مد، بسیاری از فکرها را به سوی خرج های غیرضروری می کشانند. البته در فرهنگ ما نیز رسم هایی همانند ازدواج و جشن ها و میهمانی ها با تشریفات و تجملات روز افزونی برگزار می شوند که گاه مایه افتخار و مباهات خانواده هاست . در حالی که یکی از ریشه های فقر و ناداری جامعه را – همان گونه که حضرت علی علیه السلام فرمود – باید در همین ول خرجی ها و تجمل پرستی جست و جو کرد.
در حدیثی دیگر از علی علیه السلام می خوانیم «من الفتخربالتبذیراحتقربالافلاس ؛ کسی که به تبذیر افتخار کند به نداری تحقیر می شود.»(3) آن حضرت در سخنی دیگر، ولخرجی را ویژگی برخاسته از نادانی فرد معرفی می کند.(4) ناگفته نماند که سستی شخصیت و نامتعادل بودن روح افراد، گاه آنان را به سوی معرف بی رویه می کشاند. در این حالت شخص با خرید اجناس تجملی و مازاد بر نیاز، درصدد به دست آوردن آرامش خود برمی آید تا از قافله دروغین و پرهیاهوی تمدن تبلیغ شده عقب نماند. حال آنکه پس از مدتی ، میل تنوع طلبی فرد به عادتی برای خرج کردن درآمده است ، او را به تهیه کالاهای جدیدتری وادار می کند. بدین ترتیب ، فقر شخصیتی گاه به فقر مادی می انجامد و به راستی چه خوش گفت سعدی شیرین سخن که :
خدا را ندانست و طاعت نکرد
که بربخت و روزی قناعت نکرد
قناعت، توانگر کند مرد را
خبر کن حریص جهان گرد را
خنک نیک بختی که در گوشه ای
به دست آرد از معرفت، توشه ای

پیام متن :
1.در جوامعی که عمیق نمی اندیشند ، سخنان روزانه افراد درباره قیمت هاست و وقتشان صرف تماشا و عرضه لوازم و لباس های جدید یکدیگر می شود.
2. ولخرجی، نوعی اعتیاد است که خانواده را به گرداب نابودی می کشاند.

اسراف
اسراف به معنای زیاده روی و از حد گذراندن است . اسراف، مال بسیاری را نابود می کند و به عادتی ناپسند در فرد تبدیل می شود. حال آنکه با در نظر داشتن پی آمدهای ناگوار دنیوی و اخروی آن ، می توان به میانه روی در خرج کردن روی آورد. درروایتی از علی علیه السلام آمده است :
اسراف را واگذار و میانه روی کن و در امروز، فردا را یاد کن و از مال خویش به مقدار ضرورت نگه دار و زیاده بر آن برای روز نیاز و حاجتت (روز قیامت) از پیش فرست.(5)
شکر گزاران واقعی نعمت های الهی می دانند که بهره مندی از نعمت ها همیشگی نیست و کفران آن ، محروم ماندن از نعمت پروردگار را در پی دارد. یکی از نمونه های اسراف، در نظر نگرفتن حقوق دیگران برای استفاده از یک موهبت همگانی است. از جمله استفاده بیش از اندازه از منابع طبیعی و جنگل ها و ذخیره های آب که برای همه مردم است ، آثار جبران ناپذیری در پی دارد و ضرر اقتصادی آن ، به خود انسان و فرزندان او باز خواهد گشت . ضمن اینکه حق الناس عظیمی را در برگردن انسان خواهد گذاشت .
ای قناعت ، توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست
سعدی

پیام متن :
1. اسراف کردن، به منزله ریختن توشه دنیا و آخرت در کیسه ای پر از رخنه و پارگی است.
2. اسراف کننده ، دزدی است که به جیب خودش می زند.

احتکار
احتکار به معنای نگه داری مال به طمع گران شدن آن است . در روایتی از مولای متقیان علی علیه السلام آمده است « الاحتکارشیمه الفجار؛ احتکار ، شیوه بدکاران و گنه کاران است.»(6)
به راستی، کسانی که برای کسب منافع شخصی خود، راه عرضه برخی محصولات را به جامعه می بندند ، تا با این شیوه بتوانند کالای خویش را با قیمتی بیشتر به فروش برسانند ، با پایمال کردن حقوق مردم ، مرتکب کاری جهل آمیز شده اند. در واقع با مختل شدن نظام اقتصادی جامعه، همان زیان به خود آنها بازخواهد گشت و بنا به روایتی، از نعمت خود نیز بی بهره خواهند شد. چنان که حضرت علی علیه السلام فرمود:« المحتکرمحروم من نعمته؛ احتکار کننده ، از نعمت خود محروم و بی بهره خواهد شد.»(7)
احتکار کننده از اموال دیگران فربه می شود، همانند زالویی که از مکیدن خون دیگران چاق می شود. او در حقیقت اعضای بدن دیگران را بریده و به بدن خود پیوند زده است و بدین گونه با زیر پا گذاشتن دیگران، خود را بالا می آورد و به بلندی دورغین می رساند.
احتکار رودی است که محتکر بر آن سد می زند . آن گاه پس از مدتی چون سیلاب فنا در سد رخنه کند، بنیاد صاحب آن را بر می کند.

ربا
«ربا» یکی از گناهان بزرگ در اسلام است . در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کنند که «ربا دهنده و ربا گیرنده هر دو را لعنت کرده است .»(8) ربا، نابودی عده ای بیچاره و متمرکز شدن ثروت در دست عده ای دیگر است که از سودمندی های ثروت و سرمایه به اندازه کافی بهره مندند . بر اثر ربا روز به روز بر بار طبقه فقیر افزوده می شود و بر پهنا و تعداد ربا خواران نیز اضافه می شود تا هر گونه اراده کنند ، با اموال و حتی نیروی کار مردم بازی کنند و نیروهای نوآور و قدرت کار و فعالیت افراد را در راه سیر کردن اشتهای سیر ناشدنی خویش به کار اندازند . طبیعی است چنین عملی ، در هم پاشیدگی وهرج و مرج ، نابودی تمدن به هم ریختن زندگی و نظام اجتماعی است . از این رو است که در قرآن مقدس به شدت با ربا مبارزه شده و خداوند آن را جنگ با پروردگار دانسته است.(9)
از آنجا که گاهی تشخیص ربا در تجارت ها و معامله ها دشوار می شود، آگاهی از احکام تجارت ضروری است ، چنان که حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «کسی که بدون آگاهی از احکام شرعی تجارت داد و ستد کند، به ربا آلوده خواهد شد.»(10)

پیام متن :
ناشایست بودن شکاف طبقاتی برآمده از رباخواری در میان جامعه، تا آن جاست که درحکم جنگ با خداوند، دانسته شده است.

پی نوشت :

1- ابن نمیمی آمدی : غررالحکم و دررالکلم، به قلم : رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 7، ج 1، ص 234 .
2- همان ، ص151 ح 21842.
3-همان ، ح 61846.
4- همان ح 91849.
5- همان ،ص 521 ح 8/4046
6- همان، ص 284 ح 4/2052
7-همان ح 3/2051
8- شیخ حسن حرعاملی وسائل الشیعه ج 12. ص 422
9-سید محمد حسین طباطبائی معنویت تشیع، ص 164.
10- غررالحکم و دررالکلم ،ج 3 ص 1047.
منبع: ماهنامه ی طوبی 25

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید