چکیده
آن چه که در اندیشه ی دفاعی خمینی بسیار حائز اهمیت است، تلفیق آرمان گرایی با واقع گرایی است،که برگرفته از اعتقاد و باورایشان به اسلام و آموزههای اسلامیاست.
امام خمینی،درعین وفاداری به آرمانها در دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی،آن چنان واقع گرایانه به رویدادهای اجتماعی مینگرد که گویا یک مشاهده گر تجربه گرا آنها را ردیابی میکند.
در واقع امام بالاترین اهتمام خود را بر آن نهادند که با حفظ آرمانهای بلند اسلامی،شرایط سیاسی زمانه را با تمام پیچیدگی های خود دریابند و بر اساس شیوههایی نو، راهی برای تحقق آرمانها بیابند.
نویسنده براین باوراست که آن چه که نقطه ی تمایز اندیشه ی دفاعی امام خمینی(قدس سره) را تشکیل میدهد تلفیق آرمان گرایی با واقع گرایی است که
توانست در دوران انقلاب اسلامی،به ویژه در دوران هشت سال دفاع مقدس،کارآمدی خود را به خوبی به اثبات برساند؛ تا جایی که به تعبیرخودشان «ما در جنگ ریشههای انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم».
مقدمه
نهضت کم نظیری را که امام(قدس سره) رهبری کرد و آن را به پیروزی رساند،رستاخیز بزرگی بود که ذهن و زندگی بخش قابل توجهی از انسانهای این عصر و زمانه را در برگرفت و امواج خروشان طوفانی که از ایران اسلامیبرخاست،از یکسو، صخرههای پندار محافظان نظم نوین حاکم برجهان امروز را لرزاند و از سوی دیگر،دریای دل فسرده ی محرومان و تحقیر شدگان تاریخ را به تلاطم واداشت.
طبیعی است که دوستیها و دشمنیها نسبت به سلسله جنبان این نهضت و میراث او، که جمهوری اسلامیاست، به بزرگی خود نهضت باشد. جنگ تحمیلی عراق علیه نظام اسلامیایران، که در واقع تهاجم شرق و غرب را علیه این نظام در پی داشت،بیان گر همین معناست.
پرسشهای اصلی متن، که مرکز ثقل این پژوهش را تشکیل میدهد،عبارتند از این که: «امام خمینی چه روشی را برای دفاع از آرمانهای مقدس خود،که همان دفاع از آرمانهای مقدس اسلامیاست،در دوران جنگ تحمیلی برگزیدند؟؛ منابع و مبانی این اندیشه ی دفاعی چیست؟ و از چه راهی راهبردهایی برای دست یابی به هدف بهره گرفتند؟».
نویسنده براین باور است که انتخاب رویکرد دینی در دفاع توسط امام خمینی آزمونی عینی بود در کارآمدی تلفیق آرمان گرایی با واقع گرایی به عنوان مظهر نو اندیشی در فرایند تاریخی حرکتهای احیاگرانه جهان در عصر کنونی. از این رو،ضرورت ایجاب میکند تا میراث عظیم فکری، عملی دفاعی این شخصیت عظیم به نسل حاضر و آیندگانی که از پی خواهند آمد منتقل شود.
این نوشتار در دو بخش به این مهم خواهد پرداخت.
بخش اول: ماهیت، ایده و هدف
ماهیت دفاع
دفاع در اندیشه ی امام خمینی ماهیتی الهی و انسانی دارد. بدین جهت است که به تعبیر ایشان «حضور توده ی مردم در صحنه ی جهاد و دفاع در جهت اطاعت خدا» مطرح است(امام خمینی، بی تا، 24). در راستای چنین برداشتی از ماهیت دفاع است که پیروزیهای به دست آمده در میدان نبرد با دشمن در هشت سال دفاع مقدس را از جانب خدای سبحان دانسته و میگوید:
بار الها جوانان رزمنده ی ایران فتح را از تو میدانند و به قدرت خویش مغرور نیستند و اگر غرور و سرفرازی هست، تو نازل فرمودی و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان که دشمنان اسلام اند انداختی (صحیفه ی نور، 1369، ج16، 100).
براین مبنا،به اعتقاد وی «این جنگ تحمیلی شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود» (همان، ج16، 101).
مبنای دیدگاه امام
مبنای دیدگاه امام خمینی در برداشت چنین مفهومیاز ماهیت دفاع،که در بینش اسلامیاز جهاد به شمار میآید، را باید برخاسته از آیات و روایات و سیره ی عملی معصومین دانست.
آیات؛قرآن کریم در آیات متعددی از جمله آیه ی 27 سوره ی مبارکه نسا «اَلَّذینَ آمَنوُا یُقاتِلوُنَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروُا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغُوت …»؛ درآیه ی 75 همین سوره « وَ مَا لَکُمْ لا تُقاتِلوُنَ فی سَبیلِ اللهِ …»؛ همچنین در آیه ی 111 سوره ی توبه «اِنَّ اللهَ اَشْتَری مِنَ الْمؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلوُنَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقْتَلوُنَ و یقتلون وَعْداً عَلیهِ حَقَاً فی التَّوْراهِ وَ الْاِنْجِیلِ …»، تصریح بر ماهیت جهاد، که «فی سبیل الله» باشد، نموده است.
احادیث و روایات؛احادیث و روایات اهل بیت (ع)نیز تصریح بر ماهیت الهی جهاد دارد،که به برخی از آنها اشاره میشود.
رسول اکرم اسلام (ص)میفرمایند: « خیرالناس رجل حبس نفسه فی سبیل الله یجاهد اعداءه یلتمس الموت او القتل فی مصافه» (نوری، 1383، ج11، 17)؛
بهترین مردمان مردی است که خود را وقف راه خدا کرده است و با دشمنان او جهاد میکند و خواستار مرگ یا کشته شدن در میدان کارزار است.
در بیانی از امام علی نیز این چنین آمده است: « ان الله القتل علی قوم و الموت علی آخرین و کل آتیه منیته کما کتب الله له فطوبی للمجاهدین فی سبیله، و المقتولین فی طاعته» (ابن ابی الحدید، 1378 ه ، ج3، 184)؛ خداوند برای گروهی کشته شدن در راه خودش را قرار داده و برای گروهی دیگر مرگ طبیعی را،و هرگروه آن چه را که مقدر اوست به آن خواهد رسید؛پس خوشا به حال مجاهدان در راه او و کشته شدگان مسیر طاعتش.
سیره ی معصومین؛آن چه که سیره ی اهل بیت به دست میآید، این است که آنان هیچ کاری را جز برای رضای خدا و در راه اطاعت از او انجام نمیدادند. اولیای دین برای جهاد در راه خدا و دفاع از ارزشهای الهی سر از پا نمیشناختند و حتی آرزوی برگشت دوباره به دنیا را پس از کشته شدن در راه خدا طلب میکردند. نبی مکرم اسلام،خود در این باره چنین میفرماید: «لو ودت انی اغزو فی سبیل الله فاقتل، ثم اغزو فاقتل،ثم اغزو فاقتل»؛ دوست دارم که در راه خدا جهاد کنم تا کشته شوم،باز هم جهاد کنم تا کشته شوم، همچنان جهاد کنم و کشته شوم.
امام مجتبی (ع)،در حدیثی در این باره میفرماید: «لقد حدثنی حبیبی جدی رسول الله(ص)ان الامر یملکه اثنا عشر اماماً من اهل بیته و صفوته، ما منا الا مقتول او مسموم» (مجلسی، 1364، ج 27، 214)؛جد محبوبم رسول خدا برای من چنین گفته است که دوازده نفر از اهل بیت و برگزیدگان خاندانش امر پیشوایی امت را به عهده میگیرند، همه ی ما به وسیله شمشیر یا سم کشته خواهیم شد.
برهمین مبناست که امام خمینی،دراعلامیه ای که در چهلمین روز شهادت شهدای تهران در بیستم مهرماه پنجاه و هفت صادرنمودند،دادن خون در راه خدا و اسلام را تأسی و پیروی از سیره ی معصومین دانسته و میفرماید:
خواهران و برادران عزیز،صبور باشید و سستی و ضعف از خود نشان ندهید،راه شما راه خدا و اولیای خداست، خون شما در راهی میریزد که خون پیامبران و امامان و اصحاب صلاحیت دار آنان ریخته شده است،شما به آنان میپیوندید و این،نه تنها غم ندارد که شادی آوراست. (صحیفه ی نور، ج 2، 143).
ایده تفکر
رهیافت آرمان گرایانه
ایده و تفکرامام خمینی برگرفته از مکتب دفاعی الهی اسلام است،که ساختار و دکترین آن را عاشورایی اندیشیدن شکل میدهد.ازاین رو،معیار پیروزی و شکست، انجام تکلیف است؛ بدین معنی که اگر به تکلیف عمل شود، پیروزی بدست آمده است و اگر به تکلیف عمل نشود، ولو در ظاهر پیروزی به دست آمده باشد، اما در واقع شکست است. بنابراین معیار پیروزی،ادای تکلیف است. بدین جهت است که امام خمینی (قدس سره)معتقد است «ما درجنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است» (صحیفه ی نور، ج 21، 102-88).
ایشان مبنای چنین ایده و تفکر آرمانی را سیره ی انبیا و معصومین(ع) دانسته و میفرماید:
اگرهمه ی انبیا و معصومین در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند؛هرگز نمیبایست از فضای توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلند مدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه ی عمل نسبت به هدف از آن شکل میدهد.خود در این باره میفرماید:
جهاد اسلام مبارزه با شرکها و بی عفتی ها و چپاولها و بیدادگریهاست.
در راستای چنین بینشی نسبت به هدف از دفاع و جهاد در راه خداست که میفرماید:
جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد،(صحیفه ی امام ،1378،ج284،21).
(امام خمینی (قدس سره) در مقایسه ی بین هدف در جنگ و جهاد در اسلام با آن چه که در جنگ های فاقد ماهیت الهی در جهان وجود دارد،میفرماید:
جنگ جهانیان برای راه انداختن شهوت و لذت حیوانی است، گو این که کشورها پایمال شوند و خانواده ها بی سامان گردند (همان).
ازمنظرامام هدف جنگها انسانها هستند. اگر این انسان که خود هدف است،خود را درک کند، میتواند درمقابل جنگها که برای تحمیل اراده بر او به وجود آمده اند،ایستادگی نماید.
امام (قدس سره)به بهره گیری از جریان عاشورا، به خوبی به تبیین این مطلب میپردازد و چنین نتیجه میگیرد که اگرچه به ظاهر سپاه بنی امیه در جریان کربلا پیروز شدند، ولی هرگز نتوانستند اراده شان را بر اصحاب و یاران ابی عبدالله الحسین تحمیل کنند. در نتیجه پیروز واقعی در آن میدان، یاران سالار شهیدان شدند.
$بهره گیری از رهیافت آرمان گرایانه
با وجود آن که یکی از آثار و پیامدهای هر جنگ و نبردی، آن هم در طولانی مدت،مشکلات اخلاقی و اجتماعی آن است، امام خمینی بر مبنای همان رهیافت آرمان گرایانه توانست میدان نبرد را میدان سازندگی روحی و معنوی رزمندگان قرار دهد؛ به گونه ای که افراد با شرایط مختلف و سوابق گوناگون به محض ورود به جبهه و حضور در جمع رزمندگان دچار یک انقلاب روحی و رفتاری میشدند.
در واقع رزمندگانی که از چنین بینش عظیمیبر مبنای تعالیم امام خمینی بهره گرفتند،از مصادیق مجاهدانی گردیدند که علی(ع) در وصف آنان میفرماید: «… حملوا بصائرهم علی اسیافهم،و دانوا لربهم بامر واعظهم» (دشتی،1379، 276)؛ آگاهی و بینش خود را بر شمشیرهای خود حمل کردند و به امر واعظ و پند دهنده ی خود به پرستش پروردگار خویش پرداختند.
امام خمینی (قدس سره)با درک چنین حقیقت و واقعیتی از دست یابی رزمندگان به ایمان والا و کامل در میدان نبرد با دشمن متجاوز،در توصیف آنان میفرماید:
این ایمان است که اینها را این طور کرده، آن پاسدار و آن ارتشی که در سنگر خودش نماز شب بخواند، این ارتشی مثل شیر مقاومت میکند، برای این که برای خداست (صحیفه ی نور، ج 17، 114).
این ایمان است که سرباز را و هر کس دیگر را، حتی در خلوت و تنهایی، از خیانت به کشور و هم میهنان باز میدارد. ایمان به خداست که روح شجاعت و شهامت به بشر میدهد. ایمان به آن جهان و سعادت آن است که انسان را تا دم مرگ با پشتکار خستگی ناپذیر و دلگرمیبرای خدمت به برادران خود حاضر میکند.
و خلاصه این که: «آنچه برای این جالب غرور انگیز و افتخار آفرین است،روحیه ی بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان،که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند،میباشد و این است فتح الفتوح» (صحیفه ی نور، ج 15، 235).
نتیجه گیری
برمبنای آن چه در این بخش گذشت میتوان چنین گذشت میتوان چنین نتیجه گرفت که امام در مقام دین شناس، اسلام شناس و فقیه شیعی،از منظر دین به دفاع مینگرد و با زبان دین آن را تعریف و حد و مرز آن را مشخص میکند، و از آن به عنوان یکی از تکالیف الهی نام برده که همچون دیگر تکالیف، ثواب و عقاب الهی نیز بر آن مترتب است. بر مبنای رویکرد دینی در دفاع است که میفرماید:
آنهایی که دراین چند سال مبارزه و جنگ، به هر دلیل، از ادای تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند، مطوئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند و زیان و ضرر بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه ی حق خواهند کشید (صحیفه ی نور، ج 20، 340).
بخش دوم: راهبردهای اساسی برای دست یابی به هدف
رهیافت واقع گرایانه
در بعد داخلی
بازنگری در استراتژی دفاعی؛تشکیل بسیج
پیروزی انقلاب اسلامی،در کنار پیامدهای گسترده ای که در سطوح ملی و منطقه ای و جهانی پدید آورد،از زاویه ی بازنگری در الگو و نظام دفاعی کشور، ضرورتهای نوینی را پیش کشید. راهبرد فراگیری که از منظر امام خمینی(قدس سره) بیش از هر چیز بهره گیری از توانمندیهای بومیو درون زا را مد نظر داشت، توجه وتأکید بر الگوی نقش آفرینی مردمیبر محور بسیج عمومیدر عرصه ی صیانت از کیان اسلام و انقلاب بود.
مام خمینی در اولین بیان صریح در باب دفاع همه جانبه، بلافاصله بعد از اشاره به این راهبرد،سخن از بسیج میگوید و معتقد است:
اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دورخواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم (ر. ک . به: صحیفه ی نور، ج 21، 52).
ایشان در چارچوب ضرورت هماهنگی و ارتباط میان نیروهای مسلح و مردم،همواره بر ریشه یابی بسیج در بطن تودههای مردمیپافشاری میکرد. زیرا این وضعیت را نقطه ی آغازین و شرط لازم شکل گیری و تقویت روحیه ی ملی برای فداکاری در مسیر آرمانهای بلند جامعه میدانست؛زیرا باور داشت «ارتش بیست میلیونی و بسیج عمومی،که با سازماندهی خود ملت مجهز میشوند، آماده ی فداکاری در اسلام و کشور است» (ر. ک. به: صحیفه ی نور، ج13، 80-84).
در بعد خارجی
1) وحدت امت اسلامی
نگاهی هر چند گذرا به تاریخ اسلام، به ویژه در دوران معاصر،نشان دهنده ی آن است که دشمنان اسلام همیشه از اتحاد و اتفاق مسلمانان ناخرسند و در نتیجه سعی در تفرقه و ایجاد تشتت در بین آنها را داشته و دارند.
در صورت تحقق اتحاد مسلمین هیچ قدرتی یارای برابری با مسلمانان را نخواهد داشت و در آن صورت است که سرزمینهای اسلامینیز مصون از یورش قدرتهای سلطه گر خواهد بود. به تعبیر امام خمینی(قدس سره):
… اگر مسلمین و دولتهای اسلامیبا هم آن پیوند اخوتی که خدای تبارک و تعالی در قرآن فرموده است حفظ کنند، نه افغانستان مورد هجوم واقع میشود و نه فلسطین مورد حمله واقع میشود و نه سایر کشورها … (صحیفه ی نور، 1361، ج 15، 271).
وحدت امت اسلامیاز جمله راه بردهای اساسی از نظر امام خمینی (قدس سره)برای دست یابی به اهداف مشارکت و همکاری ملتهای مسلمان، به ویژه سران آنان،در جهت حل مشکلات مبتلا به جهان اسلام است.از این رو،حتی دولتهای تحت سلطه و چنبره ی قدرتهای بزرگ را به قطع وابستگی فراخوانده و کنگره ی عظیم حج را محل مناسبی برای بحث و مذاکره و گفتگو برای این مهم میداند:
منافع جهان خواران ایجاب میکند که هیچ کس حق گفتن کلمه ای که بوی تضعیف آنان را بدهد یا خواب راحت آنان را آشفته کند ندارد (صحیفه ی نور، ج 20، 230).
من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامیایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامیمسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند و دلیل هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد (صحیفه ی امام، 1378، ج 21،91).
2) بسیج محرومان و مستضعفان
الف-درجهان اسلام
اهتمام بر ضرورت ایفای نقش مسلمانان در صحنه ی دفاع و دفع تهدید نسبت به مرزهای کشورهای اسلامیو توجه خاص به بهره گیری از هر وسیله ای در جهت تحقق این مهم و یا طرح این معنا که «در صورت تغافل و کوتاهی دولتهای اسلامی،وظیفه ی ترغیب و تحریک آنان به این مهم، بر عهده ی تمامیمسلمانان و در واقع تمامیافراد کشور است»؛ از تلاشهای مسلم حضرت امام(قدس سره) است.
امام(قدس سره) بر اساس آرمان بلند وحدت اسلامیو همچنین با توجه به واقعیتهای دولتهای امروزی،طرحی را پیشنهاد میکنند که متوجه مقتضیات سیاسی زمانه است. در واقع این طرح جمع بین یک آرمان فوق زمانی با واقعیات زمان مند است و هدف از آن کسب اقتدار اسلامیبرای دفاع از امت اسلامیاست. بر مبنای چنین اندیشه و تفکری است که امام (قدس سره)پیش بینی میکنند:
دولتهای اسلامیمنطقه و حواشی آن میتوانند یک ارتش ذخیره ی دهها میلیونی و یک ارتش بیش از ده میلیونی تحت پرچم برای دفاع از کشورهای اسلامیداشته باشند. در واقع میتوان گفت که در آغاز قرن دهم پانزدهم هجری،جهان اسلام با تب و تاب و بیم و امید فراوان،راهی به سوی آینده ی روشن میکاود؛راهی که با مشکلات فراوانی همچون دسیسههای استعمار غرب و عملکرد ضعیف و ناقص دولتهای وابسته رو به رو است.مسلمانان، علی رغم گذشته ی پر تفرقه و تشتت چند صد سال اخیر، به دلیل آگاهیهای جدید و در پرتو انقلاب اسلامی، به یگانگی، کسب هویت و حقوق اسلامی و احیای مجد و عظمت دیرین میاندیشند. با توجه به همین واقعیتهای زمانه است که امام میفرماید:
همه ی اشخاصی که از ایشان کاری بر میآید باید خودشان را مهیا کنند. هم باید تجهیزات مهیا شود و هم قوه ی ایمان باید زیاد بشود (همان 2، 158).
ب) در سراسر جهان
مبارزه با ظلم و ستم مهم ترین مبنای فکری در فرهنگ استراتژیک امام (قدس سره)است. از آن جا که مظلومان جهان درمیان تودههای مردمیتحت ستم قرار دارند، سخن ایشان دائر مدارعموم مردم جهان با صرف نظر از اعتقاد دینی آنهاست. بی تردید این بینش میتواند مبنای یک مدل حرکتی در جهان اسلام و خارج از آن قرار گیرد. بر این اساس، میتوان تفکر مبارزه با ظلم را در میان مظلومان تبعیض نژادی، و همه ی مستضعفان جهان به صورت یک نهضت فکری در آورده و آن را به عنوان عنصری اساسی در فرهنگ استراتژیک، به فرهنگ سیاسی در کشورها یا مناطق خاص و به فرهنگ سازمانی در ایجاد یک مرجع نهضتی بدل کرد (کلهر، 1378، 15).
از این رو،از نظر امام کار ویژه ی دفاعی بسیج، به ویژه در عرصه ی بازدارندگی، منحصر به سیاستهای امنیتی جمهوری اسلامی نبوده و گستره ای فراملی و جهانی را در بر میگیرد.
من امیدوارم که این بسیج عمومیاسلامی،الگو برای تمام مستضعفین جهان و ملتهای مسلمان عالم باشد و قرن پانزدهم، قرن شکستن بتهای بزرگ تو جای گزینی اسلام و توحید به جای شرک و زندقه و عدل و داد به جای ستم گری و بیدادگری و قرن انسانهای متعهد به جای آدم خواران بی فرهنگ
باشد (صحیفه ی نور،1369،ج21،52).
در اندیشه ی امام خمینی (قدس سره)«بسیج حد نهایی عروج اندیشه ی پاک اسلامیاست که در صحنه ی دفاع از اسلام و فرامین الهی،لباس لشکر مخلص خدا را بر تن کرده است» (صحیفه ی نور، ج52،21).
ایجاد توازن قوا
امام خمینی (قدس سره)،به منظور مقابله با اهداف استعماری دشمنان مشترک ملل اسلامی،بر این باور بودند که کشورهای اسلامیباید از نظر قدرت و آمادگیهای دفاعی، حداقل در ردیف قدرتهای بزرگ قرار گیرند. «مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خود نمایی کنند» (روزنامه ی جمهوری اسلامی، 1367/4/30). در این صورت است که توازن قوا به وجود آمده و موجب ترس دشمن از قدرت دفاعی مسلمانان میشود. « مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا درجهان به نفع آنان برقرار نشود،همیشه منافع بیگانگان برمنافع آنان مقدم میشود… هم اکنون اگر آمریکا یک کشوراسلامیرا به بهانه ی حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند،چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟…» (صحیفه ی نور، ج 20، 233).
ایشان با توجه به این اصل مهم است که در مورد سیاست دفاعی کشور بعد از قبول قطعنامه ی جنگ تحمیلی و اجرای صلح میفرماید:
با قبول و اجرای صلح کسی تصور نکند که ما از تقویت بنیه ی دفاعی و نظامی کشور و توسعه و گسترش صنایع تسلیحاتی بی نیازشدهایم،بلکه توسعه و تکامل صنایع و ابزار مربوط به قدرت دفاعی کشور از اهداف اصولی و اولیه ی بازسازی است و ما با توجه به ماهیت انقلابمان،در هر زمان و هر ساعت، احتمال تجاوز را مجدداً از سوی ابر قدرتها و نوکرانشان باید جدی بگیریم (صحیفه ی نور، ج21، 38).
نگاه واقع گرایانه ی امام خمینی (قدس سره)به مسألهی توازن قوا،اگر نگوییم برتری قوا، واقعیتی است که دشمنان اسلام و در رأس آنها اسرائیل که در خط مقدم جبههی نبرد با مسلمانان قراردارد، همواره تلاش کرده است از لحاظ تسلیحاتی نسبت به همسایگان برتری داشته باشد و تجهیز این رژیم به پیشرفته ترین سلاحهادر همین راستا میباشد. شیمون پرز، در سال 1962، در مورد اهمیت برتری تسلیحاتی این رژیم میگوید:
وجود یک سیستم تسلیحاتی برتر بدین معناست که ما میتوانیم صلح را بر دیگران تحمیل کنیم و موجودیت و هستی اسرائیل را به آنها بقبولانیم و به دنبال آن خواستههای سیاسی اسرائیل را در منطقه عملی سازیم و در نهایت با امضای موافقتنامههای صلح،صلح مورد نظر را بر کشورهای عربی تحمیل نماییم (حمیدی،1381، 41).
بر مبنای این اصل،رژیم صهیونیستی بر این باور است که باید از چنان قدرت و اقتداری برخوردار باشد که ترس و واهمه از قدرت آنان،مسلمانان و اعراب را از هرگونه اقدام نظامیباز دارد. براین اساس هرگاه کشوری در صدد حمله ی نظامیبه این رژیم برآید،سازمان اطلاعاتی این رژیم باید پیش از حمله با اقداماتی نظیر ضربات پیش گیرانه و تهاجم پیش دستانه، مانع عملیات نظامیدشمن شود.
افشای ماهیت دشمن
امام خمینی(قدس سره)، ماهیت دشمن و تبیین نقشهها و توطئههای او را یکی از بهترین شیوهها برای تقویت جبهه ی مسلمین و تضعیف جبهه ی دشمن دانسته و بر همین مبنا یکی از راه بردهای اساسی خود را در جهت دست یابی به اهداف، آشکار ساختن دشمنان بشریت و نشان دادن روزنههای نفوذ و کمین گاههای آنان به ملتهای تحت ستم دانسته و میفرمایند:
انقلاب اسلامی ما تاکنون کمین گاه شیطان و دام صیادان را به ملتها نشان داده است. جهان خواران و سرمایه داران و وابستگان آنان توقع دارند که ما شکسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره کنیم و هشدار ندهیم، و حال آن که این وظیفه ی ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صلا زنیم: که ای خواب رفتگان ای غفلت زدگان بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانههای گرگ منزل گرفته اید. برخیزید که این جا جای خواب نیست و نیز فریاد کشیم، سریعاً قیام کنید که جهان ایمن از صیاد نیست. (صحیفه ی نور، 1369، ج20، 237).
بی تردید مسلمانان در راه مبارزه و جهاد باید بر مظلومیت خود و سبعیت و درندگی دشمنان یقین کامل داشته باشند. اندکی امید به دشمن میتواند شور و حرکت و مجاهده ی مسلمانان را تضعیف کند. بدین جهت است که امام خمینی این گونه هشدار میدهد:
مسلمانان تمامی کشورهای جهان از آنجا که شما در سلطه ی بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شده اید،باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید و از وجود جوانان پر شور و شهادت طلبی که حاضرند خطوط جبهه ی کفر فرار از اسارت رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه ی مبارزه است (همان، 232).
نترسیدن از دشمن
از جمله ترفندهایی که دشمن برای ترس و تطمیع ملتها به کار میبرد،بزرگ جلوه دادن قدرت کاذب خود و ایجاد خوف در دل آنان است تا ملتها براساس ترس از خشم و غضب قدرتهای بزرگ فکر مبارزه و جنگ با آنان را در سر خود نپرورانند. از این رو،امام خمینی (قدس سره)نترسیدن از دشمن بر مبنای انگیزهی خداگرایی را یکی از روشهای مؤثر در تحقق اهداف میداند و میگوید:
اینها به واسطه ی تبلیغات شان ایجاد خوف کرده بودند که با همین خوف کارهای خودشان را انجام می دادند، بیشتر مردم به واسطه ی این خوف کناره می گرفتند و بی تفاوت می شدند و می ترسیدند (روزنامه اطلاعات، 1359/8/13).
بدین جهت است که خطاب به تمامی محرومان و مستضعفان می فرماید:
شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابر قدرت ها و عمال سر سپرده ی آنها نترسید … (وصیت نامه ی سیاسی و الهی امام خمینی، 1368).
مقاومت و پایداری
صبر و استقامت و تحمیل سختی ها و دشواری ها در راه خداوند و انجام وظیفه،یکی از صفات بر جسته ی پیامبران اولوالعزم (ع)بوده است. قرآن کریم با تصریح به این مطلب خطاب به نبی مکرم اسلام (ص)می فرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ اُولوُا الُعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف، 35)؛صبر کن همان گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردند.
بی تردید نبی مکرم اسلام مأموریت داشت تا بشریت را از ظلمات شهوات و جهالت و استبداد و پرستش بت ها و تعصبات نژادی و طبقاتی رهایی بخشد.
این مهم جز در سایه ی صبر و استقامت و پایداری هرگز میسر نبود. مشکلات فراوانی بودند که بر سینه ی آن حضرت سنگینی می کرد،اما آن شخصیت والا مقام تمامی آنها را با سلاح ایمان و توکل به خدا و مقاومت و پایداری پشت سر می گذاشتند. در باور امام خمینی (قدس سره)ملت ایران با تأسی و الگوگیری از چنین پیامبری پا در میدان مبارزه و دفاع از ارزش های اسلامی گذاشت و این باور را به دنیا فهماند:
آنچه را که ملت ما به دنیا ثابت کرد این بود که می شود با ایمان و عزم و تصمیم راسخ بر قوای شیطانی غلبه کرد.
اگر بند بند استخوان های مان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند،اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزند و هستی مان را در جلو دیدگان مان به اسارت و غارت برند،هرگز امان نامه ی کفر و شرک را امضا نمی کنیم (روزنامه جمهوری اسلامی، 67/4/29).
اعتماد به نفس و خود باوری
تاریخ نشان از آن دارد که مسلمانان عصر رسالت با فقدان ساز و برگ نظامی و با دستی تهی از مال و منال دنیایی، ولی در اثر پای بندی به ارزش های الهی بهترین امت شدند، و به سبب آن دارای تفوق فرهنگی گشتند،و در نتیجه مورد احترام و بزرگ داشت دیگران قرار گرفتند، و مهابتشان بر دل ها نشست. از این رو، اولین و آخرین حرف را مسلمانان می زدند. به تعبیر زیبای امیرالمومنین علی در نهج البلاغه: « … و کانت امورالله علیکم تردد و عنکم تصدر و الیکم ترجع» (شهیدی، 1379، 99)؛ امور خدا بر شما وارد و از شما صادر می شد و به شما بر می گشت.
اما این عزت و عظمت،به تدریج دراثر فقدان غیرت نسبت به نقض پیمان های الهی و فاصله گرفتن از آموزه های وحی آسمانی و غلطیدن به سوی ارزش های مادی، و طرح قومیت ها و حزب گرایی و گرایش های ناصحیح سیاسی، آن شخصیت معنوی انسانی را از دست دادند و راه را برای سلطه ی بیگانگان باز کردند و تا آن جا پیش رفتند که بیگانگان در بلاد اسلامی استقرار یافتند و فعال مایشاء گشتند. سرزمین های اسلامی را متصرف و در خانه و کاشانه ی مسلمین اقامت گزیدند و به اسلام زدایی درونی پرداختند. و باز به تعبیر علی (ع) « فمکنتم الظلمه من منزلتکم و القیتم الیهم ازمتکم و اسلمتم امورالله فی ایدیهم … » (همان)؛ ستم گران را در خانه هاتان تمکین داده و مستقر نمودید و افسارتان را به آنان دادید و امور الهی را در دستان آنان گذاشتید.
بدین جهت که امام خمینی می فرماید:
اگر دول اسلامی و ملل مسلمان به جای تکیه به بلوک شرق و غرب،به اسلام تکیه می کردند و تعالیم نورانی و رهایی بخش قرآن کریم را نصب العین خود قرار داده و به کار می بستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم آمریکا و مقهور اراده ی سازش کارانه و نیرنگ بازی های شیطانی … واقع نمی شدند. … اطمینان داشته باشید که اگر بخواهید می شود.
خود باوری،خود اتکایی، و اعتماد به نفس به عنوان یک نماد بارز از رهیافت واقع گرایانه و استراتژی بسیار مهم و با ارزش امام خمینی در مسأله ی راه بردهای دفاعی است. ایشان به همه ی وجود اعتقاد داشت که مسلمانان، به ویژه مردم ایران،سعی در تقویت این باور در مردم و از بین بردن روحیه ی خود باختگی می نمود. نتایج مثبت این تفکر در تمام مقاطع و صحنه های تعیین کننده ی انقلاب و روزهای مبارزه برای پیروزی انقلاب،جنگ تحمیلی و دوران سازندگی به روشنی به چشم می خورد. خود در این باره می فرماید:
شما در این مدتی که انقلاب کردید و قیام کردید، خودتان باورتان آمده و به دولت های مستضعف و ملت های مستضعف هم باوراندید که می شود در مقابل امریکای جهان خوار و شوروی جهان خوارایستادگی کرد. … اساس باور این دو مطلب است،باور ضعف و سستی و ناتوانی و باور قدرت و قوه
و توانایی. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می توانیم در مقابل قدرت های بزرگ بایستیم،این باور اسباب این می شود که توانایی پیدا می کنند و در مقابل قدرت های بزرگ ایستادگی می کنند (صحیفه ی نور، 1369، ج14، 194).
بر مبنای این خود باوری و اتکای به خود است که می فرماید:
ما ایستاده ایم در مقابل دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز،در مقابل هر مهاجم. مهاجم هر که می خواهد باشد، می خواهد ابر قدرت باشد، می خواهد قدرت کم، فرقی در نظر ما نیست. ما واجب است بر ایمان دفاع کنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان دفاع کنیم از کشور اسلامی خودمان و تا مادامی که در حال دفاع هستیم،با هر قدرتی که بخواهد هجمه بکند بر ما،مقابله می کنیم و هیچ هراسی نداریم (صحیفه ی نور، 1369، ج17، 231).
جمع بندی و نتیجه گیری
در بخش اول،به این نتیجه رسیدیم که امام در اندیشه ی دفاعی خود رویکرد کاملاً دینی را برگزیده و روح مبارزه و حفظ انگیزه ی دفاعی را تبلور آرمان های دین و دینداری می دانند. بر مبنای همین رویکرد،راه بردهایی را انتخاب نمودند که نتیجه ی آن عمل به وظیفه و در نهایت پیروزی را در پی داشت.
ما افتخار می کنیم که در این نبرد طولانی و نابرابر فقط با تکیه بر سلاح ایمان و توکل بر خدای بزرگ و دعای بقیه الله و اعتماد به نفس و همت دلاور و مردان و شیر زنان صحنه ی کارزار به پیروزی رسیده ایم (صحیفه ی نور، 1369، ج20، 119).
در بخش دوم،با دست یابی به این نتیجه که انتخاب راه بردهای واقع گرایانه در اندیشه ی دفاعی ایشان توانست آرمان بلند کسب اقتدار اسلامی را برای تحقق دین خدا و پیروزی ارزش های اسلامی در دفاع مقدس هشت ساله در جهان به اثبات برساند. به تعبیر خود ایشان « جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند … صدای اسلام خواهی افریقا از جنگ هشت ساله ی ماست … علاقه ی به اسلام شناسی مردم آمریکا واروپا و آسیا و آفریقا،یعنی کل جهان، از جنگ هشت ساله ی ماست» (ر. ک. به:صحیفه ی امام، 1378، ج21، 283).
امام(قدس سره)، با تکیه بر این تجربه ی گران قدر است که دلیلی برای عدول نظام اسلامی از آرمان های به حق خود نمی بیند و معتقد است:جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمان های مقدس و الهی خود دست بر دارد (صحیفه نور، 1369، ج19-242).
منابع و مآخذ:
1) قرآن کریم
2) امام خمینی (1369)، صحیفه ی نور، تهران، انتشارات سازمان مدارک فرهنگی.
3) امام خمینی (1378)، صحیفه ی امام، تهران مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
4) امام خمینی (بی تا)، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، قم، انتشارات آزادی.
5) نوری، حسین (1383)، مستدرک الوسایل، تهران، المکتبه الاسلامیه.
6) ابن ابی الحدید، عزالدین عبدالحمید (1378 ه )، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
7) دشتی، محمد (1379)، ترجمه نهج البلاغه، قم، انتشارات پرهیزکار.
8 ) مجلسی، محمد باقر (1364)، بحار الانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
9) کلهر، رضا (1387)، نهضت های بسیجی و بسیج نهضت ها …، فصلنامه ی مطالعات بسیج، ش 40 .
10) حمیدی، قناص (1381)، جایگاه تسلیحات هسته ای اسرائیل،ترجمه ی اسماعیل اقبال، تهران، دانشگاه امام حسین.
11) شهیدی، سید جعفر (1379)، نهج البلاغه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، هفدهم.
12) روزنامه های جمهوری اسلامی، 1367/4/29 و 1367/4/30 و اطلاعات، 1359/8/13.
13) وصیت نامه ی سیاسی و الهی امام خمینی (1368)، تهران،موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی.