بررسی رشوه از دیدگاه اسلام و تأثیرآن در نظام اجتماعی(5)

بررسی رشوه از دیدگاه اسلام و تأثیرآن در نظام اجتماعی(5)

نویسنده: دکتر محمد علی حسینی

تأثیر رشوه در نظام اجتماعی
رشوه بلائی عظیم است که از قدیمترین ایام دامنگیر بشر بوده است و امروز با شدّت بیشتری ادامه دارد و در بسیاری از کشورها بخصوص جهان سوم ریشه دوانده و زیانهای زیادی به بار آورده و می آورد و یکی از بزرگترین موانع اجرای عدالت اجتماعی بوده و هست و سبب می شود قوانینی که باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند باشد؛ قانون باید آنها را محدود کند و بکار بیافتد چون قدرتمندان و زورمندان همواره قادرند که با نیروهای مالی و غیر مالی خود از منافع خویش دفاع کنند و این ضعفاء هستند که باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود. بدیهی است اگر رشوه در جامعه گسترده شود قوانین نتیجه معکوس خواهد داد چون زورمندان هستند که قدرت بر پرداختن رشوه دارند و قوانین بازیچه در دست آنها برای ادامه ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفاء می شود و به همین دلیل درهر اجتماعی که رشوه نفوذ کند شیرازه آن جامعه از هم می پاشد و ظلم و فساد و بی عدالتی و تبعیض در همه سازمانها و ادارات نفوذ می کند و از عدالت بجز واژه ای باقی نخواهد ماند.
در اسلام با مسئله رشوه خواری به شدت برخورد و مورد تقبیح قرار گرفته و یکی از گناهان کبیره، نام برده می شود. رشوه که ارتباط مستقیم با حرام خواری دارد براحتی در اخلاقیات فرد و جامعه اثر گذاشته و موجبات فساد آن دو را فراهم می سازد.
رشوه دادن و رشوه خواری یکی از مشکلات اجتماعی است که همواره مورد تنفّر بوده و از نظر اخلاقی و وجدان عمومی نیز مردود شمرده و باعث ظلم و تجاوز به حقوق عمومی تلقی می گردد و لذا افرادی هستند که برای رهایی از ممنوعیت و زشتی و قباحت این عمل با توسل به عنوان فریبنده ای مانند هدیه تعارف و شیرینی و غیره باعث رواج رشوه خواری در جامعه شده اند. رشوه یکی از بزرگترین آفات اجتماعی و سدّی محکم و مانعی بزرگ در اجراء عدالت اجتماعی است و حیات جمعی و ارزشهای موجود در اجتماع را مورد تهدید قرارمی دهد. امروزه امر رشوه رواج آن در جامعه انقلابی ما به صورت یکی از معضلات و مشکلات اجتماعی ظاهرشده و حاکمیت قانون و اعمال سیاست کیفری قانون گذار در استقرار عدالت در جامعه به مخاطره انداخته است. چون رشوه موجب سلب اعتماد مردم از کارکنان دولتی و قضایی می شود، باعث نارضائی های عمومی از نظام یک کشور و کارمندان آن دارند و بی اعتمادی و عدم اطاعت مردم از قانون که اصلاً مایه انتظام و عدالت دار جامعه است خواهد شد و به تدریج احساس مختل نمودن عدالتخواهی مردم از اجرای صحیح قانون در جامعه خواهد شد و باعث افزایش آمار جرایم و انحرافات و روح قانون شکنی در جامعه شود.
لذا باید برای مقابله و برخورد صحیح و همه جانبه با این آفت اجتماعی یعنی رشوه مبارزه همه جانبه انجام دارد و بهترین وسیله برای مقابله حضور مردم و اجرای قانون می باشد.
رشوه دیگر منحصر به مسأله قضاء و قاضی نیست لیکن در دوران معاصر ابعاد بسیار وسیعی یافته که می تواند در سرنوشت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و تاریخی یک ملت تأثیر تعیین کننده ای داشته باشد. بعضی از نتایج رشوه دار نظام اجتماعی را می توان به شرح زیر آورد:

الف).فساد اخلاقی فردی
با توجه به اینکه رشوه دهنده و رشوه گیرنده ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند و هر دو به طریقی هم دیگر را به سوی فساد سوق می دهند چون در مواردی که رشوه گیرنده با عدم انجام صحیح به موقع کاری که باید انجام دهد باعث می شود طرف مقابل را مجبور به رشوه دادن می کند و به او یاد می دهد که با پرداخت مقدار اندکی پول می تواند امتیازات بالایی را کسب و حق دیگران را ضایع کند.
و در مواردی رشوه دهنده با پرداختن رشوه طرف مقابل را به جهتی سوق می دهد تا عادت کند تا به نفع او کاری انجام دهد و از وظیفه واقعی خود عدول کند لذا با این کار هر دو رشوه دهنده و رشوه گیرنده با خوردن مال حرام موجبات فساد اخلاقی خود را فراهم می کنند.
اخلاق فضائل و رذایلی است که در اثر تمرین برای نفس به صورت ملکه در می آید و پس از آن اعمال صادر شده بر اساس فضایل و یا رذایل ملکه شده و بدون فکر و رویه خواهد داد. رشوه گرفتن، نفس انسان را ظرف چه صفاتی قرار خواهد داد. شکی نیست در اینکه رشوه به عنوان کفر عظیم، شرک، سحت هرگز شرط ایجاد زمینه برای فضائل نیست و نخواهد بود. بنابراین، باید در پی به دست آوردن این مطلب باشیم که رشوه از چه صفات رذیله ای سرچشمه می گیرد و خود زمینه کلام صفات رذیله را در نفس به وجود می آورد؟ ابتدا به بررسی صفاتی می پردازیم که منشأ برای صدور عملی زشت چون رشوه است، آن گاه به بیان صفات رذیله ناشی از رشوه اشاره خواهیم کرد.
انسان دارای غریزه ای به نام منفعت طلبی است: به سود خود حرکت کردن و علیه خود اقدام نکردن، بیان و سخن و حق طبیعی این غریزه اینست که به آنچه سود و منافع انسان را در بردارد، روی آورد اما نه به طور مطلق و رها، که هیچ گونه قیدی نداشته باشد، بلکه باید مقصد در محدوده ضوابط عقلی و شرعی و اصول انسانی باشد. رذیله بودن منفعت و سود طلبی زمانی است که از قیود مذکور خارج شود، آن گاه که غریزه، بخواهد خارج از اصول انسانی و ضوابط عقلی و شرعی ارضا شود، جنبه رذیلت پیدا می کند. البته نه به عنوان غریزه بودن، بلکه به عنوان خروج از قیود: رشوه می دهد تا قاضی و حاکم به نفع او بر خلاف ضوابط قضایی حکم کند. و قاضی رشوه می گیرد تا مالی و پولی به دست آورد. هر دو بر اساس غریزه منفعت طلبی اقدام کرده اند لیکن خارج از ضوابط و اصول عقلی و دینی و انسانی رئیس اداره و یا کارمندی که برای اجرای قانون و یا برای این موارد رشوه می دهند، به غریزه منفعت طلبی خود پاسخ گفته اند، ولی این پاسخ بر اساس ضوابط شرعی و عقلی و اصول انسانی نیست. عقل و شرع و اصل انسانی بودن عمل، حکم می کند که قوانین قضایی رعایت شود و قاضی تن به آدابی بدهد که مخصوص اوست. و رئیس و کارمند بر اساس تقوا باید پاسدار ضوابط نظام اسلامی باشند و به حقوق ماهانه خود اکتفا کرده و با توکّل به خدا و قناعت در خرج و مصرف، هیچ گونه چشم داشتی از سوی رجوع کننده، نداشته باشند و به آنچه وظیفه آنهاست عمل کنند. و مراجعین به محاکم و ادارات باید به اجرای قانون خواه به سودشان تمام شود و یا به ضرر مادی آنها راضی باشند. رشوه دادن و رشوه گرفتن، خروج از شرع و عقل و داخل شدن در کفر و مخالفت با خداوند متعال است. خروج غریزه منفعت طلبی از اصول انسانی به علّت ضعف ایمان است؛ ضعف ایمان غرایز را به نفی ضوابط شرعی و عقلی می خواند و در واقع آن را به ظلم و ستمگری می کشاند.
با توجه به اینکه در مرحله اول ریشه ارتکاب عمل رشوه، ضعف ایمان و در مرحله دوم غریزه منفعت طلبی است.
رذیلت شدن منفعت طلبی متکی بر رذیلت دیگری است که آن ماندن در ضعف ایمان باشد در افراد مبتلا به عمل زشت رشوه دو گونه صفات رذیله پدید می آید:
1-صفات رذیله ای که خود را در پناه آن مستور کرده تا از بی آبرویی و رسوایی محفوظ بمانند.
2-صفات رذیله ای که به جهت اعمال رشوه گیری و رشوه دهی ناچار از داشتن آنها هستند.
قسم اوّل: مانند صفت ربا، دروغ، نفاق، خدعه، مکر و… است.
قسم دوم: مانند: صفت خیانت، تخلف از وعده، بی اعتنایی به قانون و ضوابط بی عدالتی و تبعیض و حرامخواری ذلّت، حرص و شقاوت و… است. این دو نوع صفت رذیله موجب نداشتن بسیاری از صفات پسندیده از جمله ترک توکّل به خدا، قناعت، عدالت، انصاف، عفت، و از همه مهمتر ترک وابستگی محض ارادی به خدای متعال است که از بالاترین صفات ممدوحه و حیاتی می باشد.
با توجه به روایات رشوه از مصادیق سحت است. و سحت به معنای مال و ثروتی است که از راه غیر مشروع کسب شود. رشوه، سحت است یعنی کسبی پلید و حرام است.
در روایات بسیاری اثر منفی کسب حرام و حرامخواری بیان شده که به نگارش چندی از آن روایات می پردازیم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:”من لم یبال من ایّ باب اکتسب الدینار والدرهم لم أبال یوم القیامه من ای ابواب النار ادخلته”.(1)کسی که باک ندارد از چه راهی کسب درآمد کند باک ندارم از کدام دَرِ او را وارد جنهم کنم.
و نیز می فرماید:”اذا وقعت اللقمه من حرام فی جوف العبد لعنه کل ملک فی السموات و فی الارض”.(2)زمانی که لقمه ای از حرام در شکم بنده ای قرار گیرد هر فرشته ای در آسمانها و در زمین او را لعنت می کند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:”کل جسد ینبت من سحت فالنّار اولی به”(3)هر بدنی که از سحت (مال حرام)بروید و رشد کند سزاوار (سوختن)در جهنم است و حذیفه به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)گفت:”انّه لیس لحم نبت من سحت فیدخل الجنه”(4)براستی گوشتی که از سحت (مال حرام)بروید داخل بهشت نمی شود.(5)
و از ابن مسعود به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)روایت شده که آن حضرت فرمود:”کسی که لقمه ای از حرام بخورد، نمازش تا چهل شب قبول نمی شود و دعایش تا چهل روز به اجابت نمی رسد و هر گوشتی که از حرام بروید سزاوار جهنم است”.(6)
ابن عباس به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)گفت: “لایدخل الجنّه لحمّ بنت من سحت”.(7)گوشتی که از سحت بروید داخل بهشت نمی شود.
اثر منفی کسب حرام در فرزندان نیز ظاهر می شود، چنانکه امام صادق فرمود: “کسب الحرام یتبیّن فی الذرّیه”.(8)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: “العباده مع اکل الحرام کالبناء علی الرمل و قیل علی الماء…” (9)عبادت به همراه حرامخواری مانند بنایی است که بر شن زار-و یا بر آب ساخته شود.

ب). فساد اخلاق اجتماعی
با توجه به اینکه فساد اخلاق فردی مقدمه فساد اخلاقی اجتماعی را فراهم می کند و باعث افزایش آمار انحرافات و سایر جرائم در جامعه شده جامعه ای که افرادش به گناه و فساد عادت کردند. دیگر آرامش، پیشرفت و توسعه و عدالت اجتماعی را نمی بیند و چنین جامعه ایی جز سیر قهقهرایی چیزی نخواهد داشت. چنین جامعه متزلزل و افرادش مأیوس و نا امیدند و حلّ مشکل خود را در ظلم و تجاوز به یکدیگر می بینند، وقتی در جامعه ای پول محوری حاکم شد. دیگر معنویت، عدالت، اخلاق، ارزش، نیاز واقعی و احکام حلال و حرام الهی از جامعه رخت بر خواهد بست و سپس مادیّت، ضد ارزشها، نیازهای کاذب و بی توجهی به احکام حلال و حرام جایگزین خواهد شد و چنین جامعه ای روی سعادت را نخواهد دید و باعث افزایش آمار انحرافات و سایر جرائم در جامعه شده و روح قانون شکنی را تقویت می کند و به تدریج احساس عدالتخواهی مردم را از اجرای صحیح قانون متزلزل و مختل می کند و باعث بی اعتمادی و عدم اطاعت مردم به قانون می شود و استقرار عدالت فردی و اجتماعی در جامعه به مخاطره خواهد افتاد. در چنین جامعه ای امید می میرد و اعتقاد به ضوابط و قانون محو می شود، وظیفه و تکلیف در هم می ریزد و هر کس چاره را در زور و ارتباط و پول و قدرت و تقلب می بیند لذا رشوه بسادگی می تواند اصول و ضوابط و مقررات را بهم بریزد و اعتماد به ارزش ها و قوانین و عدالت حاکم بر جامعه را در هم شکند. کم کاری، بی اعتقادی، هرج و مرج، وظیفه نشناسی، عدم اعتماد، دروغ، پول پرستی، ثروتهای بادآورده که نتیجه رشوه است. و ضوابط اخلاقی را از بین می برد و امید به عدل و قانون و انضباط به یأس و حرمان مبدل می شود و با افول اخلاق در جامعه، ستم و تباهی جای رشد و پیشرفت و توسعه و کار آفریننده را می گیرد و در امور اداری و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی تأثیر سوء خواهد داشت.

ج).بی توجهی به قانون
در هر جای دنیا قانون محور استوار جامعه است، جامعه قانونمند همیشه موفق است و رو به پیشرفت و توسعه دارد و افراد در چنین جامعه مطمئن و آرامش خاطر دارند امّا اگر مردم ببیند که هرج و مرج جایگزین قانون شد و لمس می کنند که با رشوه خواری حق در جایگاه خود قرار نمی گیرد و حق و حقوق افراد پایمال و عدالت خدشه دار می گردد. قوانین در هم می ریزد و به مرور متصدیان امور همه افرادی فرمایشی و رشوه بگیرد و رشوه بده می شود و افراد برای رسیدن به هدف خود رشوه می دهد و در اینجا قانون که عامل ثبات جامعه است لوس و بی اعتبار می شود و مردم دیگر اعتمادی به قانون و کارگزاران آن نظام ندارند و این بی اعتمادی باعث افزایش جرم رشوه و دیگر جرائم می شود.

د).تأثیر منفی رشوه بر نظام اداری
رشوه باعث می شود که افراد ناصالح بر جای صالحان بنشینند و مشاغل و مسئولیت ها در دست افرادی باشد که شرایط لازم را نداشته و از کارآیی کافی برخوردار نباشند و کارکنان بجای انجام وظیفه صحیح به دنبال راههای استفاده از رشوه بروند و رشوه باعث عدم اعتماد مردم به دستگاههای اداری و اجرایی باعث می شود و این عدم اعتماد مردم به دستگاههای اداری و اجرایی شود که اساس حکومت و حاکمیت ویران گردد. نظام اداری ملجأ و پناه توده ها و قشرهای مردم است که برای رفع نیاز و مشکلات خود به آن مرجعه می کنند در جامعه اسلامی و در حاکمیت پیامبر و ائمه اطهار صلوات الله علیهم نظام اداری دارای ویژگیهای خاصی است که آن را از سایر نظام های اداری جدا می کند بعضی از آن ویژگی ها عبارت است از داشتن تقوای الهی کارگزار و ایمان او به مبدأ و معاد، این ویژگی بزرگترین مانع در پیدایش فساد اداری و عالی ترین انگیزه برای خدمت صحیح به مردم است امیرالمؤمنین (علیه السلام)در نامه ای که به مأمورین خراج و مالیات می نویسد ضمن آن که آنها را به انصاف و مدارا و صبر در برآوردن حوایج مردم سفارش کرده می فرماید: “فانکم خزان الرعیه و وکلاء الامّه و سفراء الائمهو…” (10)براستی که شما گنجوران رعیت و پشتیبانان امت و نمایندگان پیشوایان هستید. کارگزارانی که دارای چنین عناوینی هستند، مسؤولیت سنگینی را در نظام اداری کشور دارند و انجام مسؤولیت در برابر رعیت، امت و پیشوایان و رعایت انصاف و مدارا صبر بر حوایج مردم جز با داشتن ویژگی تقوی الهی امکان پذیر نیست. نظام اداری در حکومت اسلامی وسیله ای برای رشد اسلام رشد دیانت اسلامی و کمال معنوی است و تحقق این هدف مشروط به حاکمیت صداقت، راستی و درستی و ایمان به مبدأ و معاد می باشد. بر کارگزاران در نظام اداری، کارگزار وقتی برای اجرای قانون و مقررات با ریختن یک طرح اقتصادی و غیره به نفع شرکت خاص یا شخص خاص رشوه می گیرد اولین اثر منفی اش این است که خودش را از نظر خدا و ائمه معصومین (علیهم السلام)و افراد مؤمن ساقط کرده و ارزش معنوی خود را از دست داده است.

ذ).رشوه در سیاست
سیاست در نظام اسلامی بر اصل توحید استوار بوده و نتیجه آن رشد و شکوفایی معنوی جامعه در پرتو استقلال فرهنگی، اقتصادی و شؤون مختلف کشور اسلامی است. در این سیاست هر گونه سازشی با ظلم و ظالم و فاجر مفسدی محکوم است و آنچه موجودیت سیاست اسلامی را به اثبات می رساند، ستیز با فسادگران و محو فساد و بی عدالتی است، کارگزاری که رشوه می گیرد و فرد و افرادی که رشوه می پردازند، با عمل خویش محو چنین سیاستی را به امضا می رسانند، یعنی سیاست را بر مبنای متکی بودن بر اصل کفر و شرک قرار می دهند و عملشان ظلم و فجور بوده و تقویت کننده ستمگر و گناهکار در جامعه می باشند؛ کارگزاری که امروز برای چند ریال اندک شرف انسانی را زیر پا می گذارد و با عملش سیاست متکی بر توحید و خداشناسی را قربانی هوای نفس و رفاه مادیش می کند اگر روزی از دولتهای خارج از کشور به او پیشنهادی شود و از او بخواهند که اسرار نظامی و سیاسی مملکت را در اختیارشان بگذارد و یا در نظام اداری کشور به گونه ای عمل کند که در گذشت زمان منجر به حذف فرهنگ اسلامی و گسترش فساد اجتماعی و نارضایتی مردم از نظام اسلام شود، آیا توانایی آن را خواهد داشت که آن پیشنهاد را رد کند و به ملت و مملکتش خیانت نکند؟ چنین امری بعید به نظر می رسد. شخص رشوه خوار که به تعبیر روایات داخل در کفر و شرک شده است به عزّت استقلال و بزرگی کشور و ملّت اهمیتی نمی دهد؛ کسی که به پستی و زشتی روی آورده و به قانون مملکت و دین خیانت کرده است بعید نیست که دست بیگانه را به صورت پنهانی بر شوون دین و ناموس مردم باز بگذارد.
امیرالمؤمنین(علیه السلام)می فرماید: “ملاک السیاسه عدل” (11)و “لاریاسه کالعدل فی السیاسه”(12)ریاستی مانند عدالت در سیاست نیست و کسی توانایی درک چنین سیاستی را دارد که خویشتن را بر اساس عدالت سیاست کرده باشد.

ر).تأثیر رشوه در وجدان دینی
رشوه باعث عدم اعتقاد دینی و تعهد مذهبی می شود و ایمان و تقوای دینی و الهی افراد، دیگر دژی محکم و مانع از جرم رشوه نمی شود و شخصی که رشوه می دهد یا می گیرد کم کم وجدان دینی اش را از دست می دهد، دیگر به راحت جرائم دیگر هم مشغول می شود و چون وجدان دینی ندارد مرتکب هر کار خلاف دیگری نیز می شود و کم کم باعث به تبانی کشیدن جامعه به نابودی می گردد.

ز).تأثیر رشوه در ترک وظیفه
بنظر می رسد که یکی از اثرات سوء رشوه، ترک وظیفه نمودن کارکنان ادارات و نهادها و سازمانهایی باشد که فرد ممکن است به بهانه های مختلف و واهی کم کاری نموده و موجبات بروز مشکلات افراد را ایجاد نمایه و آنها هم برای انجام کار خود متوسل به دادن رشوه چه بسا با عناوینی دیگر از جمله هدیه و شیرینی و…شوند.

عوامل رواج رشوه
عوامل رواج رشوه در اجتماع را می توان در علل زیر خلاصه کرد:
1-عدم اعتقاد دینی و تعهد کافی
2-بی اطلاعی از قانون
3-سود جویی
4-وجود قوانین دست و پاگیر و کاغذ بازیهای اداری
5-روشن نبودن قبح عمل و اینکه اخذ رشوه به منزله شرک و کفر است
6-وضعیت نابسامان اقتصادی
7-عدم رعایت موازین صحیح در گزینش کارمند
8-پیاده نشدن کامل قوانین کیفری و نبودن پشتوانه اجرایی لازم برای چنین قوانینی؛ با بررسی و شناخت عوامل نامبرده می توان راههای مناسب برای مبارزه با آن را یافت و انگیزه های رواج رشوه در جامعه را کاهش داد.
“برای رشوه همانند دیگر جرایم و جنایات عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی و روانی فراوانی می توان تصّور کرد که از آن جمله است:
بد بینی، خودپسندی، زود باوری، عقب افتادگی، ناکامی، عقده حقارت، ترش و…
خشکسالی، وضع بد اقتصادی، محیط خانواده، محل کار، مراکز فساد، خشونت، اعتیاد؛ بیکاری و…”(13)

پی نوشت ها :

1.همان، ص 281.
2.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 103، ص11، حدیث 46.
3.مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، ج 103، ص52.
4. علاءالدین علی، متقی بن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج4، ص 14، حدیث 9259.
5.علاءالدین علی، متقی بن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج4، ص14، حدیث، 9263.
6.علاءالدین علی، متقی بن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج4، ص15، حدیث9266.
7.علاء الدین علی، متقی بن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج4، ص16، حدیث9275.
8.عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 12، ص53.
9.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج103، ص 16.
10.علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج40، ص133.
11.شهیدی، سید جعفر، نهج البلاغه، نامه51، ص 324.
12.الآمدی تمیمی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص116.
13.همان، ج2، ص43.
منبع: نشریه فکر و نظر، شماره 5-4.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید